پروتکل درمانی و پکیج جامع بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل (docx) 48 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 48 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2400300879919500-11430020574000012668251143000دانشگاه علامه طباطباییدانشكده روان شناسي و علوم تربيتي00دانشگاه علامه طباطباییدانشكده روان شناسي و علوم تربيتي1828800125730000
پايان نامه تحصيلي براي اخذ درجه دكتري رشتة مشاوره
عنوان :
مقايسه اثر بخشي مشاوره به شيوه آدلري و بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل، بر سلامت رواني ، تاب آوري و اميدواري دانشجويان
استاد راهنما :
دكتر احمد اعتمادي
اساتيد مشاور :
دكتر عبدالله شفيع آبادي
دكتر علي دلاور
اساتید داور:
دکتر علی اصغر اصغرنژاد
دکتر معصومه اسمعیلی
پژوهشگر :
حسين سليمي بجستاني
ارديبهشت ماه - 1388
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی دو الگوی مشاور گروهي « آدلری» و «بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل»در افزایش سلامت روانی، تاب آوری و امیدواری دانشجویان (18 تا 24 ساله ) ا نجام شده است . جامعه پژوهشي حاضر را دانشجويان پسر مراكز تربيت معلم تهران تشكيل مي دهند كه از بين آنها 39 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه به شكل تصادفي جايگزين شدند. سپس گروه مشاوره آدلری به مدت 11 جلسه و گروه بازسازی شناختی مبتنی بر تمثيل به مدت 12 جلسه هر گروه هفته ای یک جلسه دو ساعته در جلسات مشاوره گروهی شرکت کردند. ابزارهای جمع آوری داده ها عبارت بودند از : 1- مقیاس سلامت روانی GHQ- 2- مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS 3- مقیاس امیدواری میلر، که به صورت پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری استفاده شد .
براي تجزيه و تحلیل دادهاي پژوهش و آزمون فرضيه ها ، تحليل کواریانس و آزمون تعقيبي بكار رفت. در مواردي كه مفروضه هاي كوواريانس برقرار نبود از تحليل واريانس يك عاملي استفاده شد نتايج نشان داد که مداخلات گروهی بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در افزایش سلامت روانی اعضای گروه موثر بوده و در خرده آزمون اختلال در كاركرد اجتماعي كاهش معنا داري ايجاد كرد اما اثر مداخلات مشاوره آدلري در سلامت روانی معني دار نشد. همچنين مداخلات مشاوره آدلري در تاب آوري افزايش معناداري ايجاد نموده اما اثر مداخلات بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل در تاب آوري معني دار نشد. نهايت اينكه در نتيجه اين دو مداخله، اميدواري دانشجويان افزايش معني داري نيافت . مقايسه ي مشاوره آدلري با بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل درافزايش سلامت رواني، تاب آوري و اميدواري تفاوت معناداري به دنبال نداشت .نتايج پيگيري نمرات دو گروه پس از دو ماه حاكي از ماندگاري اثر مداخلات بود. ميتوان اينگونه نتيجه گيري كرد كه مداخلات به شيوه آدلري به دليل تاكيد بر شناخت و پويش هاي شخصيتي افراد اثرگزاري عميقتري در تغيير افراد دارد.اما براي ايجاد اميدواري بايستي به استفاده از مداخلات ديگري پرداخت.
روش اجرا ، مراحل انجام پژوهش و جمع آوري داده ها :
- آماده سازي پروتكل هاي (طرح ها) درماني:
اين پژوهش به بررسي اثر بخشي دو شيوه مداخلاتي :
الف ) مشاوره آدلري ب) باز سازي شناختي مبتني بر تمثيل ، به شيوه گروهي پرداخته است به اين منظور ابتدا لازم بود براي هريك از شيوه هاي فوق پروتكل اجرايي مدوني تنظيم گردد . پس از انجام مطالعات وسيع در منابع خارجي و داخلي درباره رويكرد آدلري و رويكرد شناختي ، پروتکل های مداخلاتی نهايي تدوين شد كه شرح مفصل جلسات در پيوست رساله ارائه شده است.
( در تدوين نهايي طرح با توجه به اين كه مخاطبين در اواخر سنين نو جواني قرار دارند ، سطح يادگيري آنان مد نظر قرار گرفت و تا حد ممكن مفاهيم و آموزش ها براي سنين نوجواني متناسب سازي گرديده است) .
ب ) برنامه مداخلاتی مشاوره گروهی بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل:
-گروه ازمايشي ( دو ) بازسازي شناختي مبتني بر تمثيل نيز 12 جلسه هر هفته يك جلسه ( 45/1 تا 2 ساعته ) در جلسات مشاوره گروهي شركت كردند كه رئوس جلسات به قرار زير است :
جلسه مقدماتي _ اجراي پيش آزمون و تعيين چارچوب جلسات
جلسه اول _ آماده سازي و تعيين اهداف كلي مشاوره
جلسه دوم _ آشنايي اعضا با يكديگر و آگاهي ازشناختها بعنوان علل رفتار
جلسه سوم _ شناسايي توالي ميان شناخت ها و انگيزه ها
جلسه چهارم _ ارزيابي و اصلاح شناخت ها ( معرفي فرمول ABC )
جلسه پنجم _ ايجاد بينش در اعضا درباره نقش موثر باور ها (B )
جلسه ششم _ سنجش افكار اتوماتيك و تحريف هاي شناخت
جلسه هفتم _ آموزش و رد يابي تحريف هاي شناختي ( در قالب تمثيل )
جلسه هشتم _ ادامه رد يابي تحريف هاي شناختي ( در قالب تمثيل )
جلسه نهم _ آموزش و شناخت باور هاي غير منطقي
جلسه دهم _ شناخت و چالش با باور هاي غير منطقي ( در قالب تمثيل )
جلسه يازدهم _ شناخت و چالش با باورهاي غير منطقي ( در قالب تمثيل )
جلسه دوازدهم _ جمع بندي يادگيري هاي طول جلسات گروهي و اجراي پس آزمون
چگونگي استفاده از تمثيل در جلسات درمان :
-اولين جلسات با آموزش اهميت نقش شناخت ها و اصول شناختي ـ رفتاري آغاز می شود تا بينش سطح اول که (مراجعين به نقش اساسي شناخت ها در رفتار خود پي ببرند) اتفاق بيافتد.
- سپس آموزش اصل A.B.C و معرفي نظام باور ها و افكار خود آيند و تفسير آنها
- پس از آموزش مفاهيم فوق انجام تكاليف خانگي و ثبت افكار در موقعيت هاي واقعي زندگي مراجعين
- با بررسي افكار ، درمانگر و مراجعين با كمك هم خطاهاي فكري و تحريفهاي شناختي و باورهاي نا كار آمد را شناسايي مي كنند
- استفاده از تمثيل براي روشن تر شدن موضوع و فهم دقيق تر معنا و نقش خطا و باور در رفتار و واكنشهاي هيجاني. البته استفاده از تمثيل بايستي در متن و بستر و زمان مناسب و بشيوه جذابي براي مخاطبين ارائه شود تا مراجع خطاي مورد نظر را در متن يك رفتار بيروني يا واكنش هيجاني عيني مشاهده كند و به زواياي آشكار و پنهان مضامين نهفته در تمثيل توجه نشان دهد و آنرا دروني سازي كند .
به نام خدا
1028700255270(محتوي مداخلات):«مشاوره گروهي آدلري»00(محتوي مداخلات):«مشاوره گروهي آدلري»
تهيه و تدوين: حسين سليمي
چارچوب پروتکل مشاوره آدلری و منابع مورد استفاده :
مشاوره آدلری، فرایندی آموزشی و مشارکت جویانه بین درمانگر و مراجع است و این فرایند جائیکه مراجع امیدوارانه درصدد شناخت و تصحیح تحریفها، اغراقها و اشتباههای موجود در طرحواره شناختیاش (سبک زندگی) برمیآید، تجربه یادگیری اصلاحی است اهداف فرایند مشاوره عبارتند از: تقویت علاقه اجتماعی، کاهش دادن احساس ناتوانی و حقارت، بازشناسی توانمندیها و امکانات مراجع، جرأت بخشی، تغییر رفتاردر سبک زندگی، تغییر اهداف نادرست (موساک، 1989).
چهار مرحله فرآیند مشاوره اهداف فوق را تسهیل مینماید:
ـ برقراری رابطه درمانی توأم با همکاری و مشارکت.
ـ تحلیل و سنجش، باورها، اهداف، رفتارهای فرد که سبک زندگی را منعکس میکند.
ـ ایجاد بینش از طریق تفسیر تا آگاهی مراجع درباره خودش افزایش یابد.
ـ جهتگیری مجدد تا مراجع چارچوبهای جایگزین را در ارتباط با تفکر، احساس و رفتارش بوجود آورد.
منابع:
ـ پروت، تامپسون و براون، داگلاس.(بي تا ). روان درمانی و مشاوره کودکان و نوجوانان ترجمه حسن فرهی. (1383). تهران: انتشارات ارجمند.
ـ لیمن، کوین و کارلسون، رندی.(بي تا) . اسرار خاطرات کودکی. ترجمه ضیاءالدین رضاخانی. (1377) . تهران: نسل نواندیش.
ـ دینک میر.دان و دینک میر، دان .( بي تا). راهنمای فرزندپروری موفق. ترجمه مجید رئیسدانا. (1385) تهران: انتشارات رشد.
ـ دینک میردان و مکی، گری.(بي تا). راهنمای تربیت اثربخش. ترجمه فیروزبخت. (1387). تهران: نشر دانژه.
- كوري،جرالد.(2005 ). مورد پژوهي در: مشاوره و روان درماني. ترجمه دكتر عبدالله شفيع آبادي و بي تا حسيني (1385 ).تهران : انتشارات جنگل.
-Stein. H. Tand ، Edwards. M.E. (2008). Classical Adlerian theory and
Practice. Alfred Adler institutes of san Francisco.
-Sonstegard, manford A. (1998). Rational for group Counseling.The journal of
individual psy chology. Vol. 54, NO. 2, summer.
-Mosak. Harold H and Maniacci. M p. (1999). A Primer of Adlerian
Psychology (the Andlytic – Behavioral – cognitive psychology of Alfred
Adler). Philadelphia: Brunner / mazel.
