مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرسختی ذهنی در ورزشکاران (docx) 63 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 63 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
centercenter
دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی
عنوان
رابطه بین سرسختی ذهنی، راه های مقابله با استرس و خوش بینی در بازیکنان لیگ برتر والیبال نشسته ایران
استاد راهنما
دکتر زهرا سلمان
استاد مشاور
دکتر زهرا پورآقایی اردکانی
استاد داور
دکتر معصومه اسماعیلی
پژوهشگر
طه حسین فهیمی عقدا
274764549593500
اگر شایسته تقدیم باشد
تقدیم به:
دو گوهر پاک و بی آلایش زندگی ام
" پدر بزرگوارم و مادر مهربانم"
که وجودم برایشان همه رنج بود و وجودشان همه مهر.
تقدیر و تشکر
خدای بزرگ را بیش از پیش سپاسگزارم که همواره زندگی ام را قرین لطف و عنایت خویش قرار داد و پیوسته توفیق دانش آموزی و دانشجویی را بهره من ساخت.
1-8) تعاریف نظری
1-8-1) سرسختی ذهنی
سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. سرسختی ذهنی مهارتی است که ورزشکاران را قدرتمند میکند و سبب میشود در موقعیتهای دشوار و پرفشار ازجمله تمرین، رقابت و پس از رقابت موفق عمل کنند (جونز و همکاران،2002).
1-9) تعاریف عملیاتی
1-9-1) سرسختی ذهنی
منظور از سرسختی ذهنی در تحقیق حاضر،امتیازی است که ورزشکار در سه مؤلفهی اطمینان(6 سؤال).استواری(4 سؤال) و کنترل (4 سؤال) که بهوسیله پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی ارزیابی میشود به دست میآورد.
Contents TOC \o "1-3" \h \z \u 1-8) تعاریف نظری PAGEREF _Toc526846001 \h 31-8-1) سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846002 \h 31-9) تعاریف عملیاتی PAGEREF _Toc526846003 \h 41-9-1) سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846004 \h 4 PAGEREF _Toc526846005 \h 12فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc526846006 \h 122-1)مقدمه PAGEREF _Toc526846007 \h 132-2)بخش اول مبانی نظری PAGEREF _Toc526846008 \h 132-2-1)تعریف سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846009 \h 132-2-2) سیر تکامل مفهوم و ابزارهای سنجش سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846010 \h 202-2-3)خرده مقیاسهای پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی PAGEREF _Toc526846011 \h 302-2-4)ویژگیهای افراد سرسخت PAGEREF _Toc526846012 \h 33جدول2-1.ویژگیهای ورزشکاران سرسخت ذهنی که جونز و همکاران(2002) به ترتیب اهمیت ارائه کرده است. PAGEREF _Toc526846013 \h 402-2-5)سرسختی ذهنی و نوع ورزش PAGEREF _Toc526846014 \h 422-2-6)ورزشکاران نخبه در مقابل ورزشکاران دانشگاهی PAGEREF _Toc526846015 \h 442-2-7)تفاوتهای جنسیتی در سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846016 \h 452-2-20)سرسختی ذهنی و مقابله با استرس PAGEREF _Toc526846017 \h 462-2-21)خوشبینی و سرسختی ذهنی PAGEREF _Toc526846018 \h 472-3)تحقیقات داخلی و خارجی PAGEREF _Toc526846019 \h 472-3-1)تحقیقات داخلی PAGEREF _Toc526846020 \h 472-3-2)تحقیقات خارجی PAGEREF _Toc526846021 \h 51منابع PAGEREF _Toc526846022 \h 57
9969558674000
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1)مقدمه
این فصل شامل دو بخش است در بخش اول، مبانی نظری مربوط به سرسختی ذهنی، استرس و سپس راههای مقابله با آن و خوشبینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در بخش دوم به تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور و در زمینهی تحقیق پرداخته شده است.
2-2)بخش اول مبانی نظری
2-2-1)تعریف سرسختی ذهنی
سرسختی ذهنی عبارت است از: توانایی مقابله با فشارها و سختیها، عبور از موانع و شکستها، تمرکز بر هدف، حفظ و کسب آرامش پس از شکست، اجرای باثبات در سطوح بالای رقابتی و رقابتجویی. (جونز و همکاران،2002).افزایش تحقیقات راجع به موضوع سرسختی ذهنی، اهمیت این سازه را برای مربیان، ورزشکاران و روانشناسان ورزشی در زمینه ارتباط آن با موفقیتهای ورزشی بهروشنی بیان میکند(کراست،2009). شواهد نشان میدهد، سرسختی ذهنی میتواند بر عملکرد در حوزههای مختلفی مانند ورزش، تجارت، و آموزش اثرگذار باشد(دیوهارست و همکاران،2012). تحقیقات اخیر در مورد سرسختیذهنی نشان داد که 82٪ از مربیان کشتی سرسختی ذهنی را بهعنوان مهمترین و شناختهشدهترین عامل موفقیت در رقابت میدانند(نیولند و همکاران،2013) ازاینرو مربیان اعتقاد دارند که سرسختی ذهنی خصوصیتی است که ورزشکاران باید آن را داشته باشند(مادریگال و همکاران،2013). باوجود اینکه محققین یکی پس از دیگری در حال شناسایی سرسختی ذهنی هستند، درنهایت هر ویژگی روانی مثبت و مطلوبی که با موفقیت مرتبط است با سرسختی ذهنی در ارتباط است(جونز و همکاران،2002).
توصیف سرسختی ذهنی دشوار است و مرور ادبیات پژوهشی تعریف روشن و بدون ابهامی را برای ما فراهم نمیکند. تلاشهای اولیه برای تعریف سرسختی ذهنی باعث وارد شدن عقاید شخصی بهجای شواهد علمی و تجربی در تعریف این سازه شد و درنتیجه باعث تفاوتها و ناسازگاریهایی تعاریف شد(مادریگال،2013). اگرچه در مورد تعریف دقیق سرسختی ذهنی اختلافنظر وجود دارد(دیوهارست و همکاران،2012) ، محققین و نظریهپردازان سرسختی ذهنی را غلبه مؤثر بر فشار و شدت تعریف کردهاند ، بهطوریکه اجرا تحت تأثیر واقع نشود(کلاف و همکاران،2002). برگشت به حالت اولیه و یا بازگشت از عقبنشینیها یا شکستها، بهعنوان نتیجهی افزایش عزم و قصد برای موفقیت(جونز و همکاران،2002)، مقاومت یا امتناع از تسلیم شدن(میدلتون و همکاران،2004)، رقیب خود و دیگران بودن(بال و همکاران،2005)، غیر حساس یا مقاوم بودن(گلد و همکاران،2002)، داشتن اعتماد پایدار به خود در کنترل سرنوشت خویش(کلاف و همکاران،2002)، فائق آمدن بر فشار، و داشتن مهارتهای ذهنی بالا(لوهر،1995) را بهعنوان برخی از ویژگیهای افراد سرسخت معرفی کردهاند. درواقع اکثر محققینی که به مطالعه سرسختی ذهنی پرداختهاند(جونز و همکاران،2000؛ گلبی و همکاران،2003) تعریف مناسب و جامعی را برای سرسختی ارائه نکردهاند (کاشانی،1389).
برای مثال جونز و همکاران(2002) ویژگیهای ورزشکاران سرسخت را گزارش داده و سرسختی ذهنی را برحسب چیزی که ورزشکاران را قادر به انجام کار میکند، نسبت به آن چیزی که دقیقاً بهعنوان سرسختی ذهنی است تعریف کردهاند(میدلتون و همکاران،2004). علاوه بر این، در مطالعاتی چون ثلول و همکاران(2004)، ادراک شرکتکنندگان از سرسختی یکسان نبود. ثلول و همکاران پس از مصاحبه با شش بازیکن حرفهای فوتبال به این نتیجه رسیدند که تمامی نمونهها سرسختی ذهنی را اینگونه توصیف کردهاند؛ داشتن خودباوری کلی در همهوقت، داشتن توانایی واکنش مثبت نسبت به موقعیتها، نادیده گرفتن عوامل مخل، آرام بودن و حفظ آرامش تحتفشار. اگرچه، تنها نیمی از نمونهها سرسختی ذهنی را، همراه با لذت فشار اجرا احساس کردند.
میدلتون و همکاران(2004)، مطالعات کمی را برای فهم و تأیید نظریههای سرسختی ذهنی(لوهر،1986) انجام دادهاند. این محققین از یک رویکرد اساسی که به دنبال مصاحبههای نیمه سازمانیافته با ورزشکاران و مربیان نخبه بهمنظور یادگیری از شرکتکنندگان بود، استفاده کردند. دادههای موجود ناشی از تحقیق جونز و همکاران(2002) که موجب شناسایی 12 مؤلفه سرسختی ذهنی شد، میدلتون و همکاران را قادر به ارائه تعاریف بهتری از سرسختی ذهنی، ساخت. آنها این سازه را"پشتکار مداوم و اعتقاد راسخ بهسوی اهداف علیرغم شدت یا فشار" تعریف کردهاند.
تعدادی از مطالعات اخیر تلاشهای جدیتری را برای مفهومسازی سرسختی ذهنی انجام دادهاند،(کلاف و همکاران،2002؛ جونز و همکاران،2002؛ میدلتون و همکاران،2004). جونز و همکاران از یک رویکرد کیفی استفاده کردند و کار خود را در زمینه تئوری ساختاری شخصیتی، کلی(1955) انجام دادند. این نظریه همروی شخص بهعنوان یک فرد منحصربهفرد و هم روی فرایندهای شایع در بین تمامی افراد تمرکز دارد. تئوری ساختار شخصیتی پیشنهاد میکند که اشخاص برای فهم، تعریف، پیشبینی و کنترل تجربیات زیادی که بهطور مؤثری با آنها مواجه میشوند، تلاش میکنند(کلی،1955). جونز و همکاران(2002) از یک روش سه مرحلهای برای تعریف سرسختی ذهنی استفاده کردند و آنچه را که ده ورزشکار نخبه بهعنوان اسناد مناسب برای اجراکنندگان سرسخت در نظر گرفتند، شناسایی کردهاند. در تحقیق جونز(1995) ابتدا، یک گروه متمرکز، که شامل سه ورزشکار نخبه بود، مورد بررسی قرار گرفت. درحالیکه گروههای متمرکز بهعنوان راهی مناسب برای غنی کردن و توصیف اطلاعات مورد توجه قرار میگیرند، یک محدودیت بالقوه را دارند(گیبس،1997)، این محدودیت شامل حرکت کردن برای رسیدن به یک توافق گروهی است، که میتوان عقاید مخالف، موضوعات سری و فقدان کنترل محققین را نادیده بگیرد(کاشانی،1389).
مؤلفین همچنین استفاده از یک گروه متمرکز شامل سه نفر را بهعنوان یک محدودیت بالقوه محسوب کردهاند. یکی از توانمندیهای اولیه تحقیقات گروههای متمرکز تعاملی است که بین شرکتکنندگان به وجود میآید که اغلب میتواند افراد را برای چالش با یکدیگر و همچنین تجدیدنظر و ارزیابی مجدد از حالات خودشان بهمنظور حرکت برای تفسیر فردی برانگیزاند. این موضوع به این دلیل است که اکثر محققین اندازههای گروهی بین شش تا ده نفر آزمودنی را پیشنهاد کردهاند(گیبس،1997؛به نقل از کاشانی،1389). ازآنجاییکه اطلاعات گروههای متمرکز به وجود آورنده اطلاعات مرحله اول این مطالعه بود برای مرحله دوم و سوم نیز استنباط نگرانکننده میشود. تعاریف سرسختی ذهنی مورد بازنگری قرار گرفت و از شرکتکنندگان بهطور انفرادی خواسته شد تا 12 خصیصه موجود در سرسختی ذهنی را برحسب اهمیتشان رتبهبندی کنند. جونز و همکاران(2002)، همچنین 12 ویژگی اجراکنندگان سرسخت را مورد شناسایی قرار دادهاند که خودباوری، میل(انگیزش)، غلبه بر فشار و اضطراب، تمرکز مربوط به اجرا، تمرکز مربوط به سبک زندگی و عوامل درد و سختی برخی از آنها را شامل میشوند.
سه ویژگی برتر شامل؛ 1) داشتن یک خودباوری استوار به تواناییهایتان برای رسیدن به اهداف رقابتی 2) بازگشتن پس از اجرای ضعیف که ناشی از یک تصمیم برای کسب موفقیت است، 3) داشتن یک خودباوری استوار که تواناییها و کیفیتهای منحصربهفردی را برای بهتر بودن از حریفتان به شما میدهد. این رویکرد بهوضوح از مؤلفههای بزرگ به مؤلفههای کوچک سرسختی ذهنی حرکت میکند اما ویژگیهایی که آشکار شدند به بسیاری از ویژگیهای موجود اولیه در ادبیات شباهت دارند(فوری و پوتگیتر،2001).
کار اخیر ثلول و همکاران(2005) به تصدیق یافتههای جونز و همکاران(2002) که از بازیکنان فوتبال حرفهای استفاده کردهاند، کمک میکند. این محققین دو مطالعه را مورد گزارش قرار دادهاند که نخستین مطالعه شامل شش فوتبالیست حرفهای است که بهمنظور تعریف سرسختی ذهنی و بررسی ویژگیهای سرسختی آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. در دومین مطالعه از 43 فوتبالیست حرفهای برای تأیید تعاریف و ویژگیهای سرسختی ذهنی که در مطالعه اول بهدستآمده بود، استفاده شده است. نتایج این تحقیق ضرورتاً از تعریف و ویژگیهای سرسختی ذهنی که توسط جونز و همکاران(2002) انجام شد حمایت میکند. داشتن خودباوری کلی در همه اوقات که شما را برای دستیابی به موفقیت کمک میکند در بین فوتبالیستها بهعنوان مهمترین ویژگی سرسختی ذهنی شناخته شد.
