ابعاد و نظریه های سلامت روان و عوامل موثر بر آن (docx) 29 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 29 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
دانشگاه علامه طباطبايي
دانشكده علوم اجتماعی
گروه مددکاری اجتماعی
موضوع تحقیق :
دانشجو: سمانه دودمان فیروزسالاری
فهرست مطالب
چکیده ...................................................................................................................................................
TOC \o "1-7" \h \z \u سلامت روان PAGEREF _Toc9665606 \h 3
شکل 28 ابعاد سلامت PAGEREF _Toc9665607 \h 3
2-2-2-1عوامل مؤثر بر سلامت روان PAGEREF _Toc9665608 \h 3
1.1.2.2.2سن و سلامت روان PAGEREF _Toc9665609 \h 3
جوانان و سلامت روان: PAGEREF _Toc9665610 \h 4
2.1.2.2.2پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روان PAGEREF _Toc9665611 \h 4
3.1.2.2.2شغل و سلامت روان PAGEREF _Toc9665612 \h 6
4.1.2.2.2تأهل و سلامت روان PAGEREF _Toc9665613 \h 7
2-2-2-2نظریه های سلامت روان PAGEREF _Toc9665614 \h 8
1.2.2.2.2سلامت روان از دید گاه جامعه شناسی PAGEREF _Toc9665615 \h 8
2.2.2.2.2دیدگاههای روانشناسی PAGEREF _Toc9665616 \h 8
دیدگاه روانکاوی: PAGEREF _Toc9665617 \h 8
دیدگاه گشتالتی: PAGEREF _Toc9665618 \h 8
دیدگاه انسان گرایی: PAGEREF _Toc9665619 \h 9
دیدگاه روانی، اجتماعی،زیستی: PAGEREF _Toc9665620 \h 9
دیدگاه شناختی: PAGEREF _Toc9665621 \h 11
1-1ادبیات تجربی تحقیق PAGEREF _Toc9665622 \h 11
1-1-1پیشینه تحقیق در ایران(سوابق پژوهشی داخلی) PAGEREF _Toc9665623 \h 11
1-1-2پیشینه تحقیق درکشورهای خارجی (سوابق پژوهشی خارجی) PAGEREF _Toc9665624 \h 14
1-2چارچوب نظری تحقیق PAGEREF _Toc9665625 \h 15
1-2-1فرضیات پژوهش PAGEREF _Toc9665626 \h 18
منابع فارسی...............................................................................................................................................
منابع لاتین
سلامت روان
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت حالتى است که بیانگر بهزیستی کامل جسمانى ، روانى و رفاه اجتماعى است و فقط بر فقدان بیمارى یا نقص جسمانى دلالت ندارد ؛ سلامت در دیدگاهی کل نگر از جنبه های روانی- اجتماعی - فیزیکی و نیز در ارتباط با محیط مورد توجه قرار می گیرد (خدا رحیمی، 1374 ، ص 26).
شکل STYLEREF 1 \s 2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 8 ابعاد سلامت
مفهوم سلامت روان شامل رفاه ذهني، احساس خودتوانمندي، خودمختاري، كفايت، درك همبستگي بين نسلي و توانائي تشخيص استعدادهاي بالقوه هوشي وعاطفي درخود است. سلامت روان حالتي از سلامتی عاطفی و اجتماعی است كه در آن فرد از توانائي هاي خویش آگاهی یافته و قادر است با استرس و فشار هاي معمول زندگي تطابق حاصل نموده ، به گونه ای مفيد و سازنده به اشتغال پرداخته و بعنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد . سلامت روان شامل افزايش تواناييهاي افراد و جامعه و قادرسازي آنها در دستيابي به اهداف مورد نظر ميباشد.
2-2-2-1عوامل مؤثر بر سلامت روان
1.1.2.2.2سن و سلامت روان
رابطه بین سن و سلامت روانی را از دیدگاههای زیر می توان بررسی نمود:
بررسی خط سیر آشفتگی در طول زندگی فرد : تحقیقات پیمایشی میروفسکی و راس (1989) نشان می دهد که رابطه بین سن و سلامت خطی صاف نیست . بلکه به صورت یک منحنی ، سطوح آشفتگی به تدریج با عبور از مرحله جوانی و ورود به دوران میانسالی ،تا حدود سن پنجاه سالگی کاهش می یابد (تاسیگ.1386:ص81) .
بررسی عوامل تنش زا و امکانات مختص مراحل زندگی
در نظر گرفتن سن به عنوان یک شاخص و بررسی چگونگی انباشته شدن حوادث و فشارهای روحی در طول زندگی
جوانان و سلامت روان:
میزان آشفتگی های روانی جوانان بین سنین 20 تا 35 سال، در حد نسبتاً بالایی گزارش شده است (تاسیگ ،1386:ص88). در این مرحله از زندگی افراد با تغییرات و رویدادهای گوناگونی نظیر اتمام تحصیلات ، اشتغال ، ازدواج، تولد اولین فرزندان و... روبه رو می شوند که نیاز به سازگاری قابل توجهی دارد . به تدریج و با افزایش سن،جوانان پایگاهها و نقشهایی کسب می کنند که برای آنها منابعی را فراهم می سازند و به تبع امکان دسترسی بیشتر به منابع ، غلبه بهتری بر مشکلات و استرس ها صورت می گیرد و میزان آشفتگی های روانی کاهش می یابد . میروفسکی و راس(1989) دریافته اند که میزان افسردگی و اضطراب با بالا رفتن سن ، کاهش پیدا می کند.
2.1.2.2.2پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روان
رابطه بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی و سلامتی(SES) و بیماری روانی مدتهاست که مشخص شده است . اورتگا و کورزین (1990) شصت تحقیق را که بین سالهای 1972 تا 1989 در این زمینه انجام گرفته بود ، بررسی نمودند و گزارش دادند که در چهل و شش مورد از این مطالعات ، ثابت شده است که اشخاص با پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایین تر دارای میزان پایین تری از اختلالات روانپزشکی بوده اند ؛ به بیان دیگر پایگاه پایین تر اجتماعی که به وسیله درآمد،سطح تحصیلات و اشتغال اندازه گیری می شود ، با نرخ بالاتری از اختلال و آشفتگی روانی مرتبط هستند (تاسیگ.1383:ص60- 58).