به نام خدا
«فرم رضايت نامه شركت دانشجويان در مشاوره گروهي»
از اينكه دعوت ما را پذيرفتيد تا در يك گروه رشد روانی شركت كنيد سپاسگزاريم. اهداف اين پروژه كمك به دانشجويان است تا راههاي بهتري براي درك و فهم خود و اطرافشان بيابند و از زندگي شناخت كاملتري كسب كنند، گروه ماهيتي آموزشي دارد و براساس تئوري مشاوره ي آدلري سازمان بندي شده است. در اين گروه براي اعضا فرصتي فراهم خواهد شد تا مهارتهايي را ياد گرفته و تمرين كنند، موقعيت گروهي فرصت مغتنمي براي تعامل و مشاركت و گفتگو بين اعضا فراهم مينمايد. در فرايند گروه اعضا قادر خواهند شد با نگرشها و باورهايشان مواجه شوند، روابط سازنده را به تمرين بگذارند.
اين گروه به اين منظور طراحي شده كه فرصت مشاركت در بحث ويادگيري را فراهم آورد و نهايتاً از ميزان تأثيرگذاري اين برنامه ارزشيابي بعمل آيد، لذا در ابتدا و انتهاي كار گروه پرسشنامه هايي در اختيارتان قرار خواهد گرفت تا آنها را تكميل نمائيد.
اطلاعاتي كه دراختيار ما ميگذاريد صرفاً به منظور كار پژوهشي استفاده می شود و محرمانه نگه داشته خواهند شد و هيچگونه استفاده ديگري از این اطلاعات نخواهد شد.
با وجود اینکه بسيار سودمند و مفيد است كه شما در طول اجراي اين برنامه مشاركت فعال داشته باشيد، در عين حال آزاديد هر زماني كه مايل هستيد «البته با اطلاع قبلي به رهبر گروه»، مشاركتتان را قطع كنيد.
اگر اطلاعات بيشتري درهرزماني خواستيد ميتوانيد به دفتر مشاوره مراجعه يا با شماره تلفن ................... تماس برقرار نمائيد.
اطلاعاتي كه با رضايت در اختيار ميگذاريد، مطالعه خواهد شد و نتیجه به شما ابلاغ خواهد شد ما علاقه مند هستيم شما دراين برنامه شركت داشته باشيد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نام و نام خانوادگي عضو ........................ تاريخ.................... امضاء
پيش جلسه ( جلسه مقدماتي):
هدف: ارائه رهنمودهائي براي مشاركت اعضا و انجام پيش آزمون
معرفي برنامه، رهبر گروه، ،آموزشها و اعتبارنامههايي كه كسب كرده / اجراي فرمها و ابزارهاي پيش آزمون.
معرفي اعضا در گروه( يكي از نقاط قوت خود را نيز معرفي كنند. يكي از چيزهايي كه در ساير اعضا جذاب يافته است نيز معرفي نمايد.رهبر گروه ميتواند اينكار را براي اعضا درابتدا «مدل سازي» كند).
در پايان هر جلسه تكاليفي براي بين دو جلسه ارائه خواهد شد و 15دقيقه ابتداي هر جلسه به بررسي گزارش اجراي تكاليف اعضا اختصاص خواهد داشت.
جلسه اول:
هدف: آشنایی با اهداف گروه، ايجاد ارتباط و همدلي
1- مشخص كردن اهداف فرايند مشاوره گروهي
2- توضيح خطوط كلي جلسات براي اعضاي گروه: تأكيد بر مسئوليت پذيري / حقوق مساوي اعضاي گروه / رعايت اصل راز داري / توجه و تعامل مداوم بين اعضا/ شركت منظم اعضا در زمان و تاريخ اعلام شده جلسات / ضرورت انجام دادن تكاليف بين جلسات/ داشتن رويكرد توجه آميز و اميدوارانه/ توجه به رويكرد تعليمي از طريق حمايت، چالش و مواجهه بين اعضا/ كاركردن در جهت فهم و بهبود شيوه زندگي / پروراندن برخي عقايد درباره معناي زندگي كه ممكن است متفاوت از چيز باشدكه تاكنون ياد گرفته ايد/ داشتن مشاركت ورويكرد حمايت گرايانه با ساير اعضا و رهبر
3- تاكيد مشاور بر روابط درمانگرايانه تا مشكل از طريق : دلگرميدادن توسط مشاور بجاي تجزيه و تحليل
4- (مصاحبه ذهني) ورود به بحث وگفتگو با اعضا: آيا شما هم شيوهاي براي زندگي داريد؟ آن شيوه كدام است؟ آيا شيوه زندگي فعليتان خوب است؟ آيا ميتوانيد بهتر از اين باشيد؟ چه كارهايي بايد براي بهبود اين شيوه انجام دهيد؟ پيش بيني ميكنيد اگر شيوه زندگيتان عوض شود چه تغيير در زندگيتان اتفاق خواهد افتاد؟
5- تكليف عملي؛
راهنماي مصاحبه عيني اوليه براي گردآوري اطلاعات در اختيار هر يك از اعضاء قرار مي گيرد تا با تمركز و دقت تا هفته آينده آنرا تكميل كنند (قبل از ترك جلسه مجدداً بر محرمانه بودن اطلاعات مراجعين تاكيد مي شود).
جلسةدوم:
هدف :کاوش کردن پویش های فرد ، شناخت شیوه زندگی و عوامل مؤثر بر آن
1- معرفي مجموعه خانواده: (جايگاه ترتيبي هر يك از اعضا).
2- تمرين مجموعه خانواده: اعضا به گروههايي مطابق با ترتيب تولد شان در مجموعه خانوادگي تقسيم ميشوند (تنها- بزرگتر- مياني- كوچكتر). هر گروه راجع به تشابهات و تفاوتهاي خود از نظر خصوصيات گفتگو كنند. هر گروه پس از گفتگو درباره شباهتها وتفاوتها به گروه اصلي گزارش دهد.
3- كاوش درباره ساير عوامل مجموعه خانواده: با سوالاتي مانند چه كسي فرزند محبوب بود؟
4- گفتگو راجع به مجموعه خانواده: بهترين موقعيت در خانواده وجود ندارد بلكه آنچه مهم است اين است كه هر فرد چگونه جايگاه خود را در خانواده درك ميكند.
5- تمرين انتخاب همكار
6- تكليف عملي : ويژگيهاي فرزندان با توجه به جايگاه تولد در اختيار اعضا قرار ميگيرد تا با مطالعه وتفكر در مورد آن جلسه آينده راجع به جايگاه ترتيبي خود در دوران كودكي و بيان احساسات خود در آن زمان بپردازند.
جلسة سوم:
هدف: كاوش كردن پويش هاي فرد ، آشنایی و چالش با تكاليف زندگي
ظهور و بروز شيوه زندگي ما بويژه در دوران جواني در تكاليف زندگي خود را ظاهر ميسازد ما تكاليفي براي خود داريم كه در راستاي اهدافمان آنها را بر ميگزينيم و به آنها اهميت ميدهيم.برههاي از زندگي فعليتان رادر نظر بگيريد به كداميك از تكاليف زير بيشتر ميپردازيد؟و اين تكاليف در راستاي كداميك از اهداف زندگيتان است.
اين تكاليف را به يك چرخ (چرخ سلامت) تشبيه مي كنند هر چه به مركز دايره نزديكتر هستيد كمتر به اين فعاليت ميپردازيد و هر چه به محيط دايره نزديك ميشويد بيشتر به آن فعاليت ميپردازيد. با نقطه مشخص وسپس نقاط را به هم وصل كنيد.
- اگر نقاطي كه به هم وصل كرديد از شكل دايره دور است نياز داريد تعادلي بين تكاليف برقرار كنيد بطور مثال چگونه صميميت در روابط را بالا ببريم؟
- براي ساير تكاليف نيز رفتارهايي پيش بيني كنيد. «نكته اينجاست كه حتي اندكي توجه به زمينههاي بينصيب زندگيتان ميتواند حركتي را در وجود شما آغاز كند. پيشرفت در اينكار مثل پيشرفت در پيش ارتفاع است عجله نكنيد.از فن مچ گيري استفاده كنيد ببينيد به كدام يك از تكاليف كمتر و كدام يك به شكل افراطي مي پردازيد . اگر شكل چرخ سلامتتان نامتعادل است نشان اين است كه در بعضي زمينههاي زندگيتان بي نصيب ماندهايد یا وقت كمي صرف كردهايد هرگاه فرصت مييابيد براي تغير دادن هر يك از تكاليف استفاده كنيد. اگر حس معنويتان ضعيف است 5 دقيقه به مسجد مورد علاقه تان برويد (یا گوش سپردن به موسيقي يا سفر به يك نقطه سرسبز). چرخ سلامت موجود و چرخ سلامت مطلوب را ترسیم و آنها را باهم مقایسه کنید
تكليف عملي :
فرم تكاليف زندگي در اختيار اعضاء قرار مي گيرد تا جلسه آينده آنرا تكميل كنند .
جلسه چهارم:
هدف: كاوش كردن پويشهاي فرد ، شناخت و چالش با اولويتهاي شخصيتي
بررسي تكاليف پنج گانه زندگي (هريك از اعضاء يكي از مهمترين يافته هاي خود را از اين تكاليف با گروه در ميان مي گذارند). هر يك از ما به گونهاي متفاوت و منحصر به فرد رفتار ميكنيم كه اين مجموعه منحصر به فرد از رفتار، افكار و نگرشها ، اولويت هاي شخصيتي ما تشکیل شده اند. اعضا با 5 تكليف مهم زندگي (كار- معنويت- عشق- روابط اجتماعي- خود) ميتوانند اولويتهاي شخصيتي خود را نيزمشخص سازند.
اولويت را ميتوان با توجه به دو بخش «ميزان علاقه اجتماعي» و «ميزان فعاليت» مشخص نمود:
علاقه اجتماعي
كم زياد سلطه گرو حاكم سودمنداجتماعي-77533579375فعالیت020000فعالیتزياد اجتناب كننده خشنود كننده/ گيرندهكم
اولويتهاي شخصيتي، استراتژيهايي هستند كه ما برگزيدهايم تا به اهدافمان برسيم هدف شما چيست؟ اولويت شما کدام است؟ آيا نياز هست تغيير دهيد؟ بايد چه كارهايي را به زندگي فعليتان اضافه كنيد يا از آن كم كنيد،تا اولويتتان عوض شود؟ فعاليت بيشتر يا علاقه اجتماعي بيشتر؟ (بحث و گفتگو در گروه) آيا متوجه شده ايد كه انتخاب كدام يك از اولويت هاي شخصيتي شما زمينه را براي انجام تغيير در تكاليف زندگي فراهم مي آورد ؟
جلسه پنجم :
هدف: كاوش كردن پويشهاي فرد ، شناخت و چالش با اشتباهات اساسي زندگي
معرفی اشتباهات اساسي که ميتوان آنها را در 5 طبقه خلاصه كرد:
1- تعميم افراطي مانند:«همه دشمن من هستند. هيچ كس به من اهميت نميدهد، زندگي خطرناك است».
2- هدفهاي ايمني بخش غيرواقع بينانه مانند:«من بايد همه را راضي كنم، با يك اشتباه تلف خواهم شد».