علاوه بر ادبیات موجود دو ویژگی ارزشمند توسط ثلول و همکاران(2005) معرفی شدند؛ اولاً اهمیتی است که شرکتکنندگان به محیط و تجربهشان در طول سالهای توسعه سرسختی ذهنیشان میدهند و ثانیاً؛ بازیکنان ، یک حضور مؤثر در رقابت با حریف که بر راهکارهای نمایش خود و ویژگیهای رفتاری دلالت دارند را گزارش کردند.
بر طبق نظریه لوهر، ورزشکاران با سرسختی و دوام ذهنی به شیوههای مختلفی پاسخ میدهند که منجر به احساس آرمیدگی، خونسردی و انرژیزایی میشود، چراکه آنها یاد گرفتهاند تا دو مهارت خود را بهبود بخشند، اول: توانایی افزایش جریان انرژی مثبت و بهعبارتدیگر استفاده از انرژی بهصورت مثبت در شرایط بحرانی و سخت و دوم: تفکر کردن به شیوه اختصاصی که آنها را قادر میسازد با صفات و خصوصیات درست و صحیح، با مسائل، فشارها و اشتباهات در مسابقه، مواجهه شوند(جونز و همکاران،2002).
علاوه براین، سرسختی ذهنی هم بهعنوان ویژگی شخصیتی و هم حالتی از ذهن توصیف شده است. برای مثال کتل(1957) پیشنهاد داد که سرسختی ذهنی به شکل رفتار واقعگرایانه، متکیبهخود و رفتار مغرورانه، و نشان دادن برخی اجزای سختی، همانند اهل عمل بودن، بالیده، مرد وارانه و خلق واقعبینانه داشتن، ظاهر میشود. گیبسون، در ادامه پیشنهاد داد که تجربههای خشونتآمیز،روحیات فرد را برای تحمل وضعیتهای دشوار زندگی مقاوم میگرداند و موفقیت به همراه تلاش به دست میآید. لذا با پی بردن به محدودهی مرزی یک فرد، میتوان به اهداف واقعبینانه بهطور موفقیتآمیز دستیافت که در عوض اهداف جدیدی را ایجاد میکند که منجر به موفقیت بعدی و ایجاد سرسختی ذهنی میگردد. گیبسون عملاً اشاره میکند که سرسختی ذهنی مربوط بهجایگاه درونی کنترل و خودکارآمدی است. این مزیت چه ذاتی و چه اکتسابی در طی سالهای تجربه، اجراکنندگان را قادر میسازد تا مهارتهای خودتنظیم ممتازی داشته باشند. بهطورکلی، اجراکنندگان که ازلحاظ ذهنی سرسخت هستند در هنگام فشار و مقتضیاتی که ورزش سطح بالا بر آنها متحمل میکند، مصمتر، متمرکز و اعتمادبهنفس و کنترل بیشتری را از خود نشان میدهند(جونز و همکاران،2002).
2-2-2) سیر تکامل مفهوم و ابزارهای سنجش سرسختی ذهنی
2-2-2-1) دیدگاههای اولیه در مورد سرسختی ذهنی
محققان تلاشهای بسیاری برای سنجش سرسختی ذهنی از طریق مقیاسهای مختلفی مانند سیاههی عملکرد روانشناسی(PPI) پرسشنامه سرسختی ذهنی (MTQ48) و غیره انجام دادهاند. اما استانداردی برای ارزیابی سرسختی ذهنی وجود ندارد. روششناسی تحقیق نشان میدهد که ثبات کمی برای مؤلفههای سازنده سرسختی ذهنی وجود دارد و این شاید به دلیل روشهای مختلف نمونهگیری به کار گرفتهشده در ارزیابی سرسختی ذهنی است.
اگرچه دانشمندان علوم اجتماعی تلاش زیادی برای تعریف این سازه پیچیده کردهاند ولی تفسیرهای متفاوتی از سرسختی ذهنی با توجه به زمینهها و نیازهای ورزشی شده است. جونز و همکاران(2007) چهارچوبی برای سرسختی ذهنی معرفی کردند که در آن از ورزشکاران نخبه و قهرمانهای جهان و مربیان المپیکی استفاده شد. شرکتکنندگان لیستی از ویژگیها و خصیصههای مربوط به سرسختی ذهنی را فراهم کردند. 32 ویژگی که شرکتکنندگان این تحقیق در مورد سرسختی ذهنی برشمردند منجر به توسعهی چهارچوب سرسختی ذهنی شد. 32 ویژگی در چهار بعد مجزا دستهبندی شدند:
نگرش/طرز فکر(باور و اعتقاد)
تمرین(استفاده از اهداف بلندمدت بهعنوان منبع انگیزش، کنترل محیط، محدودیتهای برای خود قائل شدن)
رقابت(اعمال فشار،تنظیم عملکرد،متمرکز ماندن،آگاهی و کنترل احساسات، کنترل محیط)
بعد از رقابت(مدیریت شکست و مدیریت پیروزی)(کراست،2009).
اگرچه تحقیق جونز و همکاران(2007) گام مهمی در سرسختی ذهنی بود ولی هیچ تحقیق از این چهارچوب برای اندازهگیری و بررسی سرسختی ذهنی استفاده نکرد. تنوع زیاد در ابزارهای اندازهگیری سرسختی ذهنی اثبات میکند که سرسختی ذهنی ابعاد زیادی داشته و سازهی پیچیدهای است و ارزیابی آن چالشبرانگیز است.
کار جونز و همکاران(2002،2007) قطعاً سهم مهمی در فهم اخیر ما از سرسختی ذهنی در ورزش دارد. در مقایسه با تحقیقات قبلی، این مطالعات، از رویکردهای علمی دقیقتری بهره بردند(کراست،2009). این محققان روشهای کیفی را با آزمودنیهای مانند ورزشکاران نخبه و فوق نخبه(قهرمانان المپیک و جهان) از ورزشهای مختلف به کار گرفتند جونز و همکاران(2002،2007) همچنین در بین نمونههای خود از مربیان و روانشناسان ورزشی بهمنظور دستیابی به چشماندازی وسیعتر به کار گرفتند(کراست،2009).
در طول کار طولانی و اساسی که بر روی شخصیت صورت گرفت، سرسختی ذهنی بهعنوان یکی از 16 ویژگی اساسی که بهوسیله پرسشنامه 16 عاملی شخصیت اندازهگیری شد، تعریف شده است. اگرچه پرسشنامه 16 عاملی شخصیت در تئوری روانشناسی جای میگیرد و اطلاعات ارزشمندی، کاربرد آن در ابعاد مختلف را حمایت میکند(بارترام و همکاران،1995؛به نقل از کاشانی،1389). این پرسشنامه برای مطالعه سرسختی ذهنی در ورزش استفاده نشده است. یکی از عوامل 16گانه پرسشنامه کتل(عامل یک) ذهن سرسخت را بهعنوان مخالف ذهن لطیف و حساس، ارزیابی میکند.
کتل(1957) افراد با نمرههای بالا در سرسختی ذهنی را به این صورت تعریف میکند: سخت، منطقی، اهل عمل، مستقل، مسئول، و کم باور به پیچیدگیهای فرهنگی. افراد با نمرههای سرسختی ذهنی بالا بعضیاوقات بیتحرک، سخت، عیبجو و از خود راضیاند. آنها تمایل به مداومت در یک گروه عملایتی منطقی و غیر حساس دارند(IPAT استاف، 1979، به نقل از کاشانی 1389). در مقابل افراد حساس بهعنوان افرادی که هیجانات حساس، خیالپرور، تندمزاج، وابسته و خردهگیر تعریف میشوند. کتل(1957) سرسختی ذهنی را بهعنوان یک بعد مهم شخصیت مشاهده کرد و سایر محققین از وی پیروی نمودند(کرول،1967). درحالیکه روانشناسان کاربردی ورزش (گلدبرگ،1998) تعاریفی از سرسختی ذهنی ارائه و رویکردهایی برای افزایش سرسختی ذهنی را توسعه دادند، واضح است که این کار بررسیهای علمی و تئوریک دقیقی نداشته است.
در اولین فعالیتها در این موضوع، لوهر(1986)، تأکید کرد که مربیان و ورزشکاران بر این باورند که حداقل 50 درصد موفقیت درنتیجه عوامل روانی است که از سرسختی ذهنی، منتج میشود. بر طبق نظریه او، ورزشکاران با سرسختی و دوام ذهنی به شیوههای مختلفی پاسخ میدهند که منجر به احساسات آرمیدگی ، آرامش و انرژیزایی میشود چراکه آنها یاد گرفتهاند تا دو مهارت خود را بهبود بخشند، اول: توانایی افزایش جریان انرژی مثبت و بهعبارتدیگر استفاده از انرژی بهصورت مثبت در شرایط بحرانی و سخت و دوم: تفکر کردن به شیوه اختصاصی که آنها را قادر میسازد با صفات و خصوصیات درست و صحیح با مسائل، فشارها و اشتباهات در مسابقه، مواجهه شوند(جونز و همکاران،2002). گلد و همکاران(2002) در مطالعه بر روی ویژگیهای روانی قهرمانان المپیک، سرسختی ذهنی را بهعنوان یک عامل شرکتکننده و معنیدار در بهبود عملکرد ورزشی، تشخیص دادند. علیرغم توافق گسترده بر اهمیت و سودمندی سرسختی ذهنی در پرورش قهرمانان ورزشی، تعریف عملیاتی که تمامی محققین و مربیان، بر آن اجماع نظر داشته باشند، وجود ندارد(میدلتون و همکاران،2004).
اخیراً محققین به اهمیت توسعه مفاهیم و اندازهگیریهای سرسختی ذهنی که به نیازهای خاص ورزشی و پشتیبانی نظری کافی اشاره دارد،تأکید میکنند(کلاف و همکاران،2002؛ میدلتون و همکاران،2004). با افزایش شمار ورزشکاران و مربیانی که نتایج رقابتهای ورزشی را به سرسختی ذهنی یا به کمبود آن نسبت میدهند و یک افزایش چشمگیر در نیاز بازیکنان و مربیان برای روشهای جهت توسعه سرسختی ذهنی (کلاف و همکاران،2002)، تعجبآور است که برای مطالعه علمی این مفهوم مهم توجه کمی شده است(ثلول و همکاران،2004). پیشرفتها از بیست سال قبل پس از مطالعه گلد و همکاران(1987) بهآرامی صورت گرفته است،اگرچه مشکلاتی چون مفهوم واضح، گستردگی دامنه تعاریف، و کمبود ابزار اندازهگیری، هنوز موجود است، تحقیقات اخیر مربوط به سرسختی ذهنی، پیشرفتهایی را در همه زمینهها نشان داده است(جونز و همکاران،2002). تحقیقات موجود (کلاف و همکاران،2002؛جونز و همکاران،2002؛ میدلتون و همکاران،2004؛ ثلول و همکاران ،2005) به فهم بهتر اینکه سرسختی ذهنی چیست، و رابطه سرسختی ذهنی با سایر متغیرها همچون اجرا و ویژگیهای روانی دیگر، کمک میکند.
2-2-2-2)ابزارهای سنجش سرسختی ذهنی
درواقع، از منظر پیشرفتهای تحقیقات مرتبط با روانشناسی سلامت، اهمیت تحقیقات کمی در برقراری ارتباط بین سرسختی و متغیرهایی چون فشارخون، مراقبت از خود، غلبه کردن و اجرا، مشخص و آشکار است(میدلتون،2004). رویکرد روششناختی غالب برای اندازهگیری سرسختی ذهنی از طریق پرسشنامه است. تعدادی از تحقیقات(گلبی و همکاران،2003؛ لی و همکاران ،1994) برای اندازهگیری سرسختی ذهنی پرسشنامه عملکرد روانی(PPI)(لوهر،1986) را استفاده کردند. این پرسشنامه برای تعریف عملیاتی لوهر(1982) از سرسختی ذهنی ایجاد شد و بیان کرد که ورزشکاران سرسخت ذهنی دو مهارت را توسعه دادهاند؛ اول: توانایی افزایش جریان انرژی مثبت و بهعبارتدیگر استفاده از انرژی بهصورت مثبت در شرایط بحرانی و سخت و دوم : تفکر کردن به شیوه اختصاصی که آنها را قادر میسازد با صفات و خصوصیات درست و صحیح، با مسائل ، فشارها و اشتباهات در مسابقه، مواجهه شوند(جونز و همکاران،2002). این تعریف نسبت به تعارف اخیر سرسختی ذهنی ارزش کمتری دارد(کلاف و همکاران،2002؛ جونز و همکاران،2002؛ میدلتون و همکاران،2004) و همچنین به پرسشنامه عملکرد روانی(PPI) اشاره دارد، پرسشنامه 42 سؤالی روانشناختی اجرا(PPI)(لوهر،1986) یکی از اولین پرسشنامههای ارزیابی سرسختی ذهنی است و شامل ابعاد شناختی-رفتاری و خودارزیابی است. این پرسشنامه شامل 42 سؤال است و «سرسختی ذهنی را از طریق 7 خرده مقیاس اعتمادبهنفس، انرژی منفی، کنترل توجه، کنترل افکار و تصورات ذهنی، انگیزش، انرژی مثبت و کنترل نگرش، اندازهگیری میکند».