گزارش میروفسکی و راس(1989) نشان می دهد نمره میانگین افسردگی افرادی که درآمد سالاته زیر 7500 دلار دارند، دوبرابر کسانی است که بیش از 45 هزار دلار در سال کسب می کنند . میروفسکی و راس همچنین گزارش مشابه ای را در مورد سطح تحصیلات افراد ارائه کرده اند که بیان می کند ، افسردگی در اشخاصی با میزان تحصیلات کمتر از هشت کلاس ، تقریباً دوبرابر تحصیلکردگان دانشگاهی شیوع دارد . کسلر و همکارانش(1996) نیز نتایج مشابه ای را مبین ارتباط بین سطح تحصیلات و درآمد با اختلالات و آشفتگی های روانی در افراد گزارش کرده اند.ترنر،ویتون و لوید (1995) گزارش می کنند که میزان افسردگی در افرادی که حرفه های " مهم " دارند ، تنها در حدود 65 درصد نمره آنهایی است که در مشاغل و موقعیتهای نیمه تخصصی یا غیر تخصصی قرار دارند.(همان:ص60)
دو تبیین جهت تعیین رابطه ببین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و اختلال روانی مطرح شده است ، که هر کدام بنا به نحوه مرتبط دانستن ساختار جامعه و پایگاه اجتماعی با بیماری و یا آشفتگی روانی، دارای تفاوتهایی هستند (همان:ص61).
فرضیه انتخاب/ اتفاق : طبق این تبیین پایگاه اجتماعی علت بیماری روانی نیست ، بلکه بالعکس این بیماری روانی است که علت پایگاه اجتماعی می باشد . از آنجا که افراد بیمار(جسمی یا روانی) کمتر قادر به رقابت جهت دستیابی به منابع اجتماعی از قبیل تحصیلات، درآمد و شغل هستند ، بنابر این از صحنه رقابت برای کسب پایگاههای اجتماعی بالاتر ، بیرون رانده می شوند.علت اینکه میزان بالاتری از اختلالات روانی و افسردگی در طبقات اجتماعی- اقتصادی پایین دیده میشود ، اینست که این افراد تنها به سطوح پایین تر مطلوبیت دسترسی دارند.
فرضیه انتخاب معتقد است که بعضی از افراد ، فاقد سلامت روانی لازم برای شرکت در رقابت جهت کسب سطوح بالای اجتماعی- اقتصادی هستند و این به منزله نوعی معلولیت زیستی بنیادی است که آنها را همیشه از رسیدن به پایگاه اجتماعی بالا ، باز می دارد (همان:ص62) .
براساس فرضیه اتفاق ، ابتلاء به بیماری روانی می تواند باعث شود که افراد سابقاً موفق به علت بیماری و عدم توان رقابت جویی، پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند.
نکته قابل تأمل اینست که تبیین فوق به عنوان یک الگوی جامعه شناختی واقعی محسوب نمی شود ، اما استدلالهایی که درباره این الگو صورت گرفته است، تقریباً به طور قطع صحت دارند (همان) .
الگوی علیت اجتماعی:الگوی علیت معتقد است که پایگاه اجتماعی- اقتصادی علت بیماری روانی است . این الگویی است که عملاً برای توصیف رایطه بین درآمد ، شغل ، تحصیلات ، سلامتی و رفاه به کار برده می شود (همان:ص63) .در این الگو افراد معمولاً از طریق کسب تحصیلات و موفقیت در شغل و کسب درآمد، به سطح متناسبی از پایگاه اجتماعی- اقتصادی می رسند. افرادی که دارای پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین تری هستند، اغلب در محیطی زندگی می کنند که شرایط استرس زای بیشتری را برای آنها ایجاد می نماید و به علت عدم دسترسی آنها به منابع مالی و حمایتی و فقدان منابع شخصی، آنها را در مواجه با تنش ها آسیب پذبر تر می سازد.
در تئوری علیت اجتماعی اعتقاد بر اینست که افراد با پایگاه اجتماعی پایین( تحصیلات پایین، درآمد کم) ، در مقایسه با افراد دارای تحصیلات و درآمد بالا ، چالشهای بیشتری را در زندگی روزمره خود و برای کنارآمدن با تغییرات ، خواهند داشت که سلامتی آنها تهدید می نماید.
محققان در بررسی رابطه بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روانی هر دو رویکرد انتخاب/ اتفاق و علیت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهند.(همان:ص64)
3.1.2.2.2شغل و سلامت روان
کار جنبه ای محوری از مفهوم هویت برای بزرگسالان و منبع اولیه ای برای رفاه مادی است و از این رو کیفیت آن بر روان افراد اثر گذار می باشد . مطالعات مؤید این مطلب است که هر اندازه فرد نظارت بیشتری بر کار خود داشته باشد، آرامش خاطر بیشتری را احساس خواهد کرد (تاسیگ،1383:ص160) .
امروزه شغل به ویژه در جوامع صنعتی تبدیل به یک واقعیت اجتماعی شده است . بی شک نه تنها جامعه شناسان بلکه افراد عادی نیز شغل را به عنوان شاخص جایگاه اجتماعی در نظر می گیرند.شغل دسته ی واقعی طبقه بندی اجتماعی است که معنی آن رابطه مستقیمی با منزلت و طبقه دارد و می تواند شاخص خلاصه شده ای برای دیگر خصوصیات طبقاتی به خصوص درآمد و تحصیلات باشد . ارتباط بین شغل،درآمد و تحصیلات بسیار زیاد است ، به طوری که برای طبقه بندی افراد یکی از این موارد یا هر سه مورد حائز اهمیت است (ریزمن و انگویتا .1383 : صص155-154).
وارنر در تئوری خود تأکید کرده است که مشاغل شاخص معتبری برای طبقه به شمار می آیند . همچنین در تئوری مارکس ملاک شناسایی طبقه ی بورژوازی و طبقه ی کارگر، شغل محسوب می شد . وبر نیز در تئوری خود با صراحت بیشتری ، شغل را به عنوان یک نماد و تعیین کننده منزلت معرفی کرده است (همان) .