3- سوء ادراك از زندگي و نيازهاي آن مانند:«من نميتوانم در زندگي پيروزشوم، زندگي خيلي سخت است
4- دست كم گرفتن ارزش خود:« ، من فقط يك معلم هستم، من هيچ چيز نيستم چون درامتحان رد شدم».
5- ارزشهاي نادرست مانند:«جلو بزن مهم نيست اين مال كيست، سعي كن هميشه اول شوي حتي اگر مجبور باشي پا روي شانه ديگران بگذاري».
- از اعضا خواسته مي شود تا با شركت در بحث به ارائه مثالهايي بويژه در موارد فوق اقدام نمايند و با درنظرگرفتن خاطرات اوليه خود، به كشف اشتباهات اساسي خود پرداخته و آنها را در گروه مطرح كنند .
- تغيیر افكار بخشي از فرايند اصلاح داستان زندگي و سبك زندگي شماست.اشتباهات اساسي شما كدامند؟
جلسةششم:
هدف: كاوش كردن پويشهاي فرد ، شناخت خاطرات اوليه
همه ما در طول حيات خود تلاش ميكنيم خود را بهتر بشناسيم. شخصيت امروزي و فلسفه زندگي ما در لابلاي اولين خاطرات ايام كودكيمان نهفته است. كه به يك سوال اساسي ختم ميشوند.«من كه هستم؟ و آياواقعاً كسي اهميت ميدهد؟ درواقع پاسخ سوال در اولين خاطرات ايام كودكي ما نهفته است.
الف- معناي خاطرات اوليه
همه ما خاطراتي داريم وآنها بازتاب روشني از شخصيت كنوني ما هستند براي مثال:
- اگر خاطرات دوران كودكي شما يادآور ايامي سخت و دشوار است احتمالاً فردي صرفه جو هستيد و براي شما امنيت و اسراف نكردن اهميت زيادي دارد.
ب -كشف خاطرات:
حداقل 3 خاطره قبل از سن 8 و يا 12 سالگي خود را به ياد بياوريد و بنویسید.
ج -بازنويسي خاطرات
به عنوان بخشي ازتغييردر برداشت خود سعي كنيدخاطرات اوليه خود را از ديدگاه تازهاي بازنويسي كنيد واقعيت هاي خاطراتتان را تغيير ندهيد بلكه آنها را در قالب طرحي نو بيان كنيد.شايد احساساتي كه به خاطرات كودكي خود نسبت ميدهيد در آن زمان منطقي بودند اما اكنون اين احساسات لزوماً بيانگر واقعيت هاي شما نيستند. از تفكر خلاقتان استفاده كنيد.تغيير دائمي و پايدار در تغيير طرز تلقي و برداشت شما از خاطراتتان نهفته است. آنچه كه از كودكی خود بياد ميآوريد، نبايد واقعيت كنوني شما را شكل دهد
جلسة هفتم:
هدف: ترغيب كردن خودشناسي و بينش ، چالش با منطق خصوصي، ارزيابي دوباره هدف هاي زندگي به منظور تقويت علاقه اجتماعي
1- پاسخ شما به اين سوال بخش ديگري از شخصيت شما را مشخص ميسازد:
من اينگونه هستم .............ديگران اينگونه هستند ..............جهان اين چنين است ...............
شما پاسخ به اين پرسشها را در اوان كودكي يعني زماني كه فضاي خانوادگي و ترتيب تولد وارد صحنه شدند را داده ايد . با بررسي انگيزهها و منطق خصوصي ويژه خود به اين توانايي دست مييابيد که تا حدودی بر سبك زندگي خود مسلط و گاهي آنرا تغيير دهيد. هيچ سبك زندگي الزاماً «خوب» يا «بد» نيست. سبك زندگي صرفاً به ما نشان ميدهد كه برداشت ما از جهان چگونه است و چگونه عمل ميكنيم تا اين زندگي برايمان معني و مفهوم بيايد. با بينش برعوامل موثر بر سبك زندگي شما ميتوانيد تا حدود زيادي در اين سبك تغييرات رفتاري ايجاد كنيد.
هدفهاي شما كدامند؟:
تمرين:
هريك از اعضا يكي از رفتارهاي ناسازگارانه اخير خود را به یادبیاورند و در گروه تعريف كنند (چنانچه در ارتباط با ديگران باشد مناسبتر است) ميخواهيم ببينیم شيوه مقابله شما با موقعيت پيش آمده چگونه بود؟ سپس اجراي ديالوگ بين مشاور و مراجع تا اهداف توجه طلبي ، قدرت طلبي ، انتقام گيري يا كناره جويي شناسايي شود.
هدف اينست كه مراجعين ترغيب شوند با ارزيابي دوباره هدفهاي آينده شان اثر آنها را كاهش دهند و به سمت واكنش آخر يعني «علاقه اجتماعي» که مبين سلامت رواني است هدايت شوند بعبارتي هدفهاي خودخواهانه را مورد ارزيابي مجدد قرار دهد.
استفاده از فنون:الف ) تصوير سازي ذهني. ب ) تقويت علاقه اجتماعي. ج) مچ گيري خود
تكليف عملي :
براي جلسه آينده بنويسيد تا كنون چه نكاتي از جلسات گروه برايتان مورد توجه بوده و عملاً به آن پرداخته ايد
جلسه هشتم:
هدف: دلگرمي و جرأت بخشيدن براي تغيير
بررسي تكليف جلسه قبل (جمع بندي نظرات اعضاء) به منظور ايجاد اميد و ادامه تلاش براي بهبود.
در ادامه مبحث جرأت بخشي و دلگرمي دادن مطرح ميشود . وقتي به افراد جرأت ميبخشيم در واقع اميد را در آنها زنده ميكنيم و كمكشان ميكنيم تا به خود و توانايي هايشان ايمان بياورند. ما آنها را آماده ميسازيم تا در مقابل بسياري از طوفان هاي زندگي ايستادگي كنند .
مولفه هاي جرات بخشي عبارتند از:
الف- پذيرش یعنی جدا كردن فعل از فاعل و رفتار از شخصيت است.
ب- نشان دادن ايمان و اعتماد: وقتي بتوانيد فردي را همان گونه كه هست بپذيريد آنگاه ميتوانيد به اونشان دهيد كه به توانايي اش براي آنكه به گونه ديگري رفتار كند ايمان داريد.
پ - گسترش ارتباطات با ديگران.
ج- توجه به كارهاي مثبت خود.
د- تكيه بر توانمنديها و برجسته نمودن نقاط مثبت.
تمرين گروهي: روي برگه براي هر يك از اعضاي گروه سه صفت برجسته بنويسيد.(سپس رهبر برگه ها را جمع آوری و تفکیک کرده به عنوان هدیه گروه به هر یک از اعضاء می دهد).
جملات دلگرم كننده (جرأت بخش)با مشاركت گروه جمع بندي و استفاده ازآن آموزش داده مي شود.
تمرين:
شخصي را در زندگي تان در گذشته يا حال بخاطر بياوريد كه برايتان دلگرم كننده و جرأت بخش بوده است،
تعدادي از كارهايي كه او انجام ميداده كه احساس جرأت كنيد را بنويسيد.از اينكه مانند او باشيد چه احساسي داريد؟
تكليف عملي:
اعضاء مهارتهاي جرات بخشي را در ارتباط با خود يا ديگران را تمرين كرده و در جلسه آينده به سه مورد موفقيت آميز آن اشاره كنند. فهرستي از كارهايي كه ميتوانيدبه كمك آنها به خود و اعضاي خانوادهتان جرأت ببخشيد را بنويسيد.
جلسة نهم:
هدف: ترغيب كردن خودشناسي و بينش ، شناسايي اهداف و موانع موجود در تحقق آنها
همه رفتارهاي انسان هدفمند است. انسانها هدفهايي را براي خود تعيين ميكنند و رفتار در بستر اين هدفها يكپارچه ميشود. هدف همه ما برتري است و برتري به معني برتر بودن ازديگران نيست بلكه به معني پيش روي از جايگاهي كه پايين تر درك شده به جايگاهي بالاتر و ازنقاط ضعف احساس شده به برتري است.سبك زندگي اي كه ما انتخاب ميكنيم درواقع روش خاص مابراي پيشروي به سمت هدف زندگي ما است.
- تمرين:
- از اعضا خواسته ميشود اهدافي كه تاكنون داشته (تاكنون معتبر بوده است) را نوشته اگر هدفي موجود نبود بنويسيند «فاقد هدف مشخص»
در تدوين اهداف به نكات زير توجه شود:اهداف در رابطه با دوره جواني و زندگي فعلي مراجع باشد.اهدافي باشند كه هنوز بطور رضايت بخش بدست نيامده اند.اهدافي كه تاكنون معتبر بوده موجود موردنظر است.اهداف بهتر است حول موضوعات زير باشد:
مديريت ورابطه گرم با ديگران/ تصميم گيري/ مديريت مالي/رشد شخصي/ اوقات فراغت/ مسئوليت پذيري در زندگي/ شيوه مواجه با تعارض/اصلاح رفتاري خاص/ تصميم گيري/ همكاري با همكلاسي ها/ مسايل معنوي/ ادامه تحصيل/ رفع نيازها/ انتخاب شغل /تقسيم زمان /برنامه ريزي زندگي/...
-بازنگري اهداف و عملكرد گذشته (تدوين اهداف و روشهاي جايگزين)
الف) ارزيابي اهداف: دراين قسمت اهداف وروشها توسط اعضا بررسي و ارزيابي ميشوند. براي ارزيابي ابتدا هر يك از اهداف توسط ساير اعضا زير سوال برده ميشود و سپس براساس معيارهاي زير بازنگري ميشوند:
1- آيا هدف به اندازه كافي جزئي هست؟ اگر كلي است به اهداف جزيي تقسيم شود.
2- آيا هدف موردنظر روشن و واضح است؟ اگر ابهام وجوددارد بصورت دقيق و روشن نوشته شود.
3- آيا هدف با توجه به اوضاع و امكانات موجود مالي قابل دسترسي است؟ اگر نيست بايد تعديل شود.
از اعضا خواسته شود تا پس از بازنگري در اهدافشان اهداف اصلاح شده را در گروه مطرح كنند.
ب) ارزيابي روشها: آيا اين روشهاي صورت گرفته مرتبط با هدفهاست؟ و شما را به هدف موردنظر نزديك ميكند يا دور ميكند اگر مرتبط نيست، حذف شود. آيا اين روش اجرايي هست؟ آيا با توجه به فرصت، امكانات و موانع عملي هست يا خير؟ آيا روش مطرح شده بصورت جزئي و گام به گام نوشته شده است؟
براي تسريع در كار گروه اعضا ميتوانند درگروههاي دويا سه نفره به ارزيابي اهداف وروشها بپردازند.