هر خرده مقیاس شامل 6 سؤال است، و هر سؤال از یک مقیاس لیکرت 5 امتیازی تشکیل شده است، و نمره هر خرده مقیاس از 6 تا 30 است و نمره کل پرسشنامه سرسختی ذهنی 42 تا 210 است. اخیراً شواهدی از ارزیابی خاصیت روانسنجی پی پی آی(PPI) وجود دارد. میدلتون و همکاران(2004) روایی سازه PPI را با آزمون 263 دانشآموز ورزشکار با تحلیل عاملی تأییدی(CFA) و تحلیل عاملی اکتشافی(EFA) مورد بررسی قرار دادند. محققین به این نتیجه رسیدند که PPI خاصیت روانسنجی کافی را دارا نیست و نتیجه گرفتند PPI سنجش دقیقی از سرسختی ذهنی به عمل نمیآورد. علاوه بر این چونPPI در زمینه یک چهارچوب نظری صحیح توسعه نیافته بود یا مفهوم واضحی از سرسختی ذهنی را ارائه نمیداد، کاربردش بهعنوان ابزاری برای سنجش سرسختی ذهنی در مطالعات علمی بیمورد بود.
کلاف و همکاران(2002) حمایتهای را برای روایی ملاک MTQ48 یافتند که در آن از شرکتکنندگانی که دارای سطوح بالا و پایینی از سرسختی ذهنی بودهاند و به مدت 30 دقیقه با 70% حداکثر اکسیژن مصرفی دوچرخهسواری کردهاند ، افراد با سطوح بالایی از سرسختی ذهنی فشار کمتر را گزارش کردهاند. حمایتهای بیشتری از روایی ملاک از پرسشنامه MTQ48 توسط کراست و کلاف(2005) به دست آمد که همبستگی معنیداری بین سرسختی ذهنی و استقامت جسمانی با استفاده از تکلیف استاندارد وزنه زدن ایزومتریک وجود داشت. علیرغم چنین حمایتهای برخی نگرانیها درباره این پرسشنامه وجود دارد. اولاً، کلاف و همکاران(2002) توجیه کافی برای ارتباط سرسختی که اساس خرده مقیاسهای MTQ48 است را ارائه ندادهاند. ثانیاً مراحل مختلف روشهای آماری در توجیه روایی MTQ48 است را ارائه ندادهاند. ثانیاً مراحل مختلف روشهای آماری در توجیه رواییMTQ48 کافی نبود.
اخیراً میدلتون و همکاران(2004) یک پرسشنامه را برای بهکارگیری تعاریف شان و مفاهیم مربوط به سرسختی ذهنی مورد آزمون قراردادند. پرسشنامه سرسختیMTI دارای 67 سؤال است که 12 خرده مقیاس سرسختی ذهنی مطرح در دنیا را اندازهگیری مینماید. این ابزار از اساس نظری صحیحی برخوردار بوده و روایی سازه آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. (MTI)خاصیت روانسنجی بالایی دارد (میدلتون و همکاران،2004) و یک گام مهم در توسعه ابزارهای سنجش در این زمینه محسوب میشود.
از دیدگاه کاربردی ماهیت چندبعدی MTI برنامههای تداخلی را قادر به طراحی مؤلفههای هدفمند سرسختی ذهنی مینماید. هرچند استفاده از شرکتکنندگان یک نوع ورزش حرفهای دبیرستانی به نظر یک محدودیت محسوب میشود، و آزمونهای بیشتر برای تعیین اینکه آیا این پرسشنامه(MTI) بهطور موفقت آمیز بین ورزشکاران نخبه و غیرنخبه تمایز قائل میشود، مورد نیاز است. توسعه MTQ48 و MTI برای محققینی که میخواهند بررسیهای واقعبینانهتری از سرسختی ذهنی را انجام دهند بسیار مهم است. نتیجتاًMTQ48 و MTI از هر دو جنبه اساس کاربردی و نظری، پیشرفت کردهاند و در ابتدا مشخص شد که آنها دارای خاصیت روانسنجی کافی میباشند(درحالیکه ابزارهای دیگر ارزیابی سرسختی ذهنی دارای خاصیت روانسنجی مکفی نبودهاند). هرچند برخی تحقیقات از MTQ48 حمایت میکند( در ارتباط با اجرا و ادراک)، جزئیات موارد انتشاریافته درباره توسعه MTQ48 حاکی از تصدیق آن است. تحقیقی که اخیراً انجام شده، روایی ملاک MTQ48 را بهوسیله ارزیابی رابطه بین نمرات سرسختی ذهنی و استقامت ایزومتریک مورد بررسی قرار داد.
-94615977900400000علاوه بر این ازآنجاییکه همبستگیهای کلیدی برای توسعه MTI از مقایس های خود گزارشی استفاده شد، تحلیلهای اضافی ضرورت استفاده از دادههای اجرا و تحلیلهای مشاهدهای (میدلتون و همکاران،2004) را برای آزمودن بیشتر روایی سازه MTI نشان میدهد. آزمودنهای بیشتر این پرسشنامهها موجب میشود تا ابزار اندازهگیری دقیقتری به وجود آید. یکی دیگر از ابزارهای سنجش سرسختی ذهنی مقیاس سرسختی ذهنی(MTS) است که توسط آندره لان و همکاران (2007) بر اساس تحقیق جونز و همکاران (2002) طراحی شد.این ابزار دارای 27 آیتم و بر اساس مقیاس 7 گزینهای لیکرت است و از به هیچ وجه تا خیلی زیاد اندازهگیری میشود. این مقیاس از ثبات درونی خوبی برخوردار است(آلفا=83%)(شیرد،2010).
دنیل گوچیاردی و همکاران (2009) ابزار دیگری با عنوان سیاهه سرسختی ذهنی فوتبال استرالیا(AFMTI) طراحی کردند که شامل 24آیتم که 4مؤلفه با عناوین پیشرفت از طریق چالش، آگاهی ورزشی، نگرش پایدار و موفقیت مطلوب را اندازهگیری میکند. مطالعات اولیه روی مؤلفههای سازنده این سیاهه ثبات درونی و روایی سازه آن را تائید کرد(شیرد،2010).
گلبی و همکاران(2007)، مطالعه روانسنجی خود را روی PPI بهوسیله توسعه موفقیتآمیز یک ابزار جایگزین گسترش دادند(PPI-A). آنها درنهایت به 4 عامل از سرسختی ذهنی اشاره کردند: آنها تحت عناوین مصمم، خودباوری، شناخت مثبت و تجسم نامگذاری شدند. تحلیل عاملی تأییدی حمایت خوبی از 4 عامل PPI-A نشان داد. اگرچه یک محدودیت بالقوه در این خرده مقیاسها، نبود مؤلفهی کنترل در اندازهگیریها است که در ادبیات سرسختی ذهنی مکرراً بهعنوان یک مؤلفه تأثیرگذار شناسایی شده است(جونز و همکاران،2002). درنتیجه در تحقیق شیرد و همکاران (2009)، دو مطالعه که به دنبال بررسی ابزار اندازهگیری توسعهیافته سرسختی ذهنی در ورزش است، انجام شد. مطالعه اول بر روی ساختار ابتدایی پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی(SMTQ)، تعیین ابتدایی ساختار عاملی و خاصیت روانسنجی ابزار تمرکز داشت. مطالعه دوم، تکنیک تحلیل عاملی تأییدی را برای حمایت بیشتر از مدل ایجادشده و خاصیت روانسنجی ابزار به کار گرفت.
بر اساس پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی(SMTQ)، تعیین ابتدایی ساختار عاملی و خاصیت روانسنجی ابزار تمرکز داشت. مطالعه دوم، تکنیک تحلیل عاملی تأییدی را برای حمایت بیشتر از مدل ایجادشده و خاصیت روانسنجی ابزار به کار گرفت.
بر اساس پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی(SMTQ) شیرد(2010)، که جدیدترین پرسشنامه موجود در رابطه با سرسختی ذهنی است، 3 عامل اصلی اطمینان، استواری و کنترل بهعنوان عوامل کلیدی سرسختی ذهنی است و مدعی شدند که این سه عامل اصلیترین خصوصیات ورزشکاران و مربیان برجستهای بوده است که دارای ذهنی بادوام و پایدار بودهاند، که با آنها کارکردهاند. این پرسشنامه 14 سؤال دارد که 6 سؤال آن خرده مقیاس اطمینان و 4 سؤال آن خرده مقیاس پایداری و 4 سؤال دیگر آن خرده مقیاس کنترل را میسنجد و هر سؤال دارای 5 گزینه پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت(از کاملاً نادرست تا کاملاً درست) است. روایی و پایائی این پرسشنامه توسط شیرد و همکاران(2009) بهصورت کامل مورد تأیید قرار گرفته است. بهطوریکه ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاسهای اطمینان، پایداری و کنترل به ترتیب80% و 74% و 71% گزارش شد. روایی پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی مورد تأیید قرار گرفت(گلبی و شیرد،2009).
2-2-3)خرده مقیاسهای پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی
2-2-3-1)اطمینان
شش سؤال پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی (SMTQ)در برگیرنده خرده مقیاس اطمینان است و بیشتر تغییرات مقیاسها در توسعه آن را توضیح میدهد، نتایج تحقیقات قبلی نیز این موضوع را تأیید مینمایند(گوچیاردی و همکاران2008، جونز و همکاران2002،ثول و همکاران2005). که وجود اطمینان و خودباوری بالا را بهعنوان مهمترین ویژگی ورزشکارانی که ازلحاظ ذهنی سرسخت میباشند، گزارش کردهاند.
شش سؤال در این خرده مقیاس، اهمیتِ داشتن ایمان و اعتقاد به توانایی خود برای دستیابی به اهداف و باور اینکه آنها متفاوت هستند و بهطور قطع از حریف خود بهترند، را نشان میدهد.
اطمینان در SMTQ به تئوری خودکارآمدی اشاره دارد و این خرده مقیاس با اثرات مستقل خود ادارکی مثبت بر نتایج زندگی واقعی صرفنظر از قابلیت حقیقی مجری مربوط است. بنابراین، بهعنوان تشکیلدهنده سرسختی ذهنی، اطمینان تحت عنوان علت یک اجرای عالی نسبت به نتیجهیک اجرای عالی مورد توجه قرار میگیرد. کامرو-پرموزیک و فورنهم(2006) اظهار کردند؛ این ایده که اطمینان ممکن است اجرای افراد را تحت تأثیر قرار بدهد از مدتها قبل وجود داشته است(کاشانی،1389).
2-2-3-2)پایداری
این عامل به ورزشکاران مصمم در مواجهه با نیازهای تمرین و رقابت، تمایل به مسئولیتپذیری برای قرار دادن اهداف تمرینی و رقابت، داشتن یک حالت سرکش و توانایی متمرکز ماندن اشاره دارد. اجراکنندگانی که ازلحاظ ذهنی سرسخت هستند، میدانند که باید مسئولیت عملکرد خود در تمرین و مسابقات را بپذیرند. آنها همچنین این موضوع را تشخیص میدهند که سرانجام یک اجرا، برای خودشان است. در پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی پایداری اشاره به این فرض دارد که بدون مالکیت، مسئولیتپذیری امکان ندارد. در پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی(SMTQ) پایداری همچنین به آمادگی ورزشکار در تمرکز، برای نشان دادن ثبات، و از دست ندادن تمرکز در مواجهه با مشکلات و سختیها اشاره دارد. این آیتمها به بین تمایل ورزشکاران موفق برای حفظ بیشتر تمرکز تکلیف گرا و دوری جستن از نتایج منفی مسابقات قبلی که حتی ممکن است، احتمال کم شدن تلاش فرد و یا حتی رها کردن تلاش را افزایش دهد اشاره دارد(شیرد،2010).
این موضوع در اظهارات استیون واگ، کاپیتان پیشین تیم کریکت استرالیا که گفته است؛ هنر داشتن تمرکز و نظم یک جزء مهم از بازی من بوده است به سرسختی ذهنی اشاره دارد. اینها دو ویژگی اساسی سرسختی ذهنی محسوب میشوند(واگ،2006). ورزشکارانی که در خرده مقیاس پایداری نمرههای بالای را کسب میکنند، پیشبینی میشود، در مواجهه با تحریکات بهاحتمال بیشتری تمرکز خود را حفظ میکنند. ورزشکارانی که ازلحاظ ذهنی سرسخت هستند، و نمرههای پایداری بالایی را کسب میکنند، بر طعنههای تند و تلخی که در راه مواجه میشوند، غلبه میکنند(کاشانی،1389).
2-2-3-3)کنترل
کنترل ادراکشده، درکی است که یک شخص قادر است درباره یک نتیجه مطلوب به دست آورد و بهوسیلهی برخی از نیازهای انسان و مؤلفهی مرکزی روانشناسی سلامت مورد توجه قرار میگیرد. افرادی که معتقدند بر رخدادهای مختلف در زندگی خود کنترل دارند، در مقایسه با افرادی که احساس کمتری از کنترل دارند، نسبت به خود احساس بهتری دارند، بر مشکلات و خطرات بهتر غلبه میکنند و تکالیف مختلف شناختی را بهتر اجرا میکنند. ماهیت ادارک کنترل به ساختارهای نظری گوناگونی اشاره دارد.همانندمنابع کنترل(روتر،1954)، کنترل منابع سلامت(واستون،1989)،خودکارآمدی(باندورا،1997) و سختی(کوباسا،1979). کنترل در پرسشنامه سرسختی ذهنی به یکی از خرده مقیاسهای سرسختی ذهنی در پرسشنامه عملکرد روانی الف(PPI-A)، تحت عنوان آرامش همسطح است. آرامش به کسب دوباره کنترل روانی پس از یک رویداد غیرقابلپیشبینی اشاره دارد(جونز و همکاران،2002). این ویژگی بهطور پیوسته بهعنوان یکی از ویژگیهای سرسختی ذهنی مطرح بوده است.