این مطلب ثابت شده است که ساختار شغلی تأثیرات قابل توجه ای بر آشفتگی های روانی دارد. شغلهایی که ضرورتهای کاری بسیاری برای فرد ایجاد کرده و آزادی عمل وی را محدود می سازد، سلامت روان را تهدید می کند (تاسیگ،1383: ص168) .
اغلب افراد نسبت به ثبات شغلی خود حساس هستند ، بنابراین هرگاه امنیت شغلی سست و متزلزل گردد ، میزان اضطراب بالا می رود .
افراد در محیط کار معمولاً با همکاران و مدیران خود، روابط شایان توجهی دارند . فرصت تعامل با همکاران نیازی کلی برای اجتماعی شدن را برآورده می سازد ، کنشهای متقابل با همکاران و مدیران برای فرد این امکان را فراهم می کند تا در هنگام رویارویی با فشار و آشفتگی های روانی از سوی آنها حمایت شود و راهنمایی های لازم را در زمینه های مختلف ( شغلی و حتی خانوادگی) کسب نمایند . وجود فرصتهایی برای دوستیابی و کسب حمایت اجتماعی از همکاران و مدیران در کار، می تواند بر سلامت روان فرد و آرامش خاطر او اثر مثبت داشته باشد (تاسیگ،1383:ص149) .
4.1.2.2.2تأهل و سلامت روان
محققان اجتماعی تا پیش از دهه 1960 اعتقاد داشتند که مردان متأهل در مقایسه با مردان مجرد به دلیل نیازهای اقتصادی خانواده خود و مسئولیت مالی در قبال تأمین این نیازها، فشارها و استرسهای زندگی روزمره بیشتری را متحمل می شوند . اما تحقیقات و بررسی های اجتماعی آشکار ساخت که افراد متأهل کمتر از مجردها دچار آشفتگی های روانی می گردند و البته نشان داد که در زمینه اثرات ازدواج بر سلامت و آرامش روانی، تفاوتهای جنسیتی نقش مهمی دارند.به طور کلی زنان متأهل کمتر از مردان متأهل در نتیجه ازدواج ، به سلامت عاطفی می رسند ( همان: ص 118) .
پرلین (1975) دریافت که ارتباط زناشویی صمیمانه و مستحکم ، از زوجین در برابر فشارهای خاص زندگی حفاظت می کند ( همان: ص119) .
نتایج تحقیقات نشان می دهد که افراد متأهل در مقایسه با مجردها ، به دلیل حضور یک شریک زندگی مطلوب و دوست داشتنی ، از لحاظ سلامت روانی- عاطفی در وضعیت بهتری قرار دارند ؛ در مقابل این نکته نیز مورد تأئید است که ازدواج نکردن و مجرد ماندن ، از ازدواجی که در آن حمایت عاطفی ، علاقمندی ، توجه و روابط برابر وجود ندارد ؛ بهتر است (همان:ص119-118) .
2-2-2-2نظریه های سلامت روان
1.2.2.2.2سلامت روان از دید گاه جامعه شناسی
امیل دورکیم و جورج هربرت مید ، عدم سلامت روانی فرد را نتیجه فروپاشی احساس اجتماعی دانسته اند و معتقدند که سلامتی بشر الزاما متضمن نوعی نظم ثابت اجتماعی است و احساس گوشه گیری و بیگانگی مردم از جامعه به همان اندازه بی ثباتی نظم جامعه حائز اهمیت است .
دورکیم اصطلاح بی هنجاری را به احساس تنهایی اطلاق می کند ؛ او تلاش می نماید تا نشان دهد که خودکشی تابعی از فروپاشی پیوندهای اجتماعی است(خدا رحيمي،1373:ص123).
به اعتقاد جامعه شناسان به چندین طریق می توان به موقعیتهای بی هنجاری پاسخ داد :
کناره گیری از فرایند اجتماعی و نشان دادن واکنشهای منفعلانه نظیر: اعتیاد دارویی، اختلالات اسکیزوفرنیک و...
اختلالات روان تنی(خدا رحيمي،1373:ص124).
2.2.2.2.2دیدگاههای روانشناسی
دیدگاه روانکاوی:
در نظریه روانکاوی و از دیدگاه فروید(1856) ويژگيهاي خاصي براي سلامت روان شناختي ضرورت دارد و نخستين ويژگي خود آگاهي است. يعني هر آنچه که ممکن است در ناخود آگاه اختلالی را ایجاد کند بايد خودآگاه شود.از نظر فرويد معيار نهايي سلامت رواني،بيگانگي منطقي از علاقه مندي ها و اشتياقات عمومي مي باشد(خدا رحيمي،1373: صص31-30) . تئوریسین های روانکاوی ، سلامت روانی را به معنای نبود علایمی می دانند که دلالت بر اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می کند (بنی جمالی ،1373:ص27) .
دیدگاه گشتالتی:
در این دیدگاه و از نظر کورت لوين (1890 ) سلامت و کمال روان شناختي موجب افتراق و تمايز يافتگي بيشتر شخص و محيط روان شناختي او مي شود و استحکام و استواري مرزهاي سيستم رواني فرد به وجود مي آورد . به اعتقاد او فرد سالم کسی است که بين خودش و محيط روان شناختي خود تمايز و افتراق قائل مي شود (خدا رحيمي، 1373:ص84).
دیدگاه انسان گرایی:
در دیدگاه روانشناسان انسان گرا علامت سلامت روانی عبارت است از :"رشد کامل استعدادهای بالقوه به عنوان یک انسان منحصر به فرد "(بنی جمالی ،1373:ص26) .
در نظریه آلپورت ، مفهوم "خویشتن" جایگرین واژه "خود" شده است . خویشتن به چیزی گفته می شود که متعلق و منحصر به یک فرد است و خود و تمامی مسائل و پویشهای شخصی و مهم و منحصر به فرد را در بر می گیرد . این خویشتن طی هفت مرحله و از خردسالی تا دوران بلوغ پرورش می یابد : 1) خود جسمانی 2 )تشخیص هویت خود 3) احترام به خود 4) گسترش خود 5 )تصور از خود 6 ) خود چون حریفی معقول 7) تلاش اختصاصی . به اعتقاد او تجارب کودکی در رشد و پرورش شخصیت سالم اهمیت خاصی دارد و شرط لازم برای شخصیت سالم، طی شدن هماهنگ این مراحل است (شولتس، 1383: صص 25-21) .