ج- آگاهي از اهداف و روشهاي تغيير يافته
در مشاوره آدلري پرسيده نميشود چه چيزي شما را واداشت كه اين گونه رفتاركنيد؟ بلكه در عوض پرسش اين است كه با اين رفتار در جستجوي رسيدن به چه هدفي هستيد؟
جلسه دهم:
هدف: ترغيب خودشناسي و بينش، جمع بندی مقوله های (منظومه خانوادگی، خاطرات، اشتباهات اساسی، اهداف رفتاری، تکالیف زندگی، اولویت های شخصیتی و .... )
مراجع بينش لازم را به كمك مشاور در مورد پويش هاي فردي خود بدست ميآورد مشاور در اين مرحله بيشتر به قصد و هدف اين پديده ها تاكيد ميكند تا بر علت آن، برحركت پديده ها توجه دارد تا بر توصيف آن، بركاربرد اين پديده ها بوسيله مراجع تاكيد دارد تا بر وجود اين حالت هاي دروني .
فن بنظر مي رسد كه.....
فني است كه مشاور به منظور ايجاد آگاهي از مسيري كه فرد درزندگي برگزيده است (هدفها، مقاصد، منطق شخصي و رفتاري جاري) استفاده ميكند
- به منظومه خانوادگي خود بيانديشيد برجسته ترين موضوعاتي كه به ذهن شما خطور ميكند كدامند؟
- حال تلاش كنيد تا ارتباطات احتمالي ميان اين موضوعات را با شيوه هاي رفتاري زندگي امروزیتان پيدا كنيد.
- خاطرات را مرور كرديم بنظر شما آيا اين خاطرات بر آنچه كه امروز شما هستيد تأثيري داشته است؟ در آينده چطور؟ آيا اين خاطرات كودكي ميتوانند به نوعي در تعيين مسير آينده شما نيز دخيل باشند؟
- مهمترين اشتباهات اساسي كه در طول زندگي خود مرتكب شده يا باور داشتهايد كداماند؟ آيا در مورد نحوه ايجاد اين ادراكات غلط نظری داريد؟ اين اشتباهات چگونه بر شيوه تفكر، احساسي و رفتار شما اثر ميگذارد؟
- اهداف رفتاري شما كداميك از 4مقوله توجه طلبي، قدرت طلبي، انتقام گيري، كناره گيري را بيشتر نشانه گرفته است آيا به مقوله پنجم يعني علاقه اجتماعي توجهي نشان دادهايد ؟كاري را شروع كردهايد؟.
- چرخ سلامت شما تعادل دارد يا ميلنگد فكر ميكنيد در كداميك از 5 قسمت عشق، روابط اجتماعي، شغل، خود، معنويت بايستي بيشتري كار كنيد؟
- كدام اولويت شخصيتي را تاكنون برگزيدهايد؟ آيا تاكنون شما را به اهدافتان رسانيده است؟ اگر هدفتان ثابت باشد بايستي كدام اولويت را انتخاب كنيد كه به آن برسيد؟
- مهمترين هدفهاي زندگي شما كدامند؟ و مايليد چه اهداف جديدي براي خود تعيين كنيد؟
بنظر من اينطور ميرسد كه .......
استفاده از فن ترغيب:
انتظار نداشته باشيد همه چيز بسيار زود پيش بيايد. تغيير مانند پرش ارتفاع بايد به تدريج افزوده شود تا به سلامت انسان لطمه نزند و اين مجال را ايجاد كند كه به مرور زمان جزيي از وجود شما شود.
جلسه يازدهم:
هدف: کمک کردن به جهت گيري مجدد ، به عمل درآوردن بینش ها و كشف استعاره زندگي
مراجعين در مرحله جهت گيري مجدد (كه ممكن است يك تا سه جلسه طول بكشد )عقايد و رفتارشان را در جهت رسيدن به هدفهاي مشاوره تغيير ميدهند. ضمن اينكه از فنون زير به تناسب كار استفاده مي شود.
فن طوري عمل كن گويي كه:
در اين فن مراجع كاري را انجام می دهد كه ميترسد درآن شكست بخورد. لذا از او خواسته ميشود «طوري عمل كن گويي كه» مراجعيني كه نميخواهند رفتار جديد موردنظر را انجام دهند ميتوانيم از آنها بخواهيم نقش جديد را در يك لباس جديد اجرا كنند. اگرچه لباس جديد از آنان آدم جديدي نميسازد ولي احساس جديدي مثل احساس اعتماد به نفس به آنها ميدهد.
فن موجب مسرت ديگري شدن:
براي مقابله با دلسردي مراجع و كسي كه علاقه اجتماعي خودش را از دست داده است.مشاور پيشنهاد ميدهد تا كمك و يا كار خوبي را براي شخص ديگر انجام دهد.
فن به دام نيفتادن:
وقتي مراجعان براي تغيير مقاومت نشان ميدهند ممكن است مشاور را ناخودآگاه به دام خشم، نااميدي، اغواگري و فداشدن يا بسياري از اين دامها بياندازند مشاور نبايد در چنين دامي بيافتد بلكه بايد مراجع را تشويق كند رفتارهايي را انجام دهد كه بهداشت رواني او را افزايش ميدهند.
فن قصد تناقضي (تجويز نشانه)، (ضد توصيه):
زماني از اين فن استفاده ميشود كه مشاور مطمئن باشد قصد متناقض باعث مي شود مراجع تصور ديگري از رفتارش پيدا كند و بخواهد آنرا تغيير دهد. در اين فن از مراجع خواسته ميشود نشانه هايش را تشديد كند تا مراجع را بيش از پيش متوجه شرايطش كند و جذابيت رفتار نامطلوب براي مراجع كم شود.
بينش هاي حاصل از خاطرات اوليه، پويايي هاي خانواده، تكاليف زندگي ، منطق خصوصي، اشتباهات اساسي ، اولويت هاي شخصيتي به مراجعين كمك ميكنند به هدفهاي مشاوره برسند. واين كار با اصلاح و تدوين داستان و استعاره زندگي با استفاده از دستورالعمل داستان زندگي امكان پذير است.( جلسه آخر اعضا فرصت بيشتري داشتند تا با استفاده از يادداشتها و منابع در دسترس نسبت به تدوين اوليه داستان زندگي خود اقدام كنند و پس از ارائه آن در گروه و با توجه به بازخورد ساير اعضا مكرر آن را اصلاح كنند و پس از اين جلسه با فراغت و تمركز نسخه نهايي شيوه زندگي جديد خود را تدوين كنند و يك نسخه آن را به مشاور دهند).
به نام خدا
(محتوي مداخلات):مشاورة گروهيبازسازي شناختي مبتني بر تمثيل(محتوي مداخلات):مشاورة گروهيبازسازي شناختي مبتني بر تمثيل
تهيه و تدوين: حسين سليمي چارچوب پروتکل بازسازی شناختی و منابع مورد استفاده:
اساسیترین وظیفه بازسازی شناختی، آموزش الگوهای تفکر سازش یافته به افراد است تا بتوانند الگوهای فکری منفی خود را تشخيص دهند و آنها را با الگوهای منطقیتر را جایگزین کند. علایم شناختیای که میتوانند شامل باورها، تعبیر و تفسیرها، خودگوییهای مراجعین و فرایندهای شناختی تحریف شده باشند بعنوان هدف مداخلهای بازسازی شناختی تعیین میشوند (زارب، بي تا). هنگام کاربرد مداخلهای بازسازی شناختی در مورد نوجوانان و جوانان بایستی سطح رشد هوشی و ذهنی آنان مدنظر قرار گیرد و مفاهیم و تکنیکها با این سن متناسب سازی و به مراحل سادهای تقسیم شود.
-چهار مرحله اساسی در بازسازی شناختی که چارچوب درمان براساس آن طراحی شده است عبارتند از:
مرحله اول: تکنیکهای خاص استخراج اطلاعات شناختی.
مرحله دوم: تکنیکهایی برای تحلیل دریافتهای شناختی.
مرحله سوم: تکنیکهای تغییر شناختی.
مرحله چهارم: طراحی و تنظیم تکنیکهای علمی برای آزمودن باورها و تغییرها.
منابع:
ـ زارب،ژانت.م.(بي تا).ارزیابی و شناخت-رفتار درمانی نوجوانان. ترجمه خدایاری و عابدینی(1383).تهران: انتشارات رشد.
ـ نینان، مایکل و درایدن، ویندی.(2004 ).درمان شناختی فنون و نکات اصلی. ترجمه دهقانی و گنجوی(1387). تهران: انتشارات رشد.
ـ الیس، آلبرت و مکلارن، کاترین.(2005).رفتار درمانی عقلانی هیجانی. ترجمه فیروزبخت.(1385).تهران: انشارات رسا.
ـ الیس آلبرت و لانگ، آرتور.( بي تا ). نمیگذارم کسی دکمههای اعصابم را فشار دهد. ترجمه شمسیپور(1387). تهران: انتشارات رسا.
ـ درایدن، ویندی و یانکورا. جوزف. (بي تا). روان درمانی و مشاوره عقلانی هیجانی، رفتاری، ترجمه رضایی وخضریمقدم(1380 ). تهران: انشارات ارجمند.
ـ فری، مایکل. (1382). شناخت درمانی گروهی. ترجمه صاحبی، حمیدپور و اندرز. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی
- كوري ، ماريان اشنايدر و كوري ،جرالد.(2002 ). گروه درماني . ترجمه سيف الله بهاري و همكاران. تهران :نشر روان.
ـ مککی، ماتیو و فانینگ، پاتریک.(1991). زندانیان باور، راهنمای کاربردی تغییر باورها. ترجمه اندوز،(1386) تهران: نشر آسیم.
ـ نینان، مایکل و درایدن، ویندی.(2002). زندگی خردمندانه، رویکرد شناختی، رفتاری، ترجمه اندروز و حمیدپور. (1386). تهران: انتشارات ذهنآویز.
ـ فروگات، وین. (بي تا). نترس، راهنمای غلبه بر اضطراب. ترجمه فیروزبخت .(1385). تهران: انتشارات رسا.
ـ لازاروس، آرنولد. لازاروس کلیفورد و نی، آلن.(بي تا ).يك دقيقه اين چهل فكر سمي را كنار بگذار. ترجمه فیروزبخت(1387). تهران: انتشارات رسا.
ـ گرینبرگ، دنیس و پارسکی، کریسیتن.(بي تا ). فکرت را عوض کن حالت خوب میشود. ترجمه گذرآبادی و فیروزبخت(1386). تهران: انتشارات رسا.
منابع تمثیل:
ـ صاحبی، علی. (1387). تمثیل درمانگری، کاربرد تمثیل در بازسازی شناختی. تهران: انتشارات سمت.