2-2-4)ویژگیهای افراد سرسخت
در تحقیق جامع جونز و همکاران(2002)، از روش کیفی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است، و شرکتکنندهها 12 ویژگی مجزا که به اعتقاد آنها ویژگیهای اصلی اجراکنندگانی است که ازلحاظ ذهنی سرسخت میباشند، را مشخص کردند این ویژگیها که به زبان خود شرکتکنندهها بیان شده است، در جدول2-1 به ترتیب توسط گروه متمرکز در جریان مصاحبات ارائهشدهاند. جدول 2-1 همچنین، شامل مجموع ردهبندی هر ویژگی برحسب اهمیتشان در بین شرکتکنندگان است. این ویژگیها بهطور مجزا در زیر و ترتیب ردهبندی اهمیت با نقل و قول معروف( مثالهایی) فراگیر ارائه شدند تا مفهومات و مبناهایی که بر اساس آنها ویژگیها مطرح شدند را توضیح دهند.
1: داشتن خودباوری استوار به تواناییهای خود برای دستیابی به اهداف رقابتی:
این امر بهوضوح مهمترین ویژگی اجراکنندگانی است که ازلحاظ ذهنی سرسخت میباشند. ماهیت این ویژگی که از دید یکی از شرکتکنندهها به دست آمده این است که، اگر شما میخواهید در دنیا بهترین باشید، شما بالاجبار باید بهاندازه کافی قوی باشید تا باور کنید که توانایی آن را دارید که بهترین باشید. قدرت و شدت خودباوری در رابطه با دستیابی به اهداف رقابتی که مستلزم سرسختی ذهنی بودند در گروه متمرکز و تمام مصاحبات فردی مشخص بود. یکی از ورزشکاران اظهار عقیده کرد که: سرسختی ذهنی در مورد خودباوری و پایداری شما در مسیرتان است جونز و همکاران(2002).
2: بازگشت پس از شکست به خاطره ارادهی روزافزون برای موفق شدن.
شرکتکنندهها احساس کردند که صعود هیچکس به بالا کاملاً روان و روتین نیست، همیشه اندکی پستی و بلندی و پیچ و تاب در مسیر وجود دارد.
اظهارات منفی یا اجراهای ضعیف منجر به ارادهی روزافزون میگردد، چون شما نمیخواهید در ردیف افراد شکست خورده قرار بگیرید. این ویژگی عمدتاً مخصوص شرایط رقابتی است و شامل ترکیبی از مقاومت رفتاری و انگیزهی ارتقاءیافتهای است که به اجراکنندهای که ازلحاظ ذهنی سرسخت است اجازه میدهد این موانع و مشکلات به روی عملکردش تأثیر نگذارند. فرد دیگر چنین اظهار کرد رد شدن از یک لغزش دشوار است، اما شما مجبورید و دوباره باید قویتر دست به کار شوید، جونز و همکاران(2002).
3: داشتن یک خودباوری استوار مبنی بر اینکه شما دارای ویژگیها و تواناییهای منحصربهفردی هستید که شما را نسبت به حریفانتان برتر میسازد.
میزان خودباوری بهعنوان ویژگی اصلی اجراکنندگان که ازلحاظ ذهنی سرسخت هستند، پدیدار گردید این باور در مورد باوری است که آنها دارای ویژگی و تواناییهای منحصربهفرد هستند که آنها را بر حریفانشان مسلط میگرداند. شرکتکنندهها احساس میکنند که اجراکننده ایدهآل که ازلحاظ ذهنی سرسخت هستند، باور دارد، که وی تا حد زیادی نسبت به هر کس دیگری برتری دارد، چون شما دارای چیزی هستید که شما را از سایر اجراکنندگان برتر میگرداند. این ویژگی برای رقابت و تمرین به کار میرود. زمانی که آنها تمرین میکنند، نسبت به سایرین متفاوت تمرین میکنند، آنها در انجام کارها روش شخصی خودشان را دارند، و باور دارند که آنها بهترین فرد برای این حرفهاند. یک شرکتکننده به یک قهرمان جهان ژیمناستیک اشاره کرد و گفت: وی چنان خودباوری در توانایی خودش داشت که پی برد این تنها روشی است که حدس میزنم برای تصمیمگیری صحیح است. او تصمیمات درستی را در مورد روش تمرینی که قرار بود انجام دهد، گرفت، اما وی در توانایی خودش، خودباوری داشت که تصمیم درستی میگرفت،جونز و همکاران(2002).
4: داشتن تمایل سیریناپذیر و انگیزههای درونی برای موفقیت:
شرکتکنندهها(منظور آزمودنیها) احساس میکنند که اجراکنندهای که از سرسختی ذهنی برخوردار است، میل بسیار قدرتمندی برای موفقیت دارد، و انگیزهاش از اعماق وجودش نشأت میگیرد: انگیزهها میبایستی برای شما باشد... شما باید واقعاً آن را بخواهید چون دستیابی به موفقیت کار بسیار سختی است. در این روش، این ویژگی برای اجراکنندگان یک مرجع داوری و مفهومی مجهز به وجود میآورد به این معنی که وقتی پیشرفت بهطور واقعی سخت میشود، نهتنها در رقابت بلکه در تمرین و سبک زندگی کلی نیز حائز اهمیت است. این میل چنان قوی است که اجراکنندگان سرسخت، تقریباً هر کاری را، به هر قیمتی که باشد، در حیطهی قوانین برای موفق شدن انجام خواهند داد. این ویژگی از قول یک شرکتکننده به نحو احسن در زیر توصیف شده است، شما واقعاً خواهان آن هستید، اما شما خواهان انجام آن برای خودتان هستید، زمانی که شروع به انجام آن برای فرد دیگری میکنید، با مشکل مواجه میشوید، جونز و همکاران(2002).
5: اینکه در کارهای پیش رو و در مواجه با حواسپرتیهای ویژهی رقابت تمرکز خود را بهطور کامل حفظ کنید.
شرکتکنندهها معتقدند که اجراکنندگان نخبه سرسخت، میتوانند در مورد آنچه مجبور به انجام دادن آن هستند، کاملاً تمرکز خود را حفظ کنند، علیرغم، حوادث مربوط به رقابت، که در اطرافش رخ میدهد.
یک شرکتکننده اظهار کرد؛ زمانی که پدیدهها در اطراف شما رخ میدهند، چه مثبت و چه منفی باشند، شما فقط چشمتان را به روی توپ و آنچه انجام میدهید، نگهدارید. شرکتکنندهی دیگر اظهار کرد اگر میخواهید بهترین باشید، شما باید بهطور کامل بر آنچه انجام میدهید، تمرکز کنید. درحالیکه دیگری اظهار کرد حواسپرتیهای حتمی وجود دارد شما صرفاً مجبور هستید بر آنچه نیاز به تمرکز دارد، تمرکز کنید، جونز و همکاران(2002).
6: به دست آوردن مجدد کنترل روانی، در پی حوادث غیرمنتظره و غیرقابلکنترل؛
شرکتکنندهها به موقعیتهای رقابتی اشاره میکنند که در آن اتفاقات زیادی میتواند رخ دهد، که خارج از کنترل شما هستند. یک شرکتکننده اظهار کرد؛ حتی زمانی که فکر میکنید کارها علیه شما هستند، مثل مسابقات با داوریهای جهتدار،آبوهوای نامناسب و... اجراکنندگان سرسخت، میتوانند خودشان را بازسازی و دوباره به رقابت بازگردند و به موفقیت دست یابند. فرد دیگر این ویژگی را به شکل زیر خلاصه بندی کرد: این ویژگی قطعاً در این مورد است که رخدادهایی را که انتظار نداشتید یا نمیتوانید کنترل کنید، مضطربتان نکند، شما درصدد آن هستید که کنترل خود را بازیابید، جونز و همکاران(2002).
7: کنار زدن محدودیت دردهای جسمانی و روانی، درعینحال حفظ راهبرد و تلاش تحت فشار در تمرین و رقابت.
شرکتکنندهها این ویژگی را اینگونه توصیف میکنند که شما قادر خواهید بود خود را از طریق مصمم بودن در انجام آن چه را که باید انجام دهید، در مسیر نیازمندیهای جسمانی و روانی تمرین و رقابت هدایت کنید. یک اجراکننده این ویژگی را چنین توصیف میکند: در ورزش شما مجبورید با دردهای جسمی مثل خستگی، از دست دادن آب بدن و از پا در آمدگی دست و پنجه نرم کنید، جونز و همکاران(2002).
8: اقرار به اینکه اضطراب رقابتی اجتنابناپذیر است و درک این حقیقت که شما میتوانید از عهدهاش برآیید.
شرکتکنندهها معتقد بودند که تمام اجراکنندگان تجربهی مقداری اضطراب در رقابت را دارند بهویژه آنهایی که در تیم ورزشی خودشان عضو مهمی هستند، یا زمانی که معتقدید از شما انتظار میرود که برنده شوید. بههرحال اجراکننده سرسخت، میتواند بر اضطراب رقابت غلبه کند تا موفق گردد. اضطراب اجتنابناپذیر است و شما مجبورید بر آن مسلط شوید. یک شرکتکننده اظهار عقیده کرده که: اقرار میکنم که من عصبانی خواهم شد بهویژه زمانی که فشاری را متحمل میشوم، اما ضروری است که بر آن مسلط شوم و کنترل آن را به دست گیرم، جونز و همکاران(2002).
9: بهطور نامطلوبی تحت تأثیر اجراهای خوب و بد دیگران قرار نگیریم.
به نظر میرسد این ویژگی ، ویژگی مسابقه و رقابت است. شرکتکنندهها احساس میکنند که اجراهای دیگران میتواند تأثیر عظیمی بر عملکرد آنها داشته باشد. شما صرفاً مجبورید بر خودتان و اجرایتان تمرکز کنید. اجراکنندگان سرسخت، اجراهای خوب دیگران را بهعنوان انگیزه استفاده میکنند و بهجای اینکه بگویند من نمیتوانم با آن سرعت اجرا کنم، آنها میگویند او بهتر از من نیست، لذا درصدد آن هستم آنجا بروم و او را شکست دهم. شرکتکنندهی دیگری نیز تأکید کرد که تحت تأثیر اجراهای بد دیگران قرار نگرفتن نیز مهم است، همین امر در مورد اجراهای ضعیف حریفان در باد، باران و غیره صادق است؛ شما نمیتوانید اجازه دهید که آن امر بهانهای را برای بد بازی کردن به دست شما دهد ،جونز و همکاران(2002).
10:پیشرفت کردن تحت فشار رقابت؛
بر اساس گفته آزمودنیها، اجراکنندگان سرسخت، بدون توجه به آنچه رخ داده است، میتوانند بازی خودشان را زمانی که موقعیت آن را میطلبد، بهبود بخشند. یک آزمودنی اظهار کرد که : اگر میخواهید به چیز باارزشی دستیابید، قطعاً فشار وجود دارد، افراد سرسخت انعطافپذیرند و از فشار رقابتی برای نمایش بهترین اجرایشان استفاده میکنند،جونز و همکاران(2002).
11؛ اینکه در مواجه با عوامل حواسپرتی در زندگی شخصی بهطور کامل تمرکز خود را حفظ کنیم.
آزمودنیها اعتقاد داشتند که ورزشکاران سرسخت جلوی مشکلات فردی را میگیرند، درحالیکه این ویژگی برای تمرین کردن نیز کاربرد دارد، تمرکز اصلی اظهارات شرکتکنندهها به روی مسابقات بود. یک شرکتکننده گزارش داد که اجراکنندگان ایدهآل ازنظر سرسختی ذهنی ، به طریقی وارد عمل میشوند که مشکلات فردی بهعنوان منبع انگیزانندهای عمل خواهد کرد. کاملاً معلوم بود که شرایط فردی خواه بد یا خوب، نباید امکان حواسپرتی را به آنها بدهد. زمانی که در رقابت حضور دارید، شما نمیتوانید اجازه دهید که حواستان به چیزهای دیگر پرت شود، و مهم نیست که چه مشکلی برای شما پیشآمده است، شما نمیتوانید پای مشکل را به عرصه اجرا بکشید،جونز و همکاران(2002).
12: تغییر تمرکز ورزشی بهصورت بود یا نبود طوری که لازم است.
هرچند تمام ویژگیهایی که توسط آزمودنیها مهم تلقی شد و برای اجراکنندگان ایدهآل ازلحاظ سرسختی ذهنی، ضروری است. قادر به تغییر تمرکز ورزشی بهصورت بود یا نبود طبق برآورد بهعنوان آخرین مورد واضح به نظر میرسید. شرکتکنندهها اظهار کردند اینکه چه زمان باید کنترل بر موضوعی وجود داشته باشد و چه زمان نیازی به کنترل نیست در طول اجراهایشان بسیار حائز اهمیت است ازاینرو از آن بهعنوان بودن یا نبودن کنترل در موقع لازم یاد میکنند.( جونز و همکاران، 2002)
جدول2-1.ویژگیهای ورزشکاران سرسخت ذهنی که جونز و همکاران(2002) به ترتیب اهمیت ارائه کرده است.