در نظريه کارل راجرز (1902) هر چه انسان از سلامت روانی بيشتر بهره مند باشد آزادي عمل و انتخاب بيشتري را احساس و تجربه مي کند . از نظر راجرز انسان سالم موجودي بدون محدوديت فکر و عمل مي باشد (خدا رحيمي، 1373: ص66).
از نظر مازلو ،نیازهای انسان بر اساس سلسله مراتبی قرار گرفته اند و شرط اولیه دست یافتن به خود (عالی ترین مرتبه نیاز) ، ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایین این هرم قرار دارند و عبارتند از: 1) نیازهای جسمانی یا فیزیوژیک 2 )نیازهای ایمنی که امنیت ، ثبات ، حمایت ، نظم و رهایی از ترس و اضطراب را در بر می گیرد. 3 )نیازهای محبت و احساس تعلق 4 )نیاز به احترام که شامل احترامی می شود که دیگران به فرد می گذارند و نیز احترامی که خود فرد به خودش می گذارد ؛ البته احترام گذاشتن دیگران به فرد مقدم بر احترام او به خودش است (شولتس، 1383: صص93-92) .
دیدگاه روانی، اجتماعی،زیستی:
در نظريه رواني، اجتماعي و زيستي ، از نظر اريکسون (1963) سلامتی در کمال است که گاه به صورت تمامیت ، وحدت ، و یا کمال "خود " تعریف شده است (بنی جمالی ،1373،ص26) . در دیدگاه او ویژگی های خاصي برای سلامت روان وجود دارد که فرد داراي سلامتي روان شناختي را از کسي که فاقد اين عنصر است متمايز مي سازد . به نظر او اين صفات در اجتماع معني مي يابد و فردي که در جامعه زندگي مي کند ، در صورتي داراي سلامت روان است که با تعارض روبرو نباشد ، از استعداد و توانايي بارزي استفاده کند و در نهايت در مورد فرايند زندگي نظريه معنوي روشن و قابل درکي داشته باشد (خدا رحيمي ، 1373: ص49).
همچنین از نگاه آدلر (1870) ، سلامت روان يعني داشتن اهداف مشخص و فلسفه محکم در زندگي، روابط خانوادگي و اجتماعي مطلوب و پايدار ، مفيد بودن براي هم نوعان ، جرأت و شهامت ، قاطعيت ، کنترل داشتن بر عواطف و احساسات ، داشتن هدف نهايي کمال و تحقق نفس ، پذيرفتن اشکالات و تلاش جهت حل اشتباهات (خدا رحيمي، 1373:ص45 ). به اعتقاد آدلر ، افراد پس از تولد و ورود به محیط انسانی، نه تنها نسبت به محرکهای محیطی عکس العمل نشان می دهند ، بلکه نقش فعالی را در جهت اثرگذاری بر دنیای اطراف خود به ویژه دنیای اجتماعی افراد مهم ایفا می کنند . آنها می آموزند که در رابطه با آن دنیا چه چیزی مؤثر است و نیازهای دیگران و خودشان را برطرف می نماید و بدین گونه شخصیت افراد از طریق فرایندهای رشد روانی یا اجتماعی شکل می گیرد . در این میان خانواده فراگیرترین و با نفوذ ترین اثر را بر روی رشد شخصیت افراد داراست . اگر کودک در فرآیند رشد خود نسبت به رابطه با دیگران و دنیای پیرامونش احساسات نامطمئنی را تجربه و حفظ کند ، رفتارهای ناسازگارانه و اختلالات روانی در او ایجاد خواهد شد ( شیلینگ ،1374:صص 91- 89 ).
در رویکرد آدلر علاقه اجتماعی ملاکی برای تشخیص سلامت روان بوده است . این مفهوم دربرگیرنده علاقه به دیگران و نیز علاقه به علاقه مندی های دیگران است و به معنای تمایل به همکاری با دیگران می باشد . علاقه اجتماعی از طریق آموزش قابل گسترش است و در قالب مهارتهای واقعی همکاری و کمک، درک و همدلی می تواند بیان گردد ( شیلینگ ،1374:ص 84 ).
اریک فروم اعتقاد دارد که سلامت روان بیش از آنکه امری فردی باشد، مسئله ای اجتماعی است و عامل اصلی در سلامت روان اینست که جامعه تا چه حد نیازهای انسانی را بر آورده می کند ، نه اینکه فرد خودش را تا چه اندازه با جامعه سازگار می نماید. فروم مؤثرترین عامل را در شخصیت انسان ، نیازهای روانی می داند. او پنج نیاز را که ناشی از دوگانگی میان آزادی و ایمنی است،اینگونه مطرح می نماید:1) وابستگی 2)استعلاء 3) ریشه داشتن 4) حس هویت 5) موازین جهت گیری (شولتس، 1383، ص69-61)
به عقیده کارن هورنای ، محیط و فرهنگ در رشد و گسترش شخصیت و سلامتی و نا سلامتی انسان تأثیر به سزایی دارد.به اعتقاد او انسان نیازهای ده گانه ای دارد که عبارتند از نیاز به : محبت و تصدیق، حمایت و پشتیبانی ، محدود ساختن زندگی، قدرت ، بهره برداری از دیگران ، حیثیت و آبرو ، تحسین و تمجید ، پیشرفت ، استقلال و خود کفایی، کمال و انتقاد پذیری ( خدا رحيمي، 1373، ص50-49 ).
دیدگاه شناختی:
از دیدگاه گلاسر که با رویکرد واقعیت درمانی خود در گروه نظریه پردازان شناختی قرار می گیرد ؛"هویت" ، هسته مرکزی و ضروری زندگی تمام انسانهاست. هویت یا به صورت موفق است یا به صورت شکست.به نظر او افراد دارای هویت موفق دو خصوصیت دارند که عبارتند از:1) مطمئن هستند که فرد دیگری در این دنیا وجود دارد که آنها را طوری که هستند و به خاطر خصوصیاتی که دارند، دوست می دارد. 2) این افراد احساس ارزشمندی می کنند و حداقل یک نفر در دنیا آنها را با ارزش می داند؛ بیماری انسان نتیجه عدم توانایی او برای تحقق نیازهایش ، یعنی نیاز به محبت و نیاز به ارزشمندی است (خدا رحيمي، 1373، ص107) .