ـ حائری شیرازی، محیالدین (1372). تمثیلات جلد اول و دوم. قم: انتشارات شفق.
ـ خندان، علیاصغر (1380). مغالطات. قم: مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی.
ـ زارعی، سید و سالمی، سعیده. (1386). سوپر مارکت بهشتی. مشهد: مؤسسه فرهنگی هنری، انتشاراتی ضریح آفتاب.
ـ مجموعه کتابهای پائولو، کوئلیو. انتشارات کاروان.
به نام خدا
«فرم رضايت نامه شركت دانشجويان در مشاوره گروهي»
از اينكه دعوت ما را پذيرفتيد تا در يك گروه رشد روانی شركت كنيد سپاسگزاريم. اهداف اين پروژه كمك به دانشجويان است تا راههاي بهتري براي درك و فهم خود و اطرافشان بيابند و از زندگي شناخت كاملتري كسب كنند، گروه ماهيتي آموزشي دارد و براساس تئوري شناخت درماني سازمان بندي شده است. در اين گروه براي اعضا فرصتي فراهم خواهد شد تا مهارتهايي را ياد گرفته و تمرين كنند، موقعيت گروهي فرصت مغتنمي براي تعامل و مشاركت و گفتگو بين اعضا فراهم مينمايد. همچنين در فرايند گروه اعضا قادر خواهند شد با نگرشها و باورهايشان مواجه شوند، روابط سازنده را به تمرين بگذارند.
اين گروه به اين منظور طراحي شده كه فرصت مشاركت در بحث ويادگيري را فراهم آورد و نهايتاً از ميزان تأثيرگذاري اين برنامه ارزشيابي بعمل آيد، لذا در ابتدا و انتهاي كار گروه پرسشنامه هايي در اختيارتان قرار خواهد گرفت تا آنها را تكميل نمائيد.
اطلاعاتي كه دراختيار ما ميگذاريد صرفاً به منظور كار پژوهشي استفاده می شود و محرمانه نگه داشته خواهند شد و هيچگونه استفاده ديگري از این اطلاعات نخواهد شد.
با وجود اینکه بسيار سودمند و مفيد است كه شما در طول اجراي اين برنامه مشاركت فعال داشته باشيد، در عين حال آزاديد هر زماني كه مايل هستيد «البته با اطلاع قبلي به رهبر گروه»، مشاركتتان را قطع كنيد.
اگر اطلاعات بيشتري درهرزماني خواستيد ميتوانيد به دفتر مشاوره مراجعه يا با شماره تلفن ................... تماس برقرار نمائيد.
اطلاعاتي كه با رضايت در اختيار ميگذاريد، مطالعه خواهد شد و نتیجه به شما ابلاغ خواهد شد ما علاقه مند هستيم شما دراين برنامه شركت داشته باشيد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نام و نام خانوادگي عضو ........................ تاريخ.................... امضاء
فرم1
«فرم بررسي مناسب بودن مراجعين براي درمان شناختي»
اگرچه درمان شناختي تبديل به معتبرترين و مهم ترين رويكرد رواني درماني يكه تازه شده است (سالكو فسكيس، 1996) اما هر مراجعي به اين رويكرد علاقه مند نيست به دليل آنكه يا آنرا نميپسندد يا از آن بهرهاي نمي برد (سافران و سگال ، 1990)، مقياس 10 مادهاي ابداع كردند كه براي ارزيابي مراجعان در مقياس 0 تا 5 استفاده ميشود و نمرة صفر نشانگر حداقل تناسب و نمرة كل 50 بيشترين تناسب براي درمان شناختي كوتاه مدت دارد، اين فرم در جلسه مصاحبه اوليه با هريك از مراجعين قابل استفاده است.
ملاكها5432101- قابليت دسترسي مراجع به افكار خودكار2- آگاهي از هيجانات وتمايز بين آنها3- مسئوليت پذيري4- درك منطق شناختي5- قابليت همكاري در جلسات6- قابليت همكاري در خارج از جلسات7- مزمن بودن مشكلات مراجع8- قابليت تمركز برمشكل9- خوشبيني مراجع نسبت به درمان10- ميزان مقاومت در برابر تغييرجمع كل
پيش جلسه ( جلسه مقدماتي):
هدف: آماده سازي و خوشامدگويي براي تعيين اهداف كلي مشاوره
معرفي برنامه، رهبر گروه، ،آموزشها و اعتبارنامههايي كه كسب كرده / اجراي فرمها و ابزارهاي پيش آزمون.
معرفي اعضا در گروه
هر يك از اعضاي گروه نام كوچك خود و سه جزء از اطلاعات نسبتاً سطحي خود را (مثل تأهل، تحصيلات، محل زندگي) براي اعضاي ديگر بگويند. يكي از نقاط قوت خود را نيز معرفي كنند. يكي از چيزهايي كه در ساير اعضا جذاب يافته است نيز معرفي مينمايد.رهبر گروه ميتواند اينكار را براي اعضا درابتدا «مدل سازي» كند.
در پايان هر جلسه تكاليفي براي بين دو جلسه ارائه خواهد شد و 15دقيقه ابتداي هر جلسه به بررسي گزارش اجراي تكاليف اعضا اختصاص خواهد داشت.
جلسه اول:
هدف: آشنایی با اهداف و قواعد گروه، ايجاد ارتباط و همدلي
1- مشخص كردن اهداف فرايند مشاوره گروهي
2- توضيح خطوط كلي جلسات براي اعضاي گروه: تأكيد بر مسئوليت پذيري / حقوق مساوي اعضاي گروه / رعايت اصل راز داري / توجه و تعامل مداوم بين اعضا/ شركت منظم اعضا در زمان و تاريخ اعلام شده جلسات / ضرورت انجام دادن تكاليف بين جلسات/ داشتن رويكرد توجه آميز و اميدوارانه/ توجه به رويكرد تعليمي از طريق حمايت، چالش و مواجهه بين اعضا/ داشتن مشاركت ورويكرد حمايت گرايانه با ساير اعضا و رهبر
تمثيل نقشه راه: ما براي سفرزندگي مان نياز به يك نقشه راه داريم تا با رعايت آن نقشه به اهدافي برسيم و آن اهداف عبارتند از: اميدواري، علاقه به خود، علاقه اجتماعي، انعطافپذيري، مسئوليت پذيري، خطر پذيري، ايجاد تفكر نسبي در مقابله با مشكلات
اين پروژه يك برنامه رواني- تربيتي فعال با عنوان « بازسازي شناختي» است كه هدفش ايجاد شرايط مناسب براي تسهيل يادگيري و رشد است بنحويكه شما خودتان را مديريت كنيد. اعضا بايستي مهارتهاي جديد را با كمك رهبر گروه ياد بگيرند سپس اين مهارتها را بكار برده و از آنها براي مقابله با مشكلات زندگيروز مره شان استفاده كنند. قطعاً درسايه «تمرين، تمرين و تمرين» ميتوانيد به نتايج موفقيت آميزي برسيد. . بر كار تمركز كنيد و براي رسيدن به نتيجه عجله نكنيد با تمرين و خوش بيني به آنچه موردنظرتان هست ميرسيد.
انتظار شمااز شركت در گروه چيست؟ وآيا قبلاً تجربه مشاورهاي را داشتهايد؟ آيا اجازه داريم برخي از جلسات شما را ضبط كنيم؟
با طرح سوالهاي بالا مشاور به اصلاح انتظارات پرداخته و موقعيت گروه را براي جلسات آينده، آماده ميسازد و در مورد مسائل عملي مانند زمان برگزاري،مدت، تعداد جلسات، قراردادهاي درماني در صورت نياز به توافق ميرسند.
جلسه دوم:
اهداف:شناسايي افكار بعنوان علل ناراحتي و آشفتگي/ شناسايي توالي ميان شناخت ها و انگيزهها – رفتارها، احساسها.
يادآوري قواعد و توصيه هاي گروه و تاكيد بر لزوم رعايت آن در طول دوره .استفاده از تمرينات گروههاي كوچك دو يا سه نفره با ساختار، براي آشنايي بيشتري
استفاده از تمثيل «سفر زندگي»:
(در دفترچه يادداشت خود تصويري را رسم كنيد كه بطور مثال در ابتداي يك سفر با كشتي هستيد. سعي كنيد انواع احساسها، نمادها و افكارتان را بنحوي در اين تصوير منعكس كنيد. احتمالا در اين سفر چمداني با خود حمل خواهيد كرد بطور نمادين در سفر زندگي محتوي اين چمدان چه چيزهايي هستند؟ سه چيز اساسي كه همراه خود ميبريد و سه چيز كه قصد نداريد با خودتان ببريد را بنويسيد يا نقاشي كنيد. ما ميخواهيم محتويات اين چمدان كه با خودتان ميبريد، را بررسي كنيد تا با خود سنگيني حمل نكنيد. در هر جلسه فصل جديدي از سفر باز خواهد شد. در اين سفر خستگي ها و خطراتي خواهيم داشت چگونه با آنها مقابله خواهيد كرد؟ تصويرسازي ذهني و مفهومي اعضا بويژه اينكه بدانند منظور از محتوي چمدان محتوي فكر و ذهن است و مورد تاكيد و تشويق قرارمي گيرد.)
تمرين: بحث و گفتگوي گروهي:
- بنظر شما چه چيزي انگيزهها، رفتارها واحساسات ما را شكل ميدهد؟ چرا گاهي دچار احساسات ناخوشايند ميشويم؟
با طرح اين سوالات و ايجاد تحريك ذهني از اعضا خواسته مي شود مثالهايي از زندگي خود در گروه بيان كنند به نحوي كه رابطه بين ابعاد مختلف (رفتار، فكر و احساس)مشخص شود و اهميت آن مورد تأكيد قرار گيرد.
شرايطي را در زمان حال تصور كنيد بنحوي كه گويي هم اكنون در حال رخ دادن است چه اتفاقي افتاد؟ منشأ آن كجا بود؟ «تا جايي اعضا را هدايت كنيم تا به موضوع افكار نگران كننده خود اشاره كنند»
جلسه سوم:
هدف: شناسايي تواني ميان شناخت ها و انگيزهها
ارائه يك مثال با 3 موقعيت توسط مشاور براي آشنا شدن اعضا در چگونگي كنار آمدن با هيجانهاي دردسر ساز:
- مصطفي دوست داشت در برابر مشكلات خونسردي خود را حفظ كند مثلاً اگر نميتوانست دسته كليدش را پيدا كند عصباني ميشد و مي گفت چرا بايد اينطوري رفتاركنم؟ (واكنش عصبانيت)
- علي معلم است واز شغلش لذت ميبرد 5 سال سابقه دارد، آدم با تجربه اي است اما هنوز در ملاقات با افراد جديد مانند همكاران يا والدين دچار اضطراب ميشود (واكنش اضطراب)
- سعيد گاهي دست و پا چلفتي ميشد، پاهايش به هم گير ميكرد و به اشياي سرراهش برخورد ميكرد كه ديگران به او مي خنديدند (واكنش شرمساري)
بحث: هر كدام از اين 3نفر هيجانهاي منفي را تجربه كردهاند هر چند نياز به درمان هاي روان شناختي ندارند اما اگر اين مشكلات ادامه يابد مانع رشد شخصي شان ميشود. آنها علت مشكلاتشان را اينگونه معرفي كردند:مصطفي: جستجوي چيزي كه گم شده / علي: ملاقات با آدمهاي جديد/ سعيد: ناتواني در حفظ تعادل.