ویژگیهای سرسختی ذهنی به ترتیب اهمیت ازنظر آزمودنیهای نخبهداشتن خودباوری استوار به توانایی خود برای دستیابی به اهداف رقابتی.بازگشت پس از مشکلات اجرایی بهواسطه ارادهی روزافزون برای موفقیت.داشتن خودباوری استوار مبنی بر اینکه شما دارای ویژگی و تواناییهای منحصربهفردی هستید که شما را نسبت به حریفانتان برتر میسازد.داشتن میل سیر نشدنی و انگیزه درونی برای موفقیت.اینکه در کار پیش روی، در مواجه با حواسپرتیهای ویژه رقابتی تمرکز خود را بهطور کامل حفظ کنید.به دست آوردن مجدد کنترل روانی در پی حوادث غیرمنتظره و غیرقابلکنترل بهویژه رقابت.کنار زدن محدودیت دردهای جسمانی و روانی، درعینحال حفظ راهبرد و تلاش تحت فشار(تمرین و رقابت).اقرار به اینکه اضطراب رقابت اجتنابناپذیر است و درک این حقیقت که شما میتوانید از عهدهاش برآیید.اینکه بهطور نامطلوبی تحت تأثیر اجراهای خوب و بد دیگران قرار نگیریم.پیشرفت کردن.اینکه در مواجه با حواسپرتیهای زندگی شخصی بهطور کامل تمرکز خود را حفظ کنید.تغییر یک تمرکز ورزشی بهصورت بود یا نبود، در زمانی که لازم است.
-2-4-2)هفت ویژگی اجراکنندگان سرسختی ازنظر لوهر 1986
لوهر(1986) بر اساس پرسشنامه عملکرد روانی(PPI) که اولین پرسشنامه سرسختی ذهنی در روانشناسی ورزش محسوب میشود،7 عامل اعتمادبهنفس، کنترل توجه، کنترل انرژی منفی، انگیزش، کنترل نگرش، انرژی مثبت، کنترل تجسم و تصویرسازی را بهعنوان عوامل کلیدی سرسختی ذهنی در نظر گرفت و مدعی شد که این 7 عامل اصلیترین خصوصیات ورزشکاران و مربیان برجستهای بوده است که دارای ذهنی بادوام و پایداری بودهاند، که او با آنها کار کرده است.
تعاریف خلاصهای از هرکدام از این مهارتها در ادامه عنوان میشود:
اعتمادبهنفس: شناخت، احساسات و تصاویر مثبت درباره آن چیزی که فرد میتواند انجام دهد و یا به دست آورد(برای مثال: من به خودم بهعنوان یک بازیکن اعتقاد دارم).
کنترل انرژی منفی: توانایی کنترل احساسات و هیجانات منفی ازجمله ترس، خشم، ناامیدی و تنفر(برای مثال: من در طول مسابقه خشمگین و ناامید نمیشدم).
کنترل توجه: توانایی حفظ تمرکز مداوم بر روی یک تکلیف نزدیک. توانایی افزایش هوشیاری به آن چیزی که مهم است و کاهش آگاهی و هوشیاری از آن چیزی که اهمیت ندارد( برای مثال: من احساسات و هیجانات مزاحم را بهسرعت دفع کرده و مجدداً تمرکز خود را کسب میکنم).
کنترل تجسم و تصویرسازی: توانایی فکر کردن به تصاویر مثبت و حمایتکننده و توانایی کنترل تجسم ذهنی در جهت مثبت و سازنده(برای مثال: قبل از مسابقه، تصویر خودم را در حال اجرای عالی میبینم).
سطح انگیزش: میزان آمادگی برای تداوم برنامههای تمرینی و تحمل درد،ناراحتی و ازخودگذشتگی برای پیشرفت روبه جلو(برای مثال: من انگیزه بالایی برای بهترین اجرای خوددارم).
انرژی مثبت: توانایی تحریک و نیرومند شدن از طریق شوخی، شادی، عزم، مثبت بودن و روحیه همکاری تیمی داشتن(برای مثال: من میتوانم بهصورت قدرتمندی هیجان مثبت خود را در طول مسابقه حفظ کنم).
کنترل نگرش: کنترل بر روی عادات، تفکرات و عقاید فردی که نشان میدهد تا چه اندازه میزان نگرشهای مشخص فرد، سازگار و همسان با عملکردهای سطح بالای موفقیتآمیز است(برای مثال: من در طول مسابقه، مثبت اندیش هستم) میدلتون(2004).
2-2-5)سرسختی ذهنی و نوع ورزش
بول و همکاران(2005) اظهار کردند که سرسختی ذهنی ممکن است خاص برخی ورزشها باشد. این احتمال وجود دارد که تفاوت در سرسختی ذهنی به نوع ورزش یعنی تیمی یا انفرادی بودن یا ماهیت برخوردی و غیر برخوردی بودن ورزش بستگی داشته باشد، ولی نتایج تحقیق نیکولز و همکاران(2009) نشان داد که تفاوتی در سرسختی ذهنی بین ورزشکاران تیمی و انفرادی و نوع ورزش برخوردی یا غیر برخوردی وجود ندارد(نیکولز و همکاران،2009).
بوت و همکاران(2010) در تحقیقی جامع با عنوان بررسی سرسختی ذهنی در ورزشکاران دانشگاهی ملی اثر همتیمیها و بازیکنان همتیمی بر سرسختی ذهنی را مورد بررسی قرار دادند. 11 ورزشکار از 15 نمونه این تحقیق بر اهمیت همتیمیها در توسعهی سرسختی ذهنی اشاره کردند. آنها عنوان کردند که همتیمیها در شرایط سخت تمرینی و رقابت با صحبتهای انگیزاننده و کمکهای خود موجب سرسختی ذهنی آنها را فراهم میآورند. در مصاحبههایی که با شرکتکنندگان این تحقیق انجام شد یکی از ورزشکاران اظهار کرد:
در تیم ما رقابت بسیار زیادی بین همهی بازیکنان وجود دارد و همه سعی میکنند در این رقابت پیروز شوند و جایگاهی را در تیم داشته باشند، این باعث میشود که ما تحت فشار زیادی قرار بگیریم و بیشتر تمرین کنیم و این باعث میشود که ما از لحاظ ذهنی سرسخت شویم. یکی از بازیکنان فوتبالیست در این تحقیق اظهار کرد: ما همه به دنبال پیروزی هستیم و این یک جو حمایتی در تیم ایجاد میکند و باعث میشود که ما به جلو حرکت کنیم و در راه به جلو رفتن همزمان باید با همتیمیهای خود رقابت کنیم این باعث میشود که ما در رقابت و تمرین بهترین تلاش خود را انجام دهیم و حتی در این حین نیز همدیگر را تشویق میکنیم و همهی اینها منجر به سرسخت شدن ما میشود. نتایج این تحقیق نشان داد که علاوه بر محیط تمرینی رقابتی باهم اعضای تیم، مثبت بودن این محیط، تشویق مربیان و افراد مهم باعث توسعهی سرسختی ذهنی در ورزشکاران میشود(بوت و همکاران،2010).
2-2-6)ورزشکاران نخبه در مقابل ورزشکاران دانشگاهی
اغلب ادبیات موجود در مورد سرسختی ذهنی بر ورزشکاران نخبه تمرکز کرده است(مانند ورزشکاران حرفهای، المپیکی یا سطح ملی) و اندازهگیریهای موجود بر اساس مطالعاتی که بر روی ورزشکاران نخبه انجامشده بهدستآمده است. مطالعات بر ورزشکاران دانشگاهی توجه کمی کردهاند و این امکان وجود دارد که ابزارهای سرسختی ذهنی برای ورزشکاران نخبه نسبت به ورزشکاران دانشگاهی استاندارد بیشتری داشته باشند. بههرحال شرایط برای ورزشکاران دانشگاهی نسبت به نخبه متفاوت است و ابزار سرسختی ذهنی برای آنها نیز ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشد. برای مثال ورزشکاران نخبه در هر رقابت در شرایط دشواری قرار میگیرند و تهدیدهایی برای آنها وجود دارد درحالیکه ورزشکاران دانشگاهی ممکن است شرایط مشابه با فشار رقابتی شدید را در برخی اوقات تجربه کنند. ورزشکاران دانشگاهی در سرسختی ذهنی با ورزشکاران نخبه متفاوت هستند زیرا تفاوتهایی در نوع، شدت و تکرار شرایط فشارزا برای آنها وجود دارد. به دلیل شرایط متفاوت ورزشکاران دانشگاهی به نظر میرسد بهتر است مقیاسی بر اساس ویژگیهای آنها طراحی شود. اگرچه تفاوتهایی در مؤلفههای سرسختی ذهنی بین ورزشکاران نخبه با دانشگاهی وجود دارد اما هنوز هم ابزارهای سرسختی ذهنی طراحیشده برای ورزشکاران نخبه برای ورزشکار دانشگاهی استفاده میشود. با توجه به درآمد زیاد ورزش دانشگاهی تعیین اینکه چه چیزی پیروزی را برای تیمهای ورزشی به ارمغان میآورد برای مربیان بسیار مهم است. ازاینرو طراحی ابزارهایی برای ارزیابی و سنجش عوامل روانی ورزشکاران دانشگاهی میتواند در راستای تحقق این امر مفید باشد. طراحی ابزاری برای سرسختی ذهنی بهعنوان یکی از عوامل موفقیت ورزشکاران در این راستا قرار دارد.
2-2-7)تفاوتهای جنسیتی در سرسختی ذهنی
جنسیت یکی از متغیرهایی است که توجه تحقیقات اخیر مربوط به سرسختی ذهنی را به خود جلب کرده است. برخی مطالعات سرسختی ذهنی جنسیت را مورد بررسی قرار دادند. نیکولز و همکاران(2009) به بررسی تفاوتهای جنسیتی، سطح موفقیت و سن در سرسختی ذهنی پرداختند. آنها دریافتند که ورزشکاران مرد در سرسختی ذهنی نمرهی بالاتری کسب کردند. ترکیبی از اعتمادبهنفس و تمایل به پیروزی ممکن است باعث سرسختی ذهنی بیشتر مردان نسبت به زنان شود(مادریگال و همکاران،2013). نیکولز و همکاران(2009) بیان کردند که بیشتر بودن سرسختی ذهنی در مردان را میتوان با بیشتر بودن اعتماد(اطمینان) که یکی از مؤلفههای اصلی سرسختی ذهنی است توضیح داد چراکه در نتایج تحقیق آنها مردان در مؤلفهی اطمینان نیز در سطح بالاتری نسبت به زنان قرار داشتند. نیولند و همکاران(2013) نشان داند که نمره سرسختی ذهنی بسکتبالیستهای زن بهطور معناداری از بسکتبالیستهای مرد کمتر بود. تعدادی از تحقیقاتی که به بررسی تفاوتهای جنسیتی در سرسختی ذهنی پرداختهاند نیز از بیشتر بودن سرسختی ذهنی و مؤلفههای آن در مردان خبر میدهند(نیولند و همکاران،2013). در مطالعهای در مورد اطمینان ورزشی و جهتگیری رقابتی، ویلی(1988) به این نتیجه رسید که ورزشکاران دبیرستانی و دانشگاهی مرد نسبت به همتایان زن اطمینان بیشتری دارند(نیکولز و همکاران،2009). در نمونهای از بازیکنان نخبه بزرگسال فایندلی و بوکر(2009) یافتند که مردان بهطور سختتری رقابت میکنند و جهتگیری به سمت پیروزی آنها بیشتر است. ترکیب رقابتجویی، اعتماد و جهتگیری به سمت پیروزی بیشتر مردان ممکن است باعث بیشتر شدن سطح سرسختی ذهنی آنها نسبت به زنان شود(نیکولز و همکاران،2009).
2-2-20)سرسختی ذهنی و مقابله با استرس
واضح است که سرسختی ذهنی یک ویژگی منحصربهفرد است که میتواند حائلی میان اثرات مخرب استرس با افراد شود، و به ورزشکاران اجازه میدهد تحت تأثیر تقاضاهای محیط واقع نشوند. مشخص شده است که افراد سرسخت نهتنها بهطور مؤثرتری استرس ناشی از کارشان را مدیریت میکنند بلکه این مدیریت استرس در دیگر جنبههای زندگیشان مشاهده میشود(مادی،2004 به نقل از کراست،2009). مطالعات اخیر نشان میدهد که افراد سرسخت به دنبال حل کردن موقعیتهای استرسزا هستند و این افراد کمتر از این موقعیتها فرار میکنند. نیاز به درک رابطهی رابطه بین سرسختی ذهنی و راههای مقابله با استرس وجود دارد و باید جنبههای شناختی و عملی این رابطه مورد تحقیق قرار بگیرد(کراست،2009).
نتایج برخی از تحقیقاتی که در رابطه با سرسختی ذهنی و مقابله صورت گرفته است نشان میدهد که سرسختی ذهنی همبستگی مثبتی با استراتژیهای مقابلهای مسئله محور و همبستگی منفی با استراتژیهای مقابلهای اجتنابی دارد. بااینحال معلوم نیست که آیا ورزشکاران هرکدام از روشهای خاصی برای مقابله با استرس استفاده میکنند؟ و آیا در زمینههای دیگر زندگی نیز از همان روش مقابله استفاده میکنند؟ علاوه بر این درک تأثیر سرسختی ذهنی فراتر از زمینههای ورزشی خاص، پیامدهای مهمی برای پزشکان و محققان دارد ازاینرو آنها به دنبال توسعهی سرسختی ذهنی هستند(کراست،2009).