بر طبق این دیدگاه هنگامی که افراد نتوانند یکی یا هر دو نیاز خود را ارضا نمایند، درد روانی ( اضطراب ) را تجربه می کنند. بر اساس نظر گلاسر (1965) انسانها به طور غریزی از طریق درگیری با دیگران در جستجوی کاهش این درد هستند. چنانچه در ایجاد و حفظ درگیری با دیگران موفق شوند، اضطراب کم می شود و در غیر این صورت درد روانی افزایش می یابد.( شیلینگ،1374، صص 173 – 172)
ادبیات تجربی تحقیق
پیشینه تحقیق در ایران(سوابق پژوهشی داخلی)
رابطه میان میزان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با میزان سلامت عمومی دانشجویان ؛دکتر عباس بخشی پور و همکاران 1384
در این پژوهش رابطه میان میزان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با میزان سلامت عمومی دانشجویان ورودی سال 82-81 دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفته شده است.جامعه آماری پژوهش 3261 نفر بودند که تمام آنها پرسشنامه پژوهش را تکمیل نمودند.فرضیه پژوهش اعلام می داشت که میان رضایت از زندگی ومیزان حمایت اجتماعی با سلامت روانی رابطه معنا دار آماری برقرار است.یافته های این تحقیق که با استفاده از فرم GHQ-12 (سلامت عمومی -12 سوالی)، پرسشنامه TSWLS(رضایت از زندگی) و فرم SSS-12 (حمایت اجتماعی-12 سوالی) به دست آمده و از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند متغیره آنالیز شده است؛ نشان می دهد که 1) رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به شکل معناداری ، سلامت روان را پیش بینی می کند. 2) تأهل نیز رابطه معناداری با بهداشت روانی بالاتر ، رضایت از زندگی و احساس حمایت اجتماعی بیشتر ، دارد(بخشی پور،1384) .
مقایسه سلامت عمومی ، عزت نفس و حمایت اجتماعی در بیماران خود سوز و غیر خودسوز بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی چرومی شهرستان گناوه؛ دکتر میر صلاح الدین عنایتی و همکاران 1384
این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 60 نفر از بیماران ( 30 نفر خودسوز و 30 نفر غیر خودسوز ) انجام گرفت . داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه سلامت عمومی GHQ ، حمایت اجتماعی فیلیپس و عزت نفس کوپر اسمیت ، با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری، t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.یافته ها نشان داد که بیماران غیر خودسوز از نظر حمایت اجتماعی و مؤلفه های آن وضعیت بهتری دارند و میزان سلامت عمومی و حمایت اجتماعی افراد به طور معناداری با خودسوزی ارتباط دارد(عنایتی، 1385،صص92-83).
بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر؛ دکتر غلامحسین قائدی و دکتر حمید یعقوبی 1386
در این پژوهش تحلیلی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای تهران و علامه بر روی سه نمونه دانشجویی( با روش نمونه گیری در دسترس) مورد بررسی قرار گرفت . داده های این بررسی با استفاده از مقیاس حمایت اجتماعی زیمت (12ماده ) ، بهزیستی اجتماعی(33 ماده) ، رضایت مندی از زندگی دینر(5 ماده) ، عواطف مثبت و عواطف منفی مورزوک و کولارز (12 نشانه )، طی سه مرحله گردآوری و به روش تحلیل رگرسیون چندگانه،تحلیل شد . یافته ها نشان داد که 1) وجوه مختلف حمایت اجتماعی ادراک شده ،پیش بینی کننده های بهتری برای رضایت مندی از زندگی و بالانس عاطفی در دختران نسبت به پسران هستند .2) بهزیستی روان شناختی و اجتماعی حاصل از حمایت اجتماعی در دختران بیشتر به وسیله خانواده و در پسران بیشتر از طریق دوستان تأمین می گردد (قائدی،1387) .
رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روانی در میان دانشجویان دانشگاه تهران؛ علیرضا محسنی تبریزی و اشرف راضی ، 1386
در این پژوهش پیمایشی 136 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفته اند.به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، آزمودنی ها پرسشنامه 23 سؤالی حمایت اجتماعی واکس و همکاران و نیز پرسشنامه سلامت عمومی28 سؤالی (GHQ)را تکمیل نمودند . نتیجه آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمونr پیرسون نشان داد که : 1 ) بین حمایت اجتماعی و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد . 2 ) از بین منابع حمایتی ، حمایت اجتماعی خانواده تأثیر بیشتری نسبت به حمایت دوستان و سایر افراد دارد .3 ) در میان ابعاد سلامت روانی ، حمایت اجتماعی بیشترین رابطه را با افسردگی دارد . 4 ) بین وضعیت اجتماعی و اقتصادی از یک سو و حمایت اجتماعی و سلامت روان از سوی دیگر رابطه معنی دار وجود ندارد.( محسنی تبریزی ، 1386)
بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی؛ علی محمد قدسی،1382
در این رساله دکتر علی محمد قدسی به بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی در میان کارمندان اداره آموزش و پرورش شهر مشهد پرداخت.آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از پرسشنامه 90 سؤالی محقق ساخته و پرسشنامه 21 سؤالی افسرگی بک نشان داد که: 1) در بین منابع ساختاری حمایت ،شبکه اجتماعی و پیوند قوی با افسردگی رابطه معکوس و معنی داری ، دارد. 2) عضویت اجتماعی در گروهها با افسردگی رابطه معنی دار ندارد. 3 ) حمایت عاطفی (کارکردهای حمایتی) بیشترین رابطه معکوس و معنی دار را با افسردگی دارد .
سلامت روانشناختی نوجوانان و جوانان شهر تهران؛دکتر اسماعیل بیابانگرد و فاطمه جوادی(1383)
.....در این مطالعه سلامت روانی 464 نفر از نوجوانان و جوانان 30- 15 ساله شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از مناطق 22 گانه شهرداری تهران انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومیGHQ ، میزان سلامت روان آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می داد که: 1) 3/29 درصد پاسخگویان ، بیمار یا مشکوک به بیماری روانی هستند .2) اختلال در کارکرد اجتماعی شایع ترین اختلال در بین جوانان است .3 )میزان سلامت روان مردان نسبت به زنان و افراد مجرد نسبت به متأهلین بیشتر است. 4) دانش آموزان از بیش ترین سلامت روانی و افراد بیکار و خانم های خانه دار از کم ترین سلامت روانی برخوردار هستند(بیابانگرد،1383).