حال از شما ميپرسم در هفته قبل چند بار وقتي دچار مشكل شدهايد به خود گفتيد آن اتفاق باعث شد اينگونه احساس كنم؟ (اعضا مثالهايي در گروه مطرح كنند) و رهبر گروه نتيجه گيري مي كند.
در زنجيره علل احساساي و هيجانهاي شما يكي از حلقه هاي كليدي مفقود شده است و آن خودتان هستيد اينكه ميگوييم شما نقش خودتان را در مشكلات دست كم نگيريد به معناي انتقاد و سرزنش خودتان نيست شما بهتر است در برابر اشتباهايتان خود را بعنوان انسان جايز الخطا بپذيريد. احساس و رفتار شما بستگي به .................... دارد (ذهن اعضا تحريك شود تا به پاسخ برسند و جاي خالي جمله بالا را با (تفكر ، نگرش ، باور يا اعتقادات) پر كنند.
اگر خودتان را سرزنش نكنيد ميتوانيد عمل تان را بازنگري كنيد و مصمم به تغيير رفتارتان باشيد.«پس عجله نكنيد»
نكته: برخي از اعضا در فهميدن مطالبي كه براي اولين بار ارائه مي شوند مشكلاتي دارند. در پس اين موضوع مي تواند يك باور غلط باشد كه بايد مورد رسيدگي قرار گيرد.
- جمع بندي نهايي جلسه و فيدبك گرفتن از اعضاي گروه
- تكليف خانگي:
منتظر يك اتفاق در طول هفته باشيد آن اتفاق را بخاطر بسپاريد و بعد از اينكه موضوع تمام شد مانند اسلوموشن كردن فيلم آنرا قطعه قطعه بررسي كنيد و نتيجه هر چه باشد را به جلسه بياوريد تا در اينجا بازسازي كنيم.
جلسه چهارم :
اهداف:بررسي توالي ميان شناخت ها و انگيزه ها / بررسي، ارزيابي و اصلاح شناخت ها
ارائه اطلاعات راجع به نقش شناخت و معرفي فرمول ABC
ايجاد بينش در اعضا كه باورها (B) نقش موثرتري از وقايع (A) در بروز مشكلات افراد دارد .تكليف جلسه قبل بين اعضا به بحث و گفتگو گذاشته ميشود. باورهاي شما مفاهيم اصلي هستند كه براساس آنها زندگي ميكنيد آنها تصويري از نقاط ضعف وقوت، توانايي ها، ارزشمندي و ارتباطاتتان با دنياي خارج ارائه ميدهند.
آموزش الگوي A،B،Cبا مثالهاي مشاور و اعضا
اين گام اصلي بازسازي شناختي اينست كه وقتي احساس ناخوشايندي داريد (مثلاً عصباني) هستيد از خودتان بپرسيد: همين الان داشتم به چه چيزي فكر مي كردم؟
تمرين در گروه:
هر كدام از خاطرات حال يا گذشته خود، موردي را بعنوان مثال در گروه مطرح كنند.
در ادامه بحث و گفتگوي بيشتري براي اشراف برخاستگاه رفتار و هيجان يعني شناخت و افكار تشويق مي شود.
مك مولين درمورد بازسازي شناختي توصيه مي كند:«آموزش ABC ضروري ترين بخش كار است و نبايد دست كم گرفته شود حتي اگر تا سه جلسه از مشاوره را به خود اختصاص دهد لازم است مثالهاي فراواني در اين بخش آورده شود.
جلسة پنجم:
هدف: بازبيني فهم مراجعين از نتايج الگويABC/ ايجاد بينش در اعضا درباره نقش موثر باورها (B)
- بررسي تكاليف خانگي جلسه قبل زماني كه مثالي از مشكل به ذهن اعضا نيايد تا آنرا در قالب مدل فوق شرح دهند دستور كار اينست:
اگر مشكلي به ذهنتان نمي آيد دست به كار شويد و حوادث را بوجود آوريد به اين شكل كه ابتدا يك فضاي تعريف شده را از زندگي تان انتخاب كنيد مثلاً فقط باپدرتان، فقط در كلاس درس و .... بهتر است اولين حوزه را با امنيت ترين آن انتخاب كنيد و در جدولي شبيه جدول زير وارد كنيد( فرمها بين اعضا توزيع مي شود تا در گروه نمونه هايي را رديابي كنند).
احساس(ميزان از 0 تا 100)موقعيت«چكار مي كرديد؟»گفتگوي دروني همراه با آن احساس«افكارتان چه بود؟»(چقدر به آن فكر اعتقاد داشتيد از 0تا 100)افسردگيهنگام مطالعه تكاليف در خوابگاهچقدر خنگي/ تو يك كودني
- شناسايي ويژگي هاي گفتگوهاي دروني:
اگر نتوانستيد نمونه بالا را كامل كنيد بايدويژگيهاي گفتگوهاي دروني خود را بشناسيد:افكار منفي (اتوماتيك) بدون مقدمه و گاهي بدون دخالت شما وارد ذهنتان مي شوند / مطابق با واقعيت ها نيستند بلكه تحريف شده هستند / توجيه پذيرند و آنها را باور داريد در مورد درستي شان شك نمي كنيد / كوتاه و سريع هستند. / تكراري هستند (و دائم جلوه ما رژه مي روند)
- تمثيل شكار حيوان چموش:
«دستيابي به افكار و باورهاي تان شبيه شكار كردن يك حيوان گريز پا است و هدف ما اينست او را زنده بگيريد به باغ وحش برگردانيد تا مطيع و رام شود.
اول بايد اين موجود (افكار) را بشناسيد: چموش و گريزپاست/ردپاهايي از خودبجا مي گذارد كه مي توان به شكل زير شناسايي شان كرد: از طريق احساسهايي كه به شما دست مي دهد.مي توانيد آنرا در ذهنتان تصويرسازي كنيد (مثلاً در حال رانندگي هستم از كنارم با سرعت رد مي شوند چند بدو بيراه توي ذهنم به آنها مي گويم)/ مي توانيد آنها را از طريق عادت هايتان شناسايي كنيد بطورمثال شما معمولاً به خواب ظهر عادت داريد يك روز نمي شود استراحت كرد و دانشجويي (دوستي)كار ضروري با شما دارد. بي تحمل نشان مي دهيد و عصباني مي شويد چي از ذهنتان مي گذرد: مثلاً «دير شد/ حاليش نيست/ خسته هستم/ نبايد حالا مراجعه مي كرد/ واي چقدر بدشناس هستم و ....»
- تكليف خانگي:سعي كنيد هر كدام به وسيله يكي از سه شيوة بالا افكار(حيوان چموش) را شكار كنيد و براي جلسه بعد گزارش كنيد.
جلسة ششم:
اهداف: سنجش افكار اتوماتيك و تحريف هاي شناختي. ايجاد بينش نسبت به اينكه افراد با تكرار افكار نامعقول خود باعث ادامة آشفتگي مي شوند
1- گام اول: وقوف برافكار منفي
اين افكار منفي موجب اضطراب، غمگيني، افسردگي و نااميدي، كم تحملي مي شود .وقتي خلق تان به سمت منفي گرايش پيدا مي كند ببينيد در ذهنتان چه مي گذرد از وقتي به اين موضوع حساس شويد متوجه رژه رفتن آنها خواهيد شد.بهترين راه وقوف برافكار منفي:
مشاور مي تواند در حين جلسه با صحبت هايي كه اعضا مي كنند از پس حرفهايشان استخراج كند. مي توان به اعضا آموزش داد به محض خطور كردن اين افكار به ذهنشان آنها را يادداشت كنند.( فرم ثبت گفتگوهاي دروني بين اعضاي گروه توزيع مي گردد)
واقعه فعال سازگفتگوي درونيپيامد هيجاني/ رفتاري
2- گام دوم: پاسخ به افكار منفي با روشهاي زير:
الف: شواهدتان كدام است؟ بعنوان معمول ترين روش بازسازي شناختي پس از اينكه هر يك از اعضا فكر منفي خود را در گروه شناسايي كردند مي پرسيم: آيا واقعيت هاي مربوط به موقعيت، افكار شما را تأييد مي كنند يا با آنها درتناقض هستند.
ب) چه نظر گاههاي جايگزين ديگري وجود دارد؟ اين فن به اعضا نشان مي دهد كه براي نگريستن به يك موقعيت، بيش از يك راه وجود
استفاده از تمثيل ويروس كامپيوتر (براي ضرورت شناسايي تحريف هاي شناختي): ذهن مثل كامپيوتر است كه ويروسي مي شود در اين حال اگر اطلاعاتي بدهيم كندكار مي كند، هدف جلساي مشاوره نصب آنتي ويروس است. اگر ويروسها زياد شوند بايستي آنتي ويروس قوي تر وگرانتري نصب كنيم.»
ج- شناسايي تحريف هاي شناختي:
رهبر گروه فهرستي از تحريف هاي شناختي را به اعضاي گروه مي دهد و از آنها خواسته مي شود مواردي را كه معمولاًدر تفكرآنها بيشتر به چشم مي آيد را مشخص كنند (بايد توجه داشته باشيم كه ناآگاهانه به اين موضوع دامن نزنيم كه آنها داراي همه تحريف هاي فهرست شده هستند چون امكان دارد مراجعين به اين باور برسد كه آنها يك «بيمار رواني»هستند..
نتايج بررسي مقدماتي در گروه نشان داد كه اعضا از تحريف هاي زير بيش از ساير تحريف ها استفاده مي كنند:تفكر همه يا هيچ / فاجعه آميز كردن/ تفكر تساوي گرايانه/ ذهن خواني/ بي توجهي به امر مثبت/ شتاب زدگي/ تعميم افراطي
- تكليف منزل
توزيع فرم رديابي افكار و احساسات روزانه تا قسمتهايي از آنرا تكميل كنند و همراه خود بياورند ساير قسمتهاي فرم با توجه به آموزشهاي بعدي تكميل خواهد شد.