2-2-21)خوشبینی و سرسختی ذهنی
مطالعات متعدد در طول چند دههی گذشته خیلی از فواید خوشبینی را نشان داده است. فوایدی مانند خلق و خوی خوش و رضایتمندی، افزایش انگیزه، موفقیتهای بزرگتر در زمینههای مختلف کاری، تحصیلی و ورزشی. گولد و همکاران (2002)، در تحقیقی اظهار کردند که یکی از ویژگیهای مشترک بسیاری از ورزشکاران المپیکی خوشبینی است. بر اساس این یافتهها، ورزشکارانی که در سطوح بالا رقابت هستند، از خوشبینی و انتظار نتایج مثبت بیشتر بهره میبرند، از سوی دیگر یکی دیگر از ویژگیهای ورزشکاران نخبه سرسختی ذهنی است. بر طبق تحقیقات ، خوشبینی و سرسختی ذهنی بهطور بالایی ارتباط دارند. این نشان میدهد که احتمالاً با افزایش خوشبینی ، سرسختی ذهنی هم میتواند افزایش یابد و این منجر به دستیابی ورزشکاران به موفقیت بیشتر میشودگولد و همکاران(2002).
2-3)تحقیقات داخلی و خارجی
2-3-1)تحقیقات داخلی
نتایج تحقیق رادی و همکاران(1392) با عنوان بررسی رابطه خوشبینی اسلامی، افسردگی وسبکهای مقابله با استرس در دانشجویان نشان داد بین روش مقابله با استرس مسئله مدار و خوشبینی اسلامی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه این تحقیق نشان داد که افراد خوشبین از سبکی استفاده میکنند که به آنها امکان میدهد بر مشکلات غلبه کنند. دلایل گوناگونی وجود دارد که موجب میشود افراد خوشبین از سبکهای مقابله مسئله مدار استفاده کنند. توجه افراد خوشبین به استعدادها و تواناییهای خود، این زمینه را در آنان فراهم میسازد که هنگام مواجهه با مشکلات دنبال راهحل باشند، تلاش میکنند از نیروها و تواناییهاي خود بهصورت مطلوب بهره ببرند. توجه به امکانات، داشتهها و نعمتهای زندگی این روحیه را تقویت میکند که فرد به دنبال حل مشکلات زندگی باشد و از امکانات موجود در جهت مقابله با موقعیتها و رویدادهای تنشزا بهره گیرد.
نتایج تحقیق طاعتی و همکاران(1392) در رابطه با نقش واسطهای خوشبینی در رابطه با واکنش به تجارب استرسزای تحصیلی نشان داد که بین تجارب تحصیلی استرسزا و واکنشها به این تجارب رابطه مثبت و معنادار، بین استرس تحصیلی ادراك شده با خوشبینی و بین خوشبینی و واکنشها به عوامل استرسزاي تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر با تأکید بر مدل اثرات واسطهای خوشبینی در رابطه بین استرس تحصیلی و واکنشها به عوامل تحصیلی استرسزا نشان میدهد که خوشبینی بهمثابه یک منبع مقابلهای انطباقی بخشی از تمایز و پراکندگی در پاسخ ترجیحی به عوامل استرسزاي تحصیلی را تبیین میکند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که در بین دانشجویان دختر و پسر بخشی از تمایز در چگونگی پاسخ به عوامل استرسزاي تحصیلی در مواجهه با تجارب تحصیلی استرسزا، از طریق کیفیت روانشناختی خوشبینی قابل تبیین است.
نتایج تحقیق باقری و غرایی(1391) با عنوان مقايسه سرسختي ذهني ميان کشتيگيران مبتدي و ماهر و همبستگي آن با برخي متغيرهاي فردي و تمريني نشان داد ميانگين نمرات سرسختي ذهني و خرده مقياسهاي آن در کشتي گيران ماهر به طور معنيداري نسبت به کشتي گيران مبتدي بيشتر بود و ارتباط معنيداري بين متغير هاي سن و سطح تحصيلات با سرسختي ذهني وجود نداشت اما رابطه بين متغيرهاي تجربه، افتخارات کسب شده و ميزان تمرين با سرسختي ذهني معنيدار بود.
یافتههای تحقیق نصیر(1390) با عنوان رابطهی راهبردهای مقابله با استرس و تاب آوری با خوش بینی در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه نشان داد بین راهبردهای مقابله با استرس با خوشبینی دانش آموزان رابطه وجود دارد. بین راهبرد مقابلهای مسئله مدار با خوشبینی دانش آموزان رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد، یعنی با افزایش راهبرد مقابله مسئله مدار در دانش آموزان، خوشبینی آنان افزایش مییابد. بهعلاوه بین راهبردهای مقابلهای هیجان مدار با خوشبینی دانش آموزان رابطهی منفی معناداری وجود دارد، یعنی با کاهش راهبرد مقابلهی هیجان مدار در دانش آموزان، خوشبینی آنان افزایش مییابد. همچنین بین راهبردهای مقابله غیر مؤثر با خوشبینی دانش آموزان رابطه منفی معنادار وجود دارد، یعنی با کاهش راهبرد مقابلهی غیر مؤثر در دانش آموزان، خوشبینی آنان افزایش مییابد. در واقع افرا خوشبین مقابلهکنندگان فعال و پرتلاشی هستند که دست به برنامهریزی میزنند و فعالانه عمل میکنند و تلاش میکنند به بهترین شکل ممکن موقعیت استرسزا را تغییر دهند و از عهدهی استرس برآیند.
نتایج تحقیق کاشانی(1389) در رابطه با مقایسه سرسختی ذهنی زنان و مردان ورزشکار رشتههای انفرادی تماسی و غیر تماسی نشان داد که سرسختی ذهنی مردان ورزشکار از زنان ورزشکار بالاتر است همچنین ورزشکاران برخوردی میزان سرسختی ذهنی بالاتری را نسبت به ورزشکاران غیر برخوردی داشتند ولی بین سرسختی ذهنی ورزشهای تیمی و انفرادی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتایج تحقیق افضلی و همکاران(1386) با عنوان بررسی ارتباط خوشبینی با بهزیستی روانشناختی و سبکهای مقابلهای در دانشجویان نشان داد خوشبینی باعث میشود که افراد از شیوهی مقابله با استرس مسئله مدار استفاده کنند که این به کاهش استرس کمک میکند. افراد خوشبین هنگامیکه با وقایع استرسزای اساسی مواجه میشوند کمتر دچار بیماری جسمی و افسردگی میشوند. برعکس افراد بدبین به احتمال زیاد دچار افسردگی میشوند. به نظر میرسد که خوشبینها بهتر مقابله میکنند، سختتر تلاش میکنند و بهتر از خودشان مراقبت میکنند. بررسی شواهد نشان میدهد که خوشبینها نسبت به بدبینها هنگام مواجه با سختی در زندگیشان رنج کمتری میبرند. افرادی که دربارهی آینده مطمئن هستند به تلاشهای مداوم خود ادامه میدهند، حتی وقتیکه با فاجعهای سخت روبرو میشوند. افرادی که مردد هستند به احتمال بیشتری سعی در دور شدن از فاجعه میکنند، چنانکه گویی با تفکرات آرزومندانه میتوانند از آن فرار کنند.
نتایج تحقیق موسوی نسب و تقوی(1384) در رابطه با تأثیر خوشبینی بر راهبردهای کنار آمدن و سازگاری روانشناختی در نوجوانان نشان داد که افراد خوشبین در راهبردهای مقابلهای مسئلهدار با افراد بدبین تفاوت دارند در توجیه این یافتهها باید گفت که افراد خوشبین در برابر مشکلات و استرسهای گوناگون، در راستای تغییر یا حذف عامل استرسزا کوشش میکنند. از آنجا که خوشبینها درباره آینده مطمئن هستند، به تلاش ادامه میدهند، حتی هنگامیکه با ناملایمات جدی روبرو میشوند. افراد بدبین، مردد هستند و بیشتر میکوشند تا خودشان را از ناملایمات کنار بکشند. نتیجه تحلیل رگرسیونی به عمل آمده نشان داد که خوشبینی پیشبینی کننده راههای مقابله با استرس مسئله مدار است. خوشبینها بر این باورند که کنترل بیشتری دارند و بر استرس متمرکز میشوند.
2-3-2)تحقیقات خارجی
نتایج تحقیق مادریگال و همکاران(2013) در رابطه با توسعه مقیاس سرسختی ذهنی نشان داد که مؤلفههای سرسختی ذهنی(ثبات و کنترل) با راههای مقابله با فشار و استرس ارتباط دارند. نتیجهی این تحقیق راجع به رابطهی مؤلفههای سرسختی ذهنی با سایر مؤلفهها نشان از رابطه معنادار سرسختی ذهنی با موفقیت و عملکرد ورزش دارد.
نتایج تحقیق نیولند و همکاران(2012) در رابطه با متغیرهای واسطه بین سرسختی ذهنی و عملکرد در بسکتبال نشان داد که متغیرهای واسطهای چون راههای مقابله با استرس که باعث کنترل استرس و مواجه موفق با شرایط استرسزا میشود با سرسختی ذهنی در ارتباط است. افراد با نمرات بالای سرسختی ذهنی از راههای مقابلهای مؤثرتری(مقابلهی مسئله محور) استفاده میکنند و درنتیجه موجب عملکرد موفقیتآمیز آنها میشود.
نتایج تحقیق لوی و همکاران(2012) با عنوان نقش مستقیم و واسطهای سرسختی ذهنی نشان داد که درک ورزشکاران از موقعیتهای استرسزا متفاوت است. ورزشکاران سرسخت موقعیتهای دشوار را چالش و ورزشکاران با سرسختی ذهنی کمتر موقعیتها را تهدید میدانند علاوه بر این ورزشکاران سرسخت استرس کمتری را درک میکنند. درک متفاوت ورزشکاران سرسخت ذهنی باعث مواجه با استرس بهتر و رویکرد مقابلهای مؤثرتری در این ورزشکاران میشود، در مقابل ورزشکاران با سرسختی ذهنی کمتر رویکردهای هیجانی و احساسی در مقابله با استرس اتخاذ میکنند.
نتایج تحقیق شیرمان و همکاران(2011) با عنوان مقایسه سطوح خوشبینی و استرسهای زندگی در بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران نشان داد که خوشبینی بهعنوان مکانیسمی مقابلهای برای موقعیتهای دشوار و چالشبرانگیز است و بین خوشبینی و بدبینی با استرس ارتباط وجود دارد، همچنین نتایج تحقیق از تفاوت استفاده از راههای مقابله با استرس در میان افراد خوشبین و بدبین خبر میدهد.
در پژوهشي كه كريپل و كینگ(2010)، با عنوان ارتباط بين استرس، سبکهای مقابله و خوشبینی در دانشجويان دورهی ليسانس انجام دادند، نتايج نشان داد كه بين خوشبینی و راهبردهاي مقابله رابطه وجود دارد و بهعلاوه خوشبینان از راهبردهاي مقابلهی مثبتتر استفاده میکردند و كمتر احتمال داشت كه تربيت و آموزش را بهعنوان یک منبع استرس در نظر بگيرند، درحالیکه دانشجوياني كه از سبکهای مقابلهی منفي و غير متعهدانه استفاده میکردند، بيشتر احتمال داشت كه تربيت و آموزش را بهعنوان منبع استرس و فشار يا بهعنوان یک گريز در نظر بگيرند.
همچنین در پژوهشي كه دنيل ديويد و همكاران(2010)، با عنوان ارتباط بين پاسخهای مقابلهای و خوشبینی – بدبيني در پيشبيني سطوح رنج و ناراحتي كه بيماران سرطاني متحمل میشوند انجام دادند،نتايج اين پژوهش نشان داد كه خوشبینی – بدبيني و پاسخهای مقابلهای با سطوح رنج و ناراحتي كه بيماران سرطاني متحمل میشوند رابطه دارد.
نتایج پژوهش دبي و همكاران(2010)، با عنوان ارتباط بين كیفيت زندگي، راهبردهاي مقابله، خوشبینی، اضطراب و افسردگي در بيماران مبتلا به سرطان نشان داد كه بين راهبردهاي مقابله و خوشبینی رابطه وجود دارد و استفاده از سبك مقابلهی منفي با سطوح پايين خوشبینی و سطوح بالاي اضطراب رابطه دارد. و سطوح پايين خوشبینی با سطوح بالاي اضطراب و افسردگي و سطوح بالاي خوشبینی با سطوح پايين اضطراب و افسردگي مرتبط است.
سگرستروم(2010)، در تحقیقی فراتحلیلی در دانشگاه کنتاکی با عنوان خوي و منش خوشبینی و راهبردهاي مقابله نشان داد كه بين خوشبینی و راهبردهاي مقابله رابطهی مثبت معناداري وجود دارد كه هدف آن، حذف، كاهش يا مديريت هیجانهاست و خوشبینی بهطور منفي با راهبرد مقابلهی اجتنابی مرتبط است.