پیشینه تحقیق درکشورهای خارجی (سوابق پژوهشی خارجی)
پژوهش و مطالعه پيرامون اهميت نقش روابط فرد با جامعه و ارتباط آن با وضعيت سلامت از هنگام مطالعه معروف دوركيم در زمينه خودكشي مورد توجه قرار گرفته است.
در شيكاگو ، فاريس و دونهام (1939) ،در كانادا ليتون (1959) و اسرول (1962) در منهتن امريكا ، مطالعاتي را در خصوص تبيين ارتباط بيماريهاي رواني با تضعيف انسجام اجتماعي و گسستگي روابط بين افراد انجام داده اند . يافته هاي اين پژوهشگران نشان مي داد كه جوامع دچار نظام گسيختگي هايي شده اند و در روابط خانوادگي ، دوستي، همسايگي و محلي نيز تغييراتي به وجود آمده است . براساس اين مطالعات، هنگامي كه تغيير وتحولات اجتماعي- اقتصادي- صنعتي در جوامع پديد آمد و عواملي نظير تخريب محله ها، تحركات جغرافيايي و... افراد را از محيطهاي اجتماعي شان دور كرد ، روابط افراد با خويشاوندان، دوستان، همسايگان دستخوش دگرگوني گرديد و در اين شرايط بيماريهاي رواني در افراد بروز بيشتري نمود.
اغلب پژوهشهايي كه از دهه 1970 در حوزه مطالعات مربوط به حمايت اجتماعي انجام گرفته است ، رابطه آن را با حوزه سلامت و در ارتباط با بيماريهاي مختلف ،مورد بررسي قرار داده اند .
طبق مطالعه بركمن(1984) و لازاروس و فوكمن (1984) حمايت اجتماعي مي تواند به عنواني عاملي در جهت تسكين و كاهش پيامدهاي فيزيكي و رواني موقعيت هاي استرس زا عمل نمايد و اثرات پيشگيرانه و درمان كننده داشته باشد.كمك گرفتن از منابع رسمي و غير رسمي حمايت اجتماعي ، هنگام مواجه با استرس بر توانايي فرد در مقابله با موقعيت ،مي تواند اثرگذار باشد.
چارچوب نظری تحقیق
بر پایه الگویی که وایس(Weies) در زمینه حمایت اجتماعی ارائه می نماید ، شش شرط متکی بر روابط اجتماعی ، افزایش دهنده میزان دریافت این حمایت ها هستند (زکی،1387) .این ابعاد عبارتند از: 1) راهنمایی و مشورت؛ آمادگی افراد برای به دست آوردن اطلاعات( آگاهی) و یا دریافت پیشنهادها از سوی دیگران. 2) وصلت و پیوند با دیگران؛ توانایی حساب کردن روی کمک های محسوس دیگران . 3 ) خود ارزشمندی؛ ارزش قائل شدن نسبت به صلاحیت ها ، مهارت ها و توانمندی های خود و ارزشمند محسوب شدن این توانایی های نزد دیگران توسط دیگران . 4) وابستگی؛ احساس امنیت و اطمینان نسبت به دیگران و داشتن روابط نزدیک عاطفی. 5) انسجام اجتماعی؛ داشتن روابط اجتماعی متکی بر منافع و دلبستگی های مشترک. 6)فرصت برای رشد و پرورش ؛ داشتن این احساس که فرد از سوی دیگران خوشبخت شمرده می شود ، امکان رشد و پیشرفت دارد و دیگران برای بهزیستی و پیشرفت خود به وی تکیه می کنند.
با توجه به الگوی وایس و بررسی دیدگاههای متعددی که پیرامون سلامت روان وجود دارند، نقش ابعاد حمایت اجتماعی که وایس آنها را مطرح کرده است، در این دیدگاهها به وضوح دیده می شود. بر طبق نظریه راجرز، نخستین شرط پیدایش شخصیت سالم ، دریافت توجه مثبت نامشروط در دوره شیرخوارگی (یعنی ابراز عشق و محبت مادر بدون در نظر گرفتن چگونگی رفتار کودک) است.کودکی که با چنین احساسی پرورش یابد، در هر شرایطی خود را ارزشمند می داند (شولتس، 1383: ص47) . این نظریه در واقع نشان دهنده ارتباط بعد وابستگی و عاطفی حمایت اجتماعی با سلامت روان است .
از دیدگاه مازلو ، اگر چنانچه چهار نیاز سطح پایین (نیازهای جسمانی ، نیازهای ایمنی ، نیازهای محبت و احساس تعلق، نیاز به احترام ) برآورده شود، آنگاه امکان تحقق خود (کمال نهایی ، کاربرد همه توانایی ها و محقق شدن قابلیتها ) میسر می گردد؛ چنانچه انسان در تلاش خود جهت ارضای این نیاز نهایی با شکست روبرو شود، احساس ناکامی و بیقراری می کند و از لحاظ روانی سالم نخواهد بود (شولتس، 1383: ص95). این دیدگاه رابطه ابعاد وابستگی ،پیوندهای قابل اطمینان با دیگران و انسجام اجتماعی را با سلامت روان تبیین می نماید.
فروم ، ویژگی شخصیت سالم (بارور) را داشتن رابطه مسئولانه با دیگران ، عشق ، مشارکت ، توجه، احترام و شناخت می داند (شولتس، 1383: ص83) و آدلر اعتقاد دارد که فرد دارای سلامت روان روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی داشته و جایگاه خودش را در خانواده و گروههای اجتماعی به درستی می شناسد (خدا رحیمی، 1373، ص83) . اعتقاد آلپورت نیز اینست که شخصیت سالم متوجه دیگران است و به هیچ وجه خود مدار نیست.شخص بالغ با کسی یا چیزی فراسوی خود ، فعالانه درگیر است . این شخص می تواند عشق بورزد و خود را در روابط مهرآمیز با دیگران گسترش دهد(شولتس، 1383: ص35) . این دیدگاهها نیز چنان که در بالا اشاره شد، مبین ارتباط ابعاد حمایت اجتماعی (وابستگی،انسجام اجتماعی ، پیوند با دیگران، خود ارزشمندی و فرصت برای رشد و پیشرفت ) با سلامت روان است.