جلسة هفتم:
اهداف: ايجاد بينش نسبت به اينكه با تكرار افكار نامعقول باعث ادامه آشفتگي خود مي شويم / شناخت و رديابي خطاهاي شناختي مهم در افكار توسط اعضاي گروه
لازم است در مقابل هر يك از خطاهاي شناختي خود پادزهرهايي بسازيد (پادزهرها نجواهاي دروني مثبتي هستند كه شما آگاهانه مي سازيد و در مقابل آن خطاي شناختي استفاده و تكرار مي كنيد.(معرفي كتاب چهل فكر سمي بعنوان خودياري اعضا)
قوانين مخالف ورزي آموزش داده مي شود سپس چند مورد مخالف ورزي با كمك اعضاي گروه كار مي شود.
مرور و بررسي تكليف خانگي جلسه قبل / دلگرمي دادن براي چالش با افكار و تشويق تلاش اعضا با اين بيان كه: «فرايند شناسايي افكار و باورهاي اعضا و سپس چالش با آنها و موردآزمايش قرار دادن آنها كار مشكلي است ولي فوايد بالقوه فراواني دارد از جمله؛ خلاص شدن از ترس ها، تمايل به خطر كردن، احساس آزادي، تغيير عمده در حس ارزشمندي و .....
آموزش شناسايي تحريف شناختي (همه يا هيچ) و چالش با آن ها در قالب تمثيل:
الف- ابتدا تفكر همه يا هيچ (سياه و سفيد)براي مراجعين توضيح داده مي شود:
«فرد همه چيز را مطلق مي بيند، هر چيز كمتر از كامل برايش يك شكست بي چون و چراست. او معتقد است كه اگر صد در صد كامل و بي عيب و نقص نباشد شكست خورده است،حد ميانه اي وجود ندارد»
ب- سپس قصه يا تمثيلي كه اين خطاي شناختي را به چالش فرا مي خواند ارائه مي شود: قصه ي «در جستجوي كامل و بي نقص بودن»:
ج: پس از درك تمثيل توسط اعضا از آنها خواسته مي شود رديابي كنند چقدر از اين خطاي شناختي در زندگي خود استفاده مي كنند گفتگو كنند و براي جلسه بعد نمونه بياورند.
- آموزش و استفاده از فن تحليل سود- زيان:
فرض كنيد يك روز صبح كه به سركار مي رويد در يك موقعيت تحريك كننده و ناكام كننده اي مثل ترافيك گير مي كنيد وعصباني هستيد چون اين فكر درذهن شما فعال شده و تكرار مي گردد (من هميشه بدشانسي مي آورم و ديرمي رسم). در يك جدول دو ستوني مزايا و مضرات احساس خشم را درآن زمان ليست كنيد.
آموزش شناسايي تحريف هاي شناختي (خطاي تساوي گونه) و چالش با آنها در قالب تمثيل:
الف) «كه اصطلاحاً مادر ساير تحريفهاي شناختي به حساب مي آيد و ريشه احساس درماندگي و نااميدي در افراداست و موجب ديد منفي نسبت به خود و آينده مي شود.
ب) ارائه تمثيل مرتبط با اين خطاي شناختي:
ج) چقدر از اين تحريف ها در زندگي شما حاكم است؟
- تكا ليف خانگي: (تقويت خودگويي هاي مثبت)
هر روز يك جمله مثبت درمورد خودتان بسازيد و آنرا در يك دفتر بنويسيد. جلو آينه هم با خودتان تكرار كنيد.
يك برگه كاغذ را به دو قسمت تقسيم كنيد نقاط قوت و نقاط ضعف خودتان را براي جلسه بعد بنويسيد و در گروه مطرح كنيد.
جلسه هشتم:
اهداف : شناخت و رديابي خطاهاي شناختي مهم در افكار توسط اعضاي گروه
مرورجلسه قبل و بررسي تكاليف / گزارش تجارب موفق اعضا در بكارگيري فرمول ABC در خارج از گروه و ارائه تشويق و تقويت / تمرين مخالف ورزي /
1- در مورد «خطاي تساوي گونه» و «فاجعه آميز كردن» هر يك از اعضا تجارب خود را گزارش دهند و موارد برجسته روي تابلو نوشته شود.
2- به تعداد اعضاي گروه گزاره هايي كه ناشي از افكار اتوماتيك غلط است داده مي شود تا در گروه تا مي توانند براي آن باور مخالف ورزهايي توليد و در گروه با صداي بلند بگويند.
آموزش شناسايي تحريف شناختي( فاجعه سازي) و چالش با آن در قالب تمثيل
الف) «در اين خطا افراد حادثه اي را بر مي گزينند و در مورد آن نگران مي شوند، در واقع پيازداغش را زياد مي كنند دراين تحريف فردانگار به آخر خط رسيده است.
ب) ارائه تمثيل مرتبط با خطاي شناختي: ماجراي مورچهاي كه بطور اتفاقي در استكان آبي افتاد و هنگام غرق شدن مي گفت دنيا را آب برد....!
آموزش شناسايي تحريف شناختي ( نتيجه گيري شتاب زده) و چالش با آن در قالب تمثيل:
الف) نوعي نتيجه گيري ناقص است كه در آن شخص از يك يا چند مثال و تجربة جزئي يا از چند نمونه محدود مطلبي را استنباط مي كند و آن حكم را تعميم مي دهد در حاليكه آنها مثال ها و نمونه ها براي اثبات آن حكم كلي بسيار كم، كوچك و غير متعارف هستند.
ب) ارائه تمثيل مرتبط با خطاي شناختي : پيامدهاي ناگوار شتاب زدگي
آموزش تحريف شناختي (بي توجهي به امر مثبت) و چالش با آن در قالب تمثيل:
لف) دراين خطا افراد تجربه هاي خنثي و حتي مثبت را منفي مي بينند بويژه وقتي كسي از آنها تعريف مي كندآنرا پس مي زنند و با بي ارزش شمردن تجربه هاي مثبت، اصرار بر مهم نبودن آن مي كنند كارهاي خوب را بي اهميت مي خوانند بي توجهي به امر مثبت شادي زندگي را مي گيرد و افراد را به سوي احساس ناشايسته بودن سوق مي دهد.
ب) ارائه تمثيل مرتبط با خطاي شناختي : تفاوت انسان موفق و ناموفق
چالش با شناخت هاي غلط
فن وكيل مدافع (موضع- ضدموضع) ( اين تكنيك به مراجع ياد مي دهد با خودش درست حرف بزند)
- تمرين گفتگوي مثبت راجع به خود (خود- افزايي):
به هر يك از اعضاي گروه فرصت داده مي شود به مدت 2 دقيقه از خودش تعريف كند (بيشتر تاكيد بر نقاط قوت است (اما چنانچه نقاط ضعف خود راهم عنوان كرد «شجاعت ناكامل بودن» را هم بپذيرند هر انساني ناكامل است و همه درصدد اصلاح نقص هايمان هستيم) اگر خوب صحبت كند 30 ثانيه ديگر هم جريمه مي شود!
بين دو جلسه پرسشنامه باورهاي غيرمنطقي (جونز )به اعضاي گروه داده شد تا تكميل كنند.
نتايج نشان داد كه اعضاي گروه به باورهاي غيرمنطقي زير بيش از ساير باورها اعتقاد دارند لذا با توجه به كمبود وقت در گروه تنها به آموزش همين باورها اكتفا شد:
بي مسئوليتي هيجاني، ناشي از باور: «ناخشنودي و بدبختي من توسط عوامل بيروني (خارج از كنترل من) بوجود مي آيد.»
توقع تاييد از ديگران، ناشي از باور: «لازم است همه افراد جامعه مرا دوست بدارند و تائيدم كنند وگرنه فاجعه آميز است»
سرزنش كردن خود، ناشي از باور: «لازمه ارزشمندي من اين است بايستي در تمام شئونات زندگي ام موفق و كامل باشم.
اجتناب از مشكلات، ناشي از باور: «اجتناب كردن از مشكلات، آسانتر از رويارو شدن و حل و فصل نمودن آنهاست.»
درماندگي يا ناكامي، ناشي از باور: اگر امور و وقايع زندگي بروفق مرادم نباشد موجب نهايت بدبختي است و احساس شادماني را از من خواهد گرفت
براي هر مشكل و مسأله همواره تنها يك راه حل كامل و درست وجود دارد كه اگر نتوانم به آن دست يابم بسيار وحشتناك و فاجعه آميز خواهد بود.
جلسة نهم
اهداف : شناخت و رديابي باورهاي غير منطقي
بررسي تكليف جلسه قبل و ارائه آن در گروه هرعضو بابت نقاط قوت توسط ساير اعضا تشويق مي شوند و بابت نقاط ضعف راهكارهاي پيشنهادي خود را مي گويند.
ازنظر اليس سرزنش كردن محور اغلب آشفتگي هاي هيجانيست لذا براي خلاص شدن از دست آنها بهتر است سرزنش كردن خود وديگران را متوقف كنيم در عوض شجاعت «ناكامل بودن»را در خود ايجاد كنيم. ما گرايش نيرومندي داريم تا اميال و ترجيحات خود را بصورت «بايدها» «حتماًها» خواست ها و دستورات تشديد كنيم.
وقتي ناراحت هستيم، خوب است كه به «بايدهاي» جذمي و مستبدانه نهفتة خودنگاهي بياندازيم . بايدها جزئي ازهدفها، عقايد و پيامدهاي ناموثر هستند و اليس فهرستي از 12 بايد ارائه مي دهد كه از نظروي بسيار از انسان ها تابع آنها هستند.
هركس مرا مي شناسد بايد دوستم داشته باشد.
من بايد درتمام زمينه ها آدم با كفايتي باشم.
بعضي انسانها پليدند و بايد بابت كارهايشان به شدت سرزنش و تنبيه شوند.
كارها بايد مطابق ميل من پيش برود و گرنه افتضاح است.
كارها بايد طبق ميل من پيش بروند.
من بايد نگران خطراتي باشم كه از كنترلم خارج هستند.
بايد به كسي كه قوي تراز من است اتكا كنم.
من بايد بشدت نگران مشكلات ديگران باشم.
براي مشكلاتم تنها يك راه حل درست وجود دارد و بايد همان را پيدا كنم.
بايدها عبارتهاي حتمي هستند كه رفتار ما را هدايت مي كند، مطلق هستند وهيچگونه نسبي گرايي را تحمل نمي كنند.
هرچه عبارت بايدها بيشتراستفاداه كنيم غرزدن هاي ما بيشتر مي شود (نظر شما چيست؟) چه بايدهاي ديگري درزندگي شما حكومت مي كند فهرستي تهيه گردد.
- فن استفاده از طنز:
چنانچه مراجعين ظرفيت شوخي داشته باشند از آنها مي پرسيم:
درهفته گذشته چقدر بايد و نبايد قورت دادي؟ حالا بالا بيار!