نتایج تحقیق کیسلر و همکاران(2009) با عنوان سرسختی ذهنی، استرس و رویکردهای مقابله مؤثر نشان داد که سرسختی ذهنی با راههای مقابله با استرس ارتباط معنادار دارد. ورزشکاران با سرسختی ذهنی بالا از راهبردهای مقابله با استرس مسئله محور استفاده میکنند و در پی آن هستند که مسئله را بررسی و حل کنند درحالیکه ورزشکاران با نمره پایین سرسختی ذهنی از راهبرهای هیجان محور در مقابله با استرس استفاده میکنند. این بدین معناست که سرسختی ذهنی بالا رابطهی مثبت و معناداری با رویکرد مقابله با استرس مسئله محور دارد و با رویکرد مقابله با استرس هیجان محور رابطه منفی معناداری دارد. از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به درک متوسط و پایین استرس توسط ورزشکاران سرسخت اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سرسختی ذهنی باعث مقابله مؤثرتر ورزشکاران با استرس و شرایط استرسزا میشود.
منیكس و مارگارت(2009)، به بررسی خوشبینی، کیفيت زندگي و راهبردهاي مقابله در جوانان مبتلا به سرطان پرداختند و آنها دریافتند که خوشبینی با سلامت روانشناختی و سلامت كاركردهای جسمانی و با كیفيت زندگي بالاتر و بهتر رابطه دارد، بهعلاوه خوشبینی با استفاده از سبکهای مقابلهی مثبت ارتباط دارد و سبك مقابلهی اجتنابي منفي با سلامت روانشناختی ضعیفتر و پایینتر مرتبط است.
نتایج تحقیق نیکولز و همکاران(2009) با عنوان سرسختی ذهنی در ورزش: سطوح موفقیت، جنسیت، سن، تجربه و تفاوت در نوع ورزش نشان داد که ورزشکاران با سرسختی ذهنی بالاتر سعی میکنند که از رویکردهای مقابلهای مؤثر با استرس استفاده کنند و این ورزشکاران کمتر از رویکردهای مقابلهای اجتنابی استفاده میکنند. دیگر نتایج این تحقیق در مورد رابطهی بین سرسختی ذهنی و خوشبینی نشان داد که بین نمره بالای کلی سرسختی ذهنی و خوشبینی رابطهی مثبت و بالایی وجود دارد و همچنین رابطه منفی و معناداری بین سرسختی ذهنی و بدبینی وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که خوشبینی میتواند سرسختی ذهنی را پیشبینی کند.
نتایج تحقیق نیکولز و همکاران(2008) با عنوان سرسختی ذهنی، خوشبینی و مقابله در ورزشکاران نشان داد که افراد خوشبین میزان استرس کمتری را نسبت به افراد بدبین درک کرده و در مقابله با رویدادهای استرسزا بهتر عمل میکنند. نتایج این تحقیق نشان داد که ورزشکاران خوشبین معمولاً از سبکهای مقابلهای مؤثرتری نسبت به ورزشکاران بدبین استفاده میکنند همچنین نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین خوشبینی و سرسختی ذهنی رابطه معنادار وجود داشت و افراد خوشبین از سرسختی ذهنی بالاتری برخوردار بودند. از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به رابطهی معنادار میان سرسختی ذهنی و راههای مقابله با استرس اشاره کرد نتایج نشان داد که افرادی که از سرسختی ذهنی بالاتری برخوردارند از سبک مقابله با استرس مسئله محور استفاده کرد و افراد با سرسختی پایین معمولاً از سبکهای مقابله با استرس اجتنابی بهره میبرند پس بین سرسختی ذهنی با انتخاب نوع سبک مقابلهای نیز ارتباط معنادار وجود دارد.
نتایج تحقیق اسپیلر و همکاران(2007) با عنوان پیشبینی موفقیت ورزشکاران:عوامل و خصوصیات بازیکنان فوتبال دانشگاهی موفق، که بر روی 108 بازیکن فوتبال دانشگاهی مرد انجام شد نشان داد که مقابله با سختی و شرایط پرفشار جزءی از سرسختی روانی است و باهم ارتباط معناداری دارند.
مایکل(2006) پژوهشی با عنوان خوشبینی، راهبردهای مقابله و کیفیت زندگی در بیماران روانی انجام داد و به این نتیجه رسید که خوشبینی با راهبرد مقابلهی مسئله مدار،رابطهی مثبت معنادار و با راهبرد مقابلهی هیجان مدار رابطهی منفی معناداری دارد.
نتایج تحقیق گلد و همکاران(2002) با عنوان ویژگیهای روانی و توسعه آن در رقابتهای المپیک نشان داد که ورزشکارانی که در سطوح بالا رقابت میکنند(ورزشکاران المپیکی)، از خوشبینی و انتظار نتایج مثبت بیشتری بهره میبرند و یکی دیگر از ویژگیهای این ورزشکاران سرسختی ذهنی بالا است.نتایج دیگر این تحقیق نشان داد بین خوشبینی و سرسختی ذهنی رابطه مثبت و بالایی وجود دارد، این نشان میدهد که احتمالاً با افزایش خوشبینی ، سرسختی ذهنی هم میتواند افزایش یابد..
نتایج تحقیق (اسچیر و کارور ،1985) با عنوان خوشبینی، مقابله و سلامت نشان داد که افراد خوشبین در مواجهه با رویدادهای استرسزا مانند عمل جراحی، بیماری و دیگر موارد استرسزا بهتر از افراد بدبین عمل میکنند. در هنگام مواجه با چالش و سختیها، افراد خوشبین در مقابله با آنها با اعتقاد بیشتر به خود، با اطمینان و سماجت بیشتری عمل میکنند
2-3-3) نتیجهگیری تحقیقات
با توجه به تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در مورد سرسختی ذهنی، راههای مقابله با استرس و خوشبینی ، در اکثر تحقیقات بهجز چند تحقیق، خوشبینی روی سرسختی ذهنی و راههای مقابله با استرس و همچنین سرسختی ذهنی روی راههای مقابله با استرس به صورت کلی تأثیرگذار است.
منابع
ابراهیمی، کاظمآباد اعظم.(1389). بررسی رابطه سطوح تحول اخلاق و گرایشات نوع دوستانه با شیوههای مقابله با استرس در ابعاد شخصیتی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران . پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
اصلانخانی، محمدعلی؛ عبدلی،بهروز؛ زمانی ثانی، سیدحجت؛ فتحی رضایی، زهرا.(1388).هوش هیجانی در ورزشکاران معلول، فصلنامه روانشناسان ایرانی، 21، 24-15.
افضلی، اعظم.(1386). بررسی ارتباط خوشبینی با بهزیستی روانشناختی و سبکهای مقابلهای در دانشجویان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
باقری، سلیمان؛ غرایی، اقبال.(1391). مقايسه سرسختي ذهني ميان کشتي گيران مبتدي و ماهر و همبستگي آن با برخي متغيرهاي فردي و تمريني. اولین همایش علم کشتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
بشارت، محمدعلی.(1386).بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس سبکهای مقابله با استرس ورزشی، فصلنامه المپیک،شماره 3 ،105-95.
بلیغی، ریحانه(1390). بررسي شیوههای مدیریت استرس در ورزشكاران تیمهای مختلف ورزشی، پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه گیلان.
توکلی،مهین.(1377). تأثیر شیوهای مقابله با تنیدگی بر سلامت روانی در دانش آموزان دبیرستانهای تهران.پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
حاتمی، فرزانه؛ حاتمی شاه میر، الهام؛ ادیب پور، ناهید؛ طهماسبی، فرشید.(1391)رابطۀ بین سرسختی ذهنی و آمادگی جسمانی در دانشجویان دختر. مطالعات روانشناسی ورزشی، 2، 64-53.
حسین زاده مهدوی، معصومه(1387).بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی و خوشبینی با رویکرد شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر سلامت روان نوجوانان دختر مقطع دبیرستان،پایاننامه کارشناسی ارشد،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
حسینیان، سیمین؛ قاسمزاده، سوگند.(1386). اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس و هیجانات منفی بر اضطراب قهرمانان آمادگی جسمانی، کنگره بینالمللی روانشناسی کاربردی در ورزش قهرمانی، کمیته ملی المپیک،48-41.
حسینی، سیده عاصفه.( 1392). ارتباط بین هوش هیجانی و معنوی با راههای مقابله با استرس در ورزشکاران والیبالیست،پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات واحد کرج، دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی.
خدامرادپور،مژگان؛ یلفانی، علی؛ شعبانی بهار، غلامرضا.(1386). بررسی منابع مورد استفاده ورزشکاران ماهر و غیر ماهر در ارزیابی از خود، کنگره بینالمللی روانشناسی کاربردی در ورزش قهرمانی، کمیته ملی المپیک.75.
خدایاری فرد،محمد و همکاران.(1380).گستره پژوهشهای روانشناختی در حوزه دین، مجله اندیشه و رفتار، سال ششم ، 4 ،47-45.
خویشتندار، پرویز.(1385). رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان بوئینزهرا، پایاننامه کارشناسی ارشد ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی تهران.
داوری، رحیم.(1386).رابطه خلاقیت و هوش هیجانی با سبکهای کنار آمدن با استرس.دومین همایش ملی روانشناسی و جامعه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
رادی، حسین؛ مشایخی، سمانه؛ نوری، نجیب الله.(1392). بررسی رابطۀ خوشبینی اسلامی، افسردگی و سبکهای مقابله با استرس در دانشجویان. روانشناسی دین،6(1)،44-29.
رمضانی نژاد، رحیم؛ پناهی، مهریه؛ ریحانی، محمد.(1390).مقایسه روشهای مقابله با استرس در ورزشکاران رشتههای انفرادی تیمهای ملی ایران. فصلنامه المپیک، شماره 2، 169-155.
زمردی، سعیده.(1386). بررسی رابطه بین خوشبینی و سطح ترشح کورتیزول در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه علامه طباطبایی تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ،دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
طاعتی، فاطمه؛ شکری ،امید؛ شهیدی، شهریار.(1392). نقش واسطهای خوشبینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرسزا و واکنش به این تجارب. روانشناسی معاصر،8(1)، 90-73.
عرب علیدوستی، فاطمه(1385). مقایسه سبکهای مقابلهای و سخت روئی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه کنشی و بیماران زخم گوارشی و افراد سالم. پایاننامه کارشناسی ارشد.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
قربانی، زهره.(1387).بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و سطح خوشبینی والدین با میزان خوشبینی فرزندان نوجوان آنها. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
کاشانی ، ولی اله (1389). مقایسه سرسختی ذهنی زنان و مردان ورزشکار رشتههای انفرادی تماسی و غیر تماسی در سطوح مختلف مهارتی .پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
کشاورزی، محمدعلی؛ آریاپوران، سعید.(1389).نقش راهبردهاي مقابلهای در پیشبینی اضطراب شناختی-جسمانی و اعتمادبهنفس ورزشکاران انفرادي و تیمی. فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بهبود،شماره 2، 141-133.
گیلک، ملیحه، محمدی، علی زاده، باقری، فریبرز.(1392).رابطه تابآوری و خود پنداشت با خودکارآمدی معلولان جسمی دختر: نقش واسطهای خلاقیت، روانشناسی تحول: روانشناسان ایرانی، 39، 315-307.
مرادی، اسود.(1390).بررسی و مقایسهی رابطهی بین فرسودگی شغلی و راهبردهای مقابله با استرس در مشاوران زن و مرد مدارس متوسطه و مراکز پیشدانشگاهی شهرستان کرمانشاه. پایاننامه کارشناسی ارشد.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
موسوی نسب،سید محمدحسین؛ تقوی، سید محمدرضا.(1384). خوشبینی- بدبینی و راهبردهای کنارآمدن:پیشبینی سازگاری روانشناختی در نوجوانان.
نصری، صادق.(1386). ارزیابی جامع آمادگیهای روانی ورزشکاران اعزامی به بازیهای المپیک و پاراالمپیک 2008 پکن و مداخله روانشناختی اثربخش. کنگره بینالمللی روانشناسی کاربردی در ورزش قهرمانی، کمیته ملی المپیک،142-137.
نصیر، مرضیه.(1390).رابطهی راهبردهاي مقابله با استرس و تابآوری با خوشبینی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان دزفول، یافتههای نو در روانشناسی ،68-55.
واعظ موسوي، سيدمحمدكاظم,سمندر، غلامرضا.(1380). هنجار مهارتهای رواني در مردان نخبه شش ورزش (بسكتبال، فوتبال، واليبال، كشتي، بوكس و ورزشهاي رزمي). نشریه حرکت، 9، 72-61.
يزداني، فضلالله .(1382).بررسي رابطه بين نگرش ديني و سبکهای مقابلهای (كارآمد و ناكارآمد) و شادكامي در دختران و پسران دبيرستاني اصفهان در سال(82-1381)، پایاننامه دكتري روانشناسي، دانشگاه علامه طباطبايي تهران.
Amiot, C.E., Gaudreau, P., & Blanchard, C.M. (2004). Self-determination, coping, and goal attainment in sport. Journal of Sport & Exercise Psychology, 26, 3, 396-411.
Anshel, M.H., Brown, M., & Brown, D. (1993). Effectiveness of an acute stress coping program on motor performance, muscular tension, and affect. Australian Journal of Science and Medicine in Sport, 25, 7-16.
Anshel, M.H., & Weinberg, R.S. (1996). Coping strategies among American and Australian basketball referees in response to acute stress. Journal of Sport Behavior, 19, 180-203.
Anshel, M. H., Williams, L. R. T., & Hodge, K. P. (1997). Cross-cultural and gender differences on coping style in sport. International Journal of Sport Psychology, 28, 141-156.
Anshel, M. H., & Kaissidis, A. (1997). Coping style and situational appraisals as predictors of coping strategies following stressful events in sport as a function of
Anshel, M.H., & Wells, B. (2000). Sources of acute stress and coping styles in competitive sport. Anxiety, Stress, and Coping: An International Journal, 13, 1-26.