همچنین توجه به انگیزه های روانی که به اعتقاد روانشناسان در حفظ ثبات ، نگهداری و انسجام شخصیت فرد و کنش مؤثر وی در برخورد با مسائل و محرکهای محیط نقش دارند، می تواند تأکیدی براهمیت ابعاد حمایت اجتماعی در سلامت روان افراد باشد. این انگیزه ها عبارتند از: 1) کفایت ، شایستگی و امنیت: نیاز انسان به احساس توانایی در انجام امور و امنیت داشتن در زندگی ؛ 2 ) تعلق،پذیرش ،تأئید ؛ 3) محبت و وابستگی :نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن برای رشد شخصیت و عمل سالم فرد.این نیاز در سراسر زندگی فرد تداوم دارد و به ویژه در مواقع بحرانی یا استرس های شدید اهمیت بیشتری می یابد ( آزاد،1384؛ص69) ؛ 4 ) عزت نفس ، ارزش داشتن و هویت : نیاز فرد به داشتن احساس خوب نسبت به خودش و مورد احترام قرار گرفتن از جانب دیگران ، که به احساس کفایت و تأئید اجتماعی بسیار نزدیک است ؛ 5 )ایجاد رابطه غنی با دنیا:خودمحوری یا توجه زیاد به خویشتن ، نوعی محدودیت انرژی و ضعف در زندگی شخصی را ایجاد می نماید.اما افرادی که روابط گرم و معنی داری را با دیگران دارند یا به خاطر بهبود زندگی دیگران از نفع خویش می گذرند، احساس رضایت عمیقی را به دست می آورند (آزاد ،1384: ص73) .
از سوی دیگر پژوهشگران با استفاده از فرضیه های دورکیم ، کوشیده اند که رابطه میان حمایت اجتماعی و ابتلاء به بیماری را بیابند. آنها این گونه استدلال می کنند که اگر یگانگی اجتماعی ضعیف باشد، در این صورت افراد از حمایت اجتماعی بی بهره می شوند و بنابراین بیشتر در معرض بیماری قرار خواهند گرفت (آرمسترانگ،1387:ص107) . کوبزانسکی ، برکمن و سیمن(2000) اعتقاد دارند که حمایت اجتماعی تعهدات متقابلی را پدید می آورد که در آن شخص احساس دوست داشته شدن ، مراقبت ، عزت نفس و ارزشمند بودن دارد (زکی ،1387) .
براساس تئوری علیت اجتماعی افراد با پایگاه اجتماعی پایین( تحصیلات پایین، درآمد کم) ، در مقایسه با افراد دارای تحصیلات و درآمد بالا ، چالشهای بیشتری را در زندگی روزمره خود و برای کنارآمدن با تغییرات ، خواهند داشت که تهدید کننده سلامتی آنها خواهند بود .
نتایج تحقیقات نشان می دهد که افراد متأهل به دلیل حضور یک شریک زندگی مطلوب و دوست داشتنی،در مقایسه با مجردها ، سلامت روانی- عاطفی بهتری دارند و ارتباط زناشویی صمیمانه و مستحکم ، از زوجین در برابر فشارهای خاص زندگی حفاظت می کند . همچنین رابطه تأهلی به علت وجود هنجارهای قانونی و اجتماعی توأم با علاقه و دلبستگی زوجین، یک منبع بنیادی حمایت اجتماعی محسوب می شود و پیامدهای حمایتی زیر را شامل می گردد:
افراد روابط اجتماعی بیشتری برقرار می نمایند و همین شبکه های اجتماعی ، گستره دسترسی به منابع حمایتی را وسعت می بخشد.
تأهل ، افراد را در مقابل مجموعه ای از بیماری های روانی و جسمانی مقاوم تر می سازد.
در مقابله با استرس ها و فشارها، همراهی حداقل یک شخص دیگر را برای افراد ایجاد می نماید.
-31743651031240تأهل00تأهل-48895522605ابعاد عدم سلامت روان00ابعاد عدم سلامت روان4123690215265ابعاد حمایت اجتماعی00ابعاد حمایت اجتماعی474980071945500
45656531115000
29203651905تأهل00تأهل
-36518851079500291084062865
-215646025209500-5360670119380
-44862755715000-448627550990500-26187401940560پايگاه اقتصادي- اجتماعي00پايگاه اقتصادي- اجتماعي
-327469524701500
-384111520701000-45732707620000-456628520701000
شکل STYLEREF 1 \s 2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 9 مدل نظري اثر گذاري متغيرهاي مستقل (ابعاد حمايت اجتماعي ، تأهل و پايگاه اقتصادي-ااجتماعي) بر متغير وابسته (سلامت روان)
منابع و مآخذ
منابع فارسی:
ال.بیکر ، ترز . مترجم: هوشنگ نایبی، نحوه انجام تحقیقات اجتماعی
آرمسترانگ،دیوید (1387) ؛ مترجم:محمد توکل؛ جامعه شناسی پزشکی، چاپ دوم ، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی- مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی
آزاد،حسین(1374). مجموعه مقاالات اولین سمینار استرس و بیماریهای روانی،چاپ اول، اتنشارات دانشگاه علامه طباطبایی
آزاد،حسین(1384).آسیب شناسی روانی(1)، چاپ هشتم، انتشارات بعثت
باچر،جیمز- مینکا ، سوزان- هولی،جیل(1387)؛ ترجمه: یحیی سید محمدی؛آسیب شناسی روانی( جلد اول) . چاپ اول ،نشر ارسباران
ببي، ارل. (1381).ترجمه: رضا فاضل؛روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي. ج. 2. تهران: سمت
بخشی پور رودسری،عباس و همکاران(1384)؛ بررسی رابطه میان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان . فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هفتم ، پاییز و زمستان ، شماره 27و 28
بنی جمالی،شکوه السادات- احدی،حسن(1373) ؛ بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی،چاپ سوم ،نشر نی
بیابانگرد،اسماعیل؛ جوادی،فاطمه(1383) . سلامت روان شناختی نوجوانان و جوانان شهر تهران، فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهارم ، شماره 14
تاسیگ،مارک؛ میکلو،جانت؛ سوبدی، سری(1386) ؛ترجمه:دکتر احمد عبداللهی؛جامعه شناسی بیماریهای روانی،چاپ اول، انتشارات سمت
تقوي، سيد محمدرضا. (1380). «بررسي روايي و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومي». مجلة روانشناسي، سال پنجم، شماره 20. ص 381-398.