- خواندن شعر:
«برخي مي پندارند دنيا بايد به راه راست برود
من هم مي پندارم! من هم مي پندارم!
برخي مي پندارند نبايد كوچكترين نقصي داشته باشند
من هم مي پندارم
بايد ثابت كنم ابر انسانم
خيلي بهتر از ديگران
بايد ثابت كنم ذكاوت حيرت آوري دارم
و هميشه جزء بزرگانم
فقط كامل و كامل بودن برايم مهم است
چطور مي توانم به بودن بيانديشم
در حاليكه بايد جايزالخطا باشم؟
معقول بودنم بايد كامل باشد! »
- فن تخطي از «بايد و نبايدها» :
يك راه اصلاح قانون بايد و نبايدها سرپيچي كردن از آنهاست. از اعضا خواسته مي شود دقت كنند پس از جملات الزام بخش ببينند واقعة نهفته و ناخوشايند «در غير اينصورت چي؟» تحقق پيدا خواهد كرد يا خير.. هدف اينست كه قوانين جديدي كه انعطافپذيرتر و همراه با جزئيات بيشتر و بصورت ترجيح بيان شده باشند باجرا در آيند.
« از من ترجيح مي دهم كه ... يا بهتر است كه ........ بجاي، بايد ها استفاده كنند».
- تكليف خانگي:
در طول هفته بنويسيد از چه جملات بايد داري استفاده كرديد و چند بار آنرا تكرار كرديد؟
جلسه دهم
- اهداف: شناخت و چالش با باورهاي غيرمنطقي از طريق ايفاي نقش و تمثيل:
اعضا به 4 گروه سه نفري تقسيم شدند و به هر گروه يكي از باورها غيرمنطقي محول شد تا پس از بحث و گفتگو و فهم مشترك آنرا به چالش بكشند كه چرا غير منطقي است؟
براي انجام اين كار از تكنيك ايفاي نقش استفاده شد. بنحوي كه يك نفر نقش رهبر گروه و يك نفر نقش مخالف و يك نفر نقش موافق با اين باور را پذيرفته و گفتگو نمايند ابتدا درگروه سه نفري كار را تمرين كرده سپس به مدت 5 تا 7 دقيقه در حضور جمع ايفاي نقش را ارائه دهند و در انتها رهبرگروه تمثيل مرتبط را براي گروه بازگو مي كند.
-گروه (1):باورغيرمنطقي «ناخشنودي و بدبختي من توسط عوامل بيروني (خارج از كنترل من) به وجود آمده است»
تمثيل «شانس يا انتخاب خودما»:
«حكايت حكيم سهرودي و آزمايشي كه با يك فرد كم اقبال و بدشانس انجام داد از او خواست مسير پلي روي رودخانه را طي كند كه روي آن يك بسته سكه قيمتي ارزشمند رها شده بود و او آنرا نديد.»
- گروه (2):باور غيرمنطقي «لازم است كه همه افراد جامعه مرا دوست بدارند و تأييدم كنند. (همه بايد مرا دوست بدارند و تائيدم كنند.)
تمثيل (1) –« به ساز همه نمي شود رقصيد»:
ماجراي سفر ملا و پسرش كه بر مركب خود سوار شدند و هركه آنها را ديد از بخشي از رفتار آنها ايراد گرفت.
تمثيل (2) «در دروازة شهر را مي توان بست در دهان مردم را نه»
ماجراي حكمران بلادي كه مديريتش مشهور بود عليرغم آن مردم شهر پشت سرش بد گويي مي كردند و ملاقات سياح با حكمران. ...
-گروه (3) باور غيرمنطقي اجتناب كردن از مشكلات آسانتر از رويارو شدن و حل و فصل بودن آنهاست»
تمثيل (1) «موفقيت آن سوي پل ريسك است»
ماجراي دو دانه گياهي كه در همسايگي هم زندگي مي كردند يكي عزم رشد و رفتن كرد و ديگري خود را از ترس تغيير در زير خاك پنهان ماند تا نصيب مرغ خانگي شد.
تمثيل (2) «براي نجات به سمت صداي غرش بدويد!»
ماجراي همكاري شيرهاي پير و سالخورده با شيرهاي جوان در شكار بزهاي كوهي
آموزش و تمرين گروهي ريلكسيشن؛ (با استفاده از بلوتوث دستورالعمل صوتي اجراي ريلكسيشن دراختيار اعضا قرا رگرفت تا طي زمانهايي كه احساس تنش فيزيولوژيكي مي كنند از اين روش استفاده و گزارش آنرا براي جلسه بياورند.
- تكليف منزل:
طي هفته آينده يكي از كارهايي كه تاكنون مرتب از انجام آن سرباز زدهايد و خطري برايتان ندارد را انتخاب و انجام دهيد.
جلسهً يازدهم
اهداف: شناخت و چالش با باورهاي غيرمنطقي از طريق ايفاي نقش و تمثيل:
چالش با باورها با استفاده از تكنيك ايفاي نقش
ادامة بررسي تكليف نقاط مثبت و منفي و توضيحات آن در گروه (اعضاي براي هر يك از ويژگيهاي مثبت كه ديگران نيز آنرا تاييد مي كنند)تشويق مي شوند. همچنين به پرسشهاي احتمالي ساير اعضا نيز پاسخ مي دهند.
همچنين «شجاعت پذيرش ناكامل بودن» در گروه با ارائه نقاط ضعف تمرين و توسط اعضاي ديگر تشويق مي شوند. براي حداقل يكي از نقاط ضعف راهبردهاي جبراني با استفاه از نظرات گروه پيش بيني نمايند.(استفاده از تمثيل عملي "اتاق مشاوره" ).
اعضا به 4 گروه سه نفري تقسيم ميشوند و هر گروه بعنوان تكليف يكي از باورهاي غيرمنطقي را انتخاب و به چالش مي گذارند به اين صورت كه ابتدا سه نفر به منظور فهم مشترك اين باور به گفتگو مي پردازند.
سپس با استفاده از تكنيك ايفاي نقش، يك نفر رهبرگروه مي شود و برديالوگ بين دونفر ديگر بعنوان مخالف و موافق آن باور به نظارت دارد. پس از آماده شدن هر گروه در جايگاه مخصوص براي سايرين ايفاي نقش را اجرا مي كنند و در انتها رهبر گروه بحث را جمع بندي و درارتباط با آن باورغيرمنطقي، تمثيلي را براي گروه بازگو مي كند.
- گروه (1) باور غيرمنطقي «تجارب و وقايع گذشته و تاريخچه زندگي ام تعيين كننده مطلق رفتارهاو خصوصيات كنوني من هستند»
- تمثيل «زير بار سنگين گذشته»
حكايت رهروي كه در پيمودن يك مسير طولاني با پاي پياده با خودش چيزهايي سنگين حمل مي كرد و حكيمي كه او را نصيحت كرد آنچه برايت سودي ندارد و زحمتت را زياد مي كند را از خود دور كن تادر جاده زندگي راه وارتر گام برداري
- گروه (2) باور «براي هر مشكل و مسأله اي همواره يك راه حل كامل و درست وجوددارد كه ....»
- تمثيل: (قدرت انديشه و حل مشكل):
ماجراي پيرمرد كشاورز و شخم زدن زمين بدست ماموران پليس به اين دليل كه فرزند زنداني اش نامه نوشته بود من در آن زمين اسلحه پنهان كرده ام.
- گروه (3) باور «اگر امور و وقايع زندگي آنطور نباشد كه من مي خواهم موجب نهايت بدبختي شده و فاجعه آميز خواهد بود»
- تمثيل (مقايسه براساس مشاهدة ناقص):
حكايت هيزم فروش فقيري كه با الاغش به كار جمع آوري هيزم زندگيش را مي گذراند و حسرت اصطبل اسب هاي سلطان
- گروه (4) باور «من وقتي از عهده كاري به خوبي برنيايم، نشانگر اين است كه آدم بد، شكست خورده و احمقي هستم»
- تمثيل «ندانستن عيب نيست»:
جلسهً دوازدهم
اهداف :توضيح و باز بيني انواع بينش ها در مراجعين / جمع بندي
بينش اول اينكه اعضا درك كنند كه ريشه بسياري از مشكلات در شناخت هاي آنان است. بينش دوم، اعضا به اين بينش برسد كه علت استمرار مشكلات تلقين به خود و استفاده مكرر از باورهاي غلط است.بينش سوم، اعضا بدانند كه دانش لازم هست اما بايستي با همت و تلاش به تمرين وعمل گره بخورد.
تمرين : براي تعميق بينش نوع سوم از فن مقابله با اجتناب استفاده مي شود:
-ابتدا باورهاي پنهان اين اقدام شناسايي شود: بيش از اندازه خسته هستم/ تلاش بي فايده است/ اگر كار كنم حالم بدتر مي شود / به هر كاري دست بزنم شكست مي خورم/.....
-چالش با باورها از طريق پرسيدن سوال:
اگر تلاش كني چه ضرري مي كني؟
آيا پشت گوش انداختن تا حالا كمكي كرده است؟
آيا با پشت گوش انداختن حال ات از آنچه هست بدتر شده است؟
-اقدامات عملي:
برنامه ريزي فعاليت هاي هفتگي
تعيين اولويت هاي كاري (سه چيز كه مايل به تغيير آن هستم)
استفاده از تصويرسازي ذهني
فن مقابله با «انتقاد از خود»:
ابتدا باورهاي پنهان اين وضعيت شناسايي شود: آدم ضعيف و ناتواني هستم/ بايد لايق تر از اين باشم كه هستم/ مقصر هستم
چالش با باورها از طريق:
آوردن دليل براي اثبات نظرية خود
ايفاي نقش همدردي با خود
گفتگو در مورد شقاوت بايدها
فن مقابله با «احساس گرفتاري و فشار و توقعات زياد»:
- ابتدا باورهاي پنهان اين وضعيت شناسايي شود: بشدت زير فشار هستم/ آنقدر كار دارم كه به هيچ كدام آنها نمي رسم/ و .....اقدامات عملي براي مقابله با اين احساس:
تصميم گيري درباره مسئله / فهرست كردن كارها / در نظر گرفتن اولويت ها / مشخص كردن كارهاي انجام شده / در نظر گرفتن مسائل بيروني / به تصوير كشيدن موفقيت هاي گذشته در ذهن / در نظر گرفتن مسائل بيروني / به تصوير كشيدن موفقيتهاي گذشته در ذهن
- تشويق اعضاً براي ادامه استفاده از مهارت هاي جديد در زندگي
- جمع بندي يادگيريهاي اعضا از جلسات(جلسه آخر سه ساعت طول كشيد) و اجراي پس آزمون.