Anshel, M. H., Jamieson, J., & Raviv, S. (2001). Cognitive appraisal and coping strategies following acute stress among skilled competitive male and female athletes. Journal of Sport Behavior, 24, 128-145.
Anshel, M.H., & Si, G. (2008). Coping styles following acute stress in sport among elite Chinese athletes: A test of trait and transactional coping theories. Journal of Sport Behavior, 31, 3-21.
Barra, L. (1986). Social Support and its Influences on health. Applied Social Psychology. VOL 4(7), 68-92.
Butt, J., Weinberg, R., Culp, B. (2010). Exploring Mental Toughness in NCAA Athletes. Journal of Intercollegiate Sport, 3, 316-332.
Caddick, N. Ryall, E. (2012). The Social Construction of ‘Mental Toughness’ – a Fascistoid Ideology? Journal of the Philosophy of Sport, 1-15.
Campbell, E., & Jones, G, (2002). Sources of Stress Experienced by Elite Male Wheelchair Basketball Players, Adapted Physical Activity Quarterly, 19, 82–99.
Carver, C. S., Scheier, M. F., & Segerstrom, S. C. (2010). Optimism. Clinical Psychology Review, 30, 879-889.
Clough, P., Earle, K., & Sewell, D. (2002). Mental toughness: The concept and its measurement. In I. Cockerill (Ed.), Solutions in sport psychology (pp. 32–45). London: Thomson Publishing
Cooper, C.L & Payne, L.R. (1991). Personality and stress individual difference in the stress process. British Library. PP: 8-21, 34-212.
Crust, L., & Clough, P. J. (2005). Relationship between mental toughness and physical endurance. Perceptual & Motor Skills, 100, 192–194.
Crust, L. (2009). A review and conceptual re-examination of mental toughness: Implications for future researchers. Personality and Individual Differences, 45, 576–583.
David, D., and et al. (2010).Relations between coping responses and optimism – pessimism in predicting anticipatory psychological distress in surgical breast cancer patients. Department of psychology ,Babes – Bolyai University ,No. 37Gh.Bilascu street, 3400 cluj –Napoca ,Romania ,pages 203 -213, PubMed central.
Debbie, J., and et al. (2010).Association between qualify of life, coping styles, optimism, and anxiety and depression in pretreatment patients with head and cancer. Journal of social and clinical psychology, pages 110 -125.
Dewhurst, S.A., Anderson, R.J., Cotter, G., Crust, L., Clough, P., J. (2012). Identifying the cognitive basis of mental toughness: Evidence from the directed forgetting paradigm. Personality and Individual Differences, 53, 587–590.
Folkman s, Lazarus RS, Gruen RJ, Delongis A. (1986). Appraisal, Coping, Health Status, and Psychological Symptoms. J Pers Soc Psychol, 50, 571-579.
Fourie, S., & Potgieter, J. R. (2001). The nature of mental toughness in sport. South African Journal for Research in Sport, Physical Education and Recreation, 23, 63–72.
Frydenberg, E., & Lewis, R. (1993). Adolescent Coping Scale. Melbourne: Australian Council for Educational Research.
Gan, Q. (2005). Personal and situational predictors of Chinese college athletes use of coping strategies as a function of gender and skill level, the online by proquest.
Gan, Q., & Anshel, M.H. (2009). Sources of acute stress among Chinese college athletes as a function of gender and skill level. Journal of Sport Behavior, 32, 36-52.
Giacobbi, P., Weinberg, R. S. (2000). An examination of coping in sport: individual trait anxiety differences and situational consistency. Sport Psychologist, 14(1), 42-62.
Giacobbi, P. (2004). The Sources of stress and coping responses of skilled and moderately skilled golfers. Journal of applied sport, 16(5):166-182.
Giacobbi, P. R., Lynn, T. K., Wetherington, J. M., Jenkins, J., Bodendorf, M., & Langley, B. (2004). Stress and coping during the transition to university for first-year female athletes. The Sport Psyc1hologist, 18, 1-20.
Giacobbi, P., Foore, B., & Weinberg, R. (2009).Broken Clubs and expletives: the sources if stress and coping responses of skilled and moderately skilled golfers. Journal of Applied Sport Psychologist, 16,166-182.
Gibbs, A. (1997). Focus groups. Social Research Update, University of Surrey. Retrieved September 9, 2005.
Gillham, J.E., Shatte, A.J., Reivich, K.J., & Seligman, M.E.P. (2001). Optimism, pessimism, and explanatory style. In E.C. Chang (Ed.), Optimism and pessimism (pp. 53–75). Washington, DC: American Psychological Association.
Golby, J., Sheard, M., & Lavallee, D. (2003). A cognitive-behavioural analysis of mental toughness in national rugby league teams. Perceptual and Motor Skills, 96, 455–462.
Golby, J., & Sheard, M. (2004). Mental toughness and hardiness at different levels of rugby league. Personality and Individual Differences, 37, 933–942.
Golby, J., Sheard, M., & van Wersch, A. (2007). Evaluating the factor structure of the Psychological Performance Inventory. Perceptual and Motor Skills, 105(1), 309-325.
Goldberg, A. S. (1998). Sports slump busting: 10 steps to mental toughness and peak performance. Champaign, IL: Human Kinetics.
Gould, D., Hodge, K., Peterson, K., & Petlichkoff, L. (1987). Psychological foundations of coaching: Similarities and differences among intercollegiate wrestling coaches. Sport Psychologist, 1(4), 293-308.
Gould, D., Jackson, S. A., & Finch, L. M. (1993). Coping Strategies Used by National Champion Figure Skaters. Research Quarterly for Exercise and Sport, 64, 453-468.
Gould, D., Dieffenbach, K., & Moffett, A. (2002). Psychological characteristics and their development in Olympic champions. Journal of Applied Sport Psychology, (14), 172-204.
Gucciardi, D., Gordon, S., & Dimmock, J. (2008). Towards an understanding of mental toughness in Australian football. Journal of Applied Sport Psychology, 20, 261–281.
Hammermeister, J., Burton, D. (2004). Gender Differences in Coping with Endurance Sport Stress: Are Men From Mars And Women From Venus? Journal of Sport Behavior, 27(2). 148-164.
Hobfoll, S.E., Vaux, A. (1993). Social Support, Social Resources and Social Context. Goldberger, Leo (Ed); Breznitz, Shlomo (Ed), (1993). Handbook of stress: Theoretical and clinical aspects (2nd Ed.). , (pp. 685-705). New York: MACM.
Hoedaya, D., & Anshel, M.H. (2003). Sources of stress and coping strategies among Australian and Indonesian athletes. Australian Journal of Psychology, 55, 159-165.
Hystad, S.W, (2012) Exploring Gender Equivalence and Bias in a Measure of Psychological Hardiness, International Journal of Psychological Studies, 4, 69-79.
James, B., & Collins, D. (1997). Self-presentational sources of competitive stress during performance. Journal of Sport & Exercise Psychology, 19, 17-35.
Jones, G., Hanton, S., & Connaughton, D. (2002). What is this thing called mental toughness? An investigation of elite sport performers. Journal of Applied Sport Psychology, 14, 205-218.
Kaiseler, M. H., Polman, R. C. J., & Nicholls, A. R. (2009). Mental toughness, stress, stress appraisal, coping, and coping effectiveness in sport. Personality and Individual Differences, 47, 728-733.
Kelly, G. A. (1955). The psychology of personal constructs. New York: Norton.
Kobasa, S. C. (1979). Stressful life events, personality and health: An enquiry into hardiness. Journal of Personality and Social Psychology, 37, 1–11.
Kohen, J. & Vailze, B. (1985).Psychological Theories Erikson. University of Carolina. Department of Educational leadership.
Kroll, W. (1967). Sixteen personality factor profiles of collegiate wrestlers. Research Quarterly, 38, 49–57.
Krypel, MN., King, DH. (2010). Stress, coping style, and optimism: are they related to meaning of education in students’ lives? .Social psychology of Education: An International journal, 13(3), 409.
Lazarus, RS., Folkman, S. (1984).Stress, Appraisal, and Coping. 9th Ed: Springer Publishing Company; P: 456.
Lazarus RS.; Folkman S. Stress, appraisal and coping: From Spinger Publishing Company. NewYork: USA, 234-44, 1989.
Lazarus, RS. (2000). toward better research on stress and coping. American Psychologist, 55(6), 665-673.
Lee, K., Shin, D.S., Han, M., & Lee, E. (1994). Developing the norm of Korean table tennis player mental toughness. Korean Journal of Sport Science, 6,103-120.
Levy, A., Polman, R., Clough, P., Marchant, D., & Earle, K. (2006). Mental toughness as a determinant of sport injury beliefs, pain and rehabilitation adherence. Journal of Sports Rehabilitation, 15, 246–254.
Levy, A., Nicholls, A., Polman, R. (2012). Cognitive Appraisals in Sport: The Direct and Moderating Role of Mental Toughness. International Journal of Applied Psychology, 2(4): 71-76.
Loehr, J. E. (1986). Mental toughness training for sports: Achieving athletic excellence. Lexington, MA: Stephen Greene Press.
Louvet, B., & et al.(2007). Longitudinal Patterns of Stability and Change in Coping Across Three Competitions: A Latent Class Growth Analysis. Journal of Sport & Exercise Psychology, 29(1), 100-117.
Madrigal, L., Hamill, S., Gill, DL. (2013). Mind over Matter: The Development of The Mental Toughness Scale (MTS). The Sport Psychologist, 27, 62-77.
Mannix and Margaret. (2009). Optimism, quality of life, and coping style in adolescents with cancer .journal of social and clinical psychology, pages 120-130.
Michael, L. (2006). Optimism, coping, and quality of life in individuals with chronic mental illness. Wisconsin school of professional psychology,Inc.75 pages;AAT3239578,ProQuest.
Middleton, S. C., Marsh, H. W., Martin, A. J., Richards, G. E., & Perry, C. (2004b). Developing a test for mental toughness: The Mental Toughness Inventory (MTI). Self-Research Centre Biannual Conference, Berlin, Available.
Newland, A., Newton, M., Finch, L., Harbke, C.R., Podlog, L. (2013). Moderating variables in the relationship between mental toughness and performance in basketball. Journal of Sport and Health Science, 2, 184-192.
Nicholls, A. R., Polman, R. C. J., Levy, A., & Backhouse, S. H. (2008). Mental toughness, optimism, and coping among athletes. Personality and Individual Differences, 44, 1182–1192.
Nicholls, AR., Polman, RC.J. Levy, AR., Backhouse, SH. (2009). Mental toughness in sport: Achievement level, gender, age, experience, and sport type differences. Personality and Individual Differences, 47, 73-75.
Penna, P. G., Burden, S. A., & Richard, G. E. (2004). Are elite athletes with disabilities mentally tougher than able-bodied competitors? Proceedings of the 3rd International Biennial SELF Research Conference.
Pensgaard, A. M., Roberts, GC. (2003). Achievement goal orientations and the use of coping strategies among Winter Olympians. Psychology of Sport and Exercise, 4, 101-116.
Puente-Diaz, R., & Anshel, M.H. (2005). Sources of acute stress, cognitive appraisal, and coping strategies among highly skilled Mexican and U.S. competitive tennis players. Journal of Social Psychology, 145, 429-446.
Philip, L.R. (1992). Stress & Health. Published in the California by Wadsworth.Second Edition; PP: 181-203,267-281.
Powell, J. T & Enright, J.S. (1991).Anxiety and stress management. Published in the USA And CANADA by Routledge.PP 5-21.
Scheier, M. F., & Carver, C. S. (1985). Optimism, coping, and health: assessment and implications of generalized outcome expectancies. Health Psychology, 4(3), 219-247.
Scheier, M. F., & Carver, C. S. (1993). On the power of positive thinking: The benefits of being optimistic. Current Directions in Psychological Science, 2, 26–30.
Segerstrom, SC. (2010). Dispositional optimism and coping: A Meta –Analytic Review. Department of psychology, University of Kentucky, SAGE journal online, page1.
Sheard, M. (2010). mental toughness the mindset behind sporting achievement. New York. Routledge.
Sheard, M., Golby, J., & van Wersch, A. (2009). Progress toward construct validation of the Sports Mental Toughness Questionnaire (SMTQ). European Journal of Psychological Assessment, 25(3), 186-193.
Shearman, E and et al. (2011). A Comparison of Optimism Levels and Life Stress Levels among NCAA Division I Athletes and Non-Athletes. Journal of Issues in Intercollegiate Athletics, 4, 190-206.
Solberg Nes, L., & Segerstrom, S. C. (2006). Dispositional optimism and coping: A meta-analytical review. Personality and Social Psychology Review, 10, 235–251.
Spieler, M., Czech, D. R., Joyner, A., Munkasy, B., Gentner, N., & Long, J. J. (2007). Predicting athletic success: Factors contributing to the success of NCAA Division I AA Collegiate Football Players. Athletic Insight: The Online Journal of Sport Psychology, 9(2), 22-33.
Tasaddoghi, Z. (2013).The Styles of Coping with Stress in Team and Individual Athletes Based on Gender and Championship Level. Annals of Applied Sport Science 1(1), 23-27.
Thelwell, R., Weston, N., & Greenlees, I. (2005). Defining and understanding mental toughness within soccer. Journal of Applied Sport Psychology, 17(4), 326-332.
Wilson, G.P, et al. (2004).Comparing sources of stress in college student athletes and non-athletes. The Online Journal of Sport Psychology, 5.
Yoo, J. (2000). Factorial validity of the coping scale for Korean athletes.