چلبی ، مسعود(1375). جامعه شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی،نشر نی
حسینی،سید ابوالقاسم (1380) ."تفکر سیستمی " به عنوان شالوده علمی و اساسی برای فعالیت بهداشت روانی، فصلنامه علمی و پژوهشی اصول بهداشت روانی، سال سوم، شماره 13- 11.
خدارحيمي، سيامك(1373) ؛ مفهوم سلامت روان شناختي،چاپ اول ، انتشارات جاودان
خیراله پور،اکبر(1383).بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت روانی با تأکید بر سرمایه اجتماعی"مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی" پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی
دوران، بهزاد ؛پیشنهاد برای حل مسأله اعتیاد به مواد مخدر با اتکا بر شبکه ارتباطات کامپیوتر واسط، فصلنامه ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
دو واس، دی. ای. (1376). ترجمه هوشنگ نایبی؛ پیمایش در تحقیقات اجتماعی. تهران: نشر نی.
دیماتئو ،ام رابین(1378) ؛ترجمه:محمد کاویانی و همکاران؛روانشناسی سلامت؛ جلد اول، انتشارات سمت
رفیع پور، فرامرز(1383).کند و کاو ها و پنداشته ها،چاپ چهاردهم ،شرکت سهامی انتشار
ریزمن، لئونارد - انگویتا،ماریانو اف (1383) ؛ ترجمه:محمد قلی پور؛ جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی کلاسیک - مدرن ، چاپ اول ، انتشارات آوای کلک و نشر مرندیز
زکی،محمد علی (1387) . پایایی و روایی مقیاس حمایت اجتماعی در دانشجویان دانشگاههای اصفهان ، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران ، سال چهاردهم ، شماره 4 ، زمستان
سارافینو، ادوارد .پ(1384)؛ ترجمه: سید علی احمدی و همکاران؛ روانشناسی سلامت؛ ، چاپ اول ، انتشارات رشد
شولتس ،دوان (1383)؛ ترجمه: گیتی خوشدل ؛ روانشناسی کمال :الگوهای شخصیت سالم،چاپ یازدهم ، نشر پیکان
شیلینگ،لوئیس(1374)؛ترجمه:سیده خدیجه آرین.نظریه های مشاوره( دیدگاههای مشاوره) ،چاپ دوم،انتشارات اطلاعات
عاطف وحید، محمد کاظم و همکاران(1379)؛تأثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان:اثر تعدیل کننده سر سختی و حمایت اجتماعی. مجله اندیشه و رفتار، سال ششم ، شماره 2و3، پاییز و زمستان
عنایتی، میر صلاح الدین و همکاران(1385) ؛ مقایسه سلامت عمومی ، عزت نفس و حمایت اجتماعی در بیماران خودسوز و غیر خود سوز بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی چرومی شهرستان گناوه ؛ مجله ارمغان دانش- دوره 11- شماره 1- بهار
قائدی،غلامحسین- یعقوبی،حمید(1387)؛ بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر، مجله ارمغان دانش، دوره 13، شماره 2، تابستان
قدسی،علی محمد(1382). بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی،رساله دوره دکتری جامعه شناسی، ،دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
گنجی، حمزه(1384)،بهداشت روانی،چاپ ششم، نشر ارسباران
محسنی تبریزی، علیرضا- راضی، اشرف(1386) ؛رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روانی در میان دانشجویان دانشگاه تهران،فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 10 و 11 ، پاییز و زمستان 1386
مسعودی، مژگان- فرهادی ،علی (1384)؛ میزان حمایت اجتماعی خانواده از افرادHIVمثبت و مبتلایان به ایدز.فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان، دوره هفتم ، شماره 3و 4 ، پاییز و زمستان ، مسلسل 26
معتمدی شلمزاری، عبد ا... - آزاد فلاح، پرویز و همکاران(1381)؛بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایتمندی از زندگی ، سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان بالاتر از 60 سال مجله روانشناسی22، سال ششم ، شماره 2 ، تابستان
منابع لاتین :
Yona Lunsky.( 2008). The impact of stress and social support on the mental health of individuals with intellectual disabilities; salud pública de méxico / vol. 50, suplemento 2 de 2008
Claire Norris.( 2009). EFFECTS OF NETWORK CAPITAL AND SOCIAL SUPPORT ON MENTAL HEALTH BY RACE AND CLASS; December
Sylvia Reitmanova.( 2006).Diana L. Gustafson; Social Determinants of Mental Health and Well-Being of St. John’s Immigrants ,Memorial university; December 2006
Antonucci,T., and Aklyama,H.C.(1987).social networks in adults life and a preliminary examination of the convey model.journal of Gerontology,42, 519-527
Bian,Yanjie.(1999).Getting a job through a web of Guanxi in China.In Wellman ,Brry.(Ed.),Networks in the Global Village.Westview Press.
Litwak,B.(1985).Helping the elderly:The complementary roles of informal networks and formal systems.New York:Guilford.
Perlman,Danial;fehr,Beverly.(1989).Theories of friendship: The analysis of interpersonal attraction.In Derlega,Valeriam,J., Winsstead ,Barbara.A.(Eds),friendship and social interaction.New York:Springer-Verlag.9-40.
Stamter,w.(1994). Unsupportive relationships:Deficiencies in the supportive-giving skills of the lonely persons in communication of support . Edited by Burleson,B.R.,et .al.,sage publications.
Pescosolido,B.A.,and Goergianns,S.(1989).Durkheim,Suiside,and religion:Toward a network theory of suicide.American sociological review.54,43.
Simons,R.L.(1983-1984).Specificity and substitution in social networks of the elderly.International Jpournal of Aging and Human Development,18,121-139.
Cantor,M.(1979).Neighbors and friends :An overlooked resource in the informan support system.research on aging ,1,434-